سرشکستگی از یک رفتار زشت!

جعفرگلابی روزنامه‌نگار حمله به خانم گوهر عشقی مادر مرحوم ستار بهشتی و مجروح کردن وی با هر قصد و نیت وتوسط هرکس صورت گرفته باشد عملی شنیع و زشت و تاسف برانگیز است. این عمل ناجوانمردانه به قدری ضد اخلاقی و غیر انسانی است که حتی اگر ساده ترین وجه آن را در نظر بگیریم بازهم از شناعت آن کاسته نمی‌شود. فرض کنیم دو تن سارق یا از اراذل و اوباش ناآگاه از حساسیت‌هایی که متوجه این خانم هست تصادفا به او حمله کرده‌اند و به اصطلاح اصلا در باغ نیستند. تا آنجا که  اطلاع داریم حداقل در کشور ما دزدان و معرکه‌ گیران و خشونت ورزان راهزن هم حداقل‌هایی از جوانمردی را رعایت می‌کنند و در عرف خود به مرام و مسلکی قائلند. داستان‌های زیادی در ادبیات ما هست که گردنکشان و عیاران طبق همان چارچوب‌های بزهکاری خود هرگز به کودکان و زنان حمله نمی‌کرده‌اند و نمی‌کنند. چه شده است و ما به کجا رهسپاریم و چقدر اخلاق انسانی باید در جامعه سقوط کرده باشد که اشرار هم حداقل‌های معروف خودرا رعایت نمی‌کنند و اینچنین مایه سرشکستگی اجتماع ما می‌‌شوند؟ اما این، ساده‌ترین وجه ممکن از صورت مسأله است، متاسفانه سوابق زیادی وجود دارد که عده‌ای با انگیزه‌های ارزشی دست به اقدامات خشونت بار می‌زنند و فکر می‌کنند که دفاع از اعتقادات و باورها هیچ حد و مرزی ندارد. بدتر از آن عده‌ای از صاحبان تریبون این رویکردها را خواسته یا ناخواسته، مستقیم یا غیرمستقیم تئوریزه و تشویق می‌کنند. قتل‌های زنجیره‌ای و سربه‌نیست کردن چند تن از زنان خیابانی در کرمان تنها دو نمونه فاجعه بار از این رفتارهای ضد انسانی و ضدقانونی است که متاسفانه هیچگاه برخورد ریشه‌ای با آنها نشد و هر بار که موضوعی این چنین پدید می‌آید ابهام‌ها و تردید‌ها و اشاره‌ها رابه سوی خاصی هدایت می‌کند. شاید کسی مدعی شود موضوع آنچنان که درمحافل مختلف و شبکه‌های مجازی و رسانه‌ای مورد توجه قرار گرفت اهمیت ندارد و از این دست اتفاقات در هر کشوری ممکن است پیش بیاید. باید به چنین ساده‌سازی‌ها پاسخ داد؛ اولا اگر موضوع هیچ شائبه سیاسی نداشت و این خانم، داغدار فرزندی نبود که در زندان درگذشته است، می‌توانستیم فقط به سراغ وجوه اجتماعی آن برویم، دوم اگر در داخل کشور حساسیت لازم پیرامون آن صورت نگیرد انواع شبکه‌های ماهواره‌ای و کانال‌های اینترنتی از ماجرا عبور نمی‌کنند و بدترین برداشت‌ها را به خورد خلق خواهند داد. این در حالی است که ما خود مدعی موضوع هستیم و از این گونه ستم‌های عنیف و زشت در نمی‌گذریم و اگر تدبیر و عقلانیتی در کار باشد مراجع رسمی باید بیش از دیگران حساسیت نشان دهند و از این طریق احساس نا امنی را از مردم دور کنند. باید مهاجمان شناسایی و محاکمه شوند و بیش از هر اتهامی به‌واسطه وهن جامعه برومند ایران، مردم نوع دوست وکشوری با سابقه مدنیت دیر پا استنطاق شوند. جرم آنها سنگین است، چراکه کمتر سابقه داشته یاسابقه نداشته که افرادی به یک خانم مسن حمله کنند و آبروی ایرانیان صاحب نام ونشان و غیرت و فتوت را در جهان ببرند. با علم به روحیه و رفتار نوع مردم ایران در این موضوع و موضوعات مشابه هرکس باهر دین وآیینی وبا هر سطح اجتماعی شاکی خواهد بود. رسیدگی سریع مراجع مسئول و برخورد با عاملان حمله نشان از حساسیت  به ستم‌های حرمت شکن دارد و تراز خلاقی جامعه را نشان می‌دهد، در مقابل اگر رسیدگی‌های لازم صورت نگیرد هم سبب تشجیع قانون شکنان خواهد شد  وهم انواع شائبه‌ها را دامن خواهد زد. قطعا هر اختلاف وهر نارضایتی و مخالفتی وجود داشته باشد در وظیفه حکومت برای تامبن امنیت همه شهروندان خللی نباید ایجاد شود. افزون بر آن اگر یک بار برای همیشه به موضوع دادخواهی خانم گوهر عشقی رسیدگی دقیق و بدون ملاحظه و اقناعی و علنی صورت گیرد این زخم التیام پیدا خواهد کرد و هیچ کس مجال سوء استفاده را نخواهد یافت.