خالق ‌قصه‌های ایرانی

به‌ بهانه زادروز 72سالگی کیومرث پوراحمد خالق ‌قصه‌های ایرانی گروه هنر: مایل است فیلمی که دلش می‌خواهد را بسازد. شاید به همین دلیل مدت‌هاست از او بی‌خبریم. مردی که گویا خیلی هم مایل نیست درمورد احوالاتش حرف بزند و خلوتش چند سالی است بزرگ‌تر شده است. اما پوراحمد شخصیتی انکارناشدنی و تأثیرگذار در سینمای ماست. با تنوع گسترده در آثارش و شجاعت در ارائه تصویرهای گوناگون فیلم‌هایی که شاید از او فاصله معنا‌داری داشته باشند. به همین دلیل با نگاه به کارنامه‌اش بی‌شک برخی از آثار او از محبوب‌ترین‌های سینمای ایران لقب می‌گیرد و برخی دیگر منتقدان سرسختی دارد. پوراحمد همچنان واقع‌بین است و با صراحت از اشتباهاتش در فیلم‌سازی حرف می‌زند. رتبه بالاتری به برخی فیلم‌هایش اختصاص می‌دهد و برخی دیگر از چیزی که ابتدا در ذهن داشته فاصله گرفته است و آنها را متعلق به خودش نمی‌داند.
مثلا سال‌ها پیش دربرنامه «سینما دو» از تجربه ناخوشایندش در ساخت «پنجاه قدم آخر» صحبت کرد. «طرحی پیشنهاد شد. حبیب احمدزاده هم دراین‌باره نقش اساسی داشت و همیشه فکر می‌کردم سخت‌ترین فیلم و بهترین فیلمم خواهد بود. اینکه سخت‌ترین بود، به من ثابت شد، اما بهترین را هنوز هم نمی‌دانم. فیلم را وقتی در مرحله راف‌کات بود به یکی از سرمایه‌گذاران نشان دادم که بسیار از آن تعریف کرد. قبل از ورود به سالن نمایش فیلم در جشنواره «پنجاه قدم آخر» در جشنواره پیامکی آمد مبنی بر اینکه فیلم با برخورد سرد تماشاگران روبه‌رو شده است، در‌حالی‌که هنوز فیلم دیده نشده بود. فهمیدم قرار شده فیلم زده شود. در سالن هم انگار این افراد چیده شده بودند که فیلم را تمسخر کنند. در جلسه پرسش و پاسخ هم همین اتفاق افتاد. بعد هم کسانی که فیلم را دوست نداشتند که جای خود اما دوستان هم سکوت کردند؛ کسانی که در اکران خصوصی فیلم از آن تمجید کرده بودند. برای همین من هنوز نمی‌دانم فیلم خوبی ساخته‌ام یا بدی».
پوراحمد با داشتن فیلم درخشانی چون «اتوبوس شب» که بی‌تردید می‌توان آن را نمونه‌ای درخشان از فیلم‌های حوزه دفاع مقدس دانست، بعد از ساخت «پنجاه قدم آخر» عطای ساخت در این حوزه را به لقایش بخشید و تأکید کرد که دیگر در این عرصه فیلم نمی‌سازد، چون سینما به اندازه کافی مبصر دارد و در عرصه دفاع مقدس این مبصرها بسیار زیادتر می‌شوند.
اما بی‌تردید نام پوراحمد در زمره کارگردان‌هایی است که تأثیر ادبیات داستانی در ساخته‌هایش، فراوان دیده می‌شود. نمونه درخشانش ساخت سریال «قصه‌های مجید» بر پایه کتابی به همین عنوان از هوشنگ مرادی‌کرمانی است. تجربه‌ای کم‌نظیر برای پوراحمد یا «خواهران غریب» اثر اریش کستنر که چند سال بعد از ساخت «دو نیمه سیب» کیانوش عیاری ساخته شد و این‌بار پوراحمد از زاویه‌ای دیگر به این قصه نگاه کرد. او در گفت‌وگویی درباره چرایی ساخت این قصه گفت: «شنیدم که کیانوش عیاری برای این فیلم پروانه ساخت گرفته است، گفتم عیبی ندارد، من چهار سال بعد این فیلم را می‌سازم، چون مطمئن بودم که نگاه من و او فرق دارد،‌ همان‌طورکه نگاه من با کسانی که در آمریکا و آلمان و... این داستان را اقتباس کرده بودند، فرق داشت. همین اتفاق هم افتاد، ‌چهار سالِ بعد من «خواهران غریب» را ساختم که خیلی با فیلم «دو نیمه سیب» عیاری تفاوت داشت».


اما بی‌شک «شب یلدا» نقطه عطفی است در کارنامه او. حدیث نفسی برگرفته از زندگی شخصی‌اش که این فیلم را به یکی از محبوب‌ترین ساخته‌های سینمایی بدل کرده است و با گذشت سال‌ها از زمان ساخت همواره جایگاه ویژه‌ای نزد علاقه‌مندان سینما دارد.
«شب یلدا پس از اکران کشف شد و دیده شد. من زیاد از دوستان و اطرافیان و غریبه‌ها شنیده‌ام که فیلم را پنج‌بار، شش‌بار و 16 بار دیده‌اند. آقایی در سوئد به من می‌گفت فیلم را سی، چهل بار دیده‌ است. شب یلدا دیگر تکرار نمی‌شود، چون بخشی از هر فیلم، حدیث نفس است و از آنجا که دوز و درجه این حدیث نفس در شب یلدا در بیشترین حد است، دیگر تکرار نمی‌شود». این بخشی از صحبت‌های پوراحمد درباره تجربه تکرارنشدنی یکی از فیلم‌های محبوبش است.
«تیغ و ترمه» و «پنجاه قدم آخر» ازجمله فیلم‌هایی است که پوراحمد طی سال‌های اخیر روانه سالن‌های سینما کرد. فیلم‌هایی که در اکران چندان مورد توجه قرار نگرفتند و تجربه ساخت این دو فیلم را می‌توان بازهم نشئت‌گرفته از دغدغه‌های شخصی آقای کارگردان توصیف کرد. بااین‌حال مدت‌هاست که پوراحمد گلایه‌هایش را بی‌پروا اعلام می‌کند. از برخی سیاست‌های جاری در سینما گله‌مند است. سیاست‌هایی که به گفته خودش او را گام‌به‌گام از سینما دورتر کرده و عرصه را به خودش تنگ‌تر می‌بیند. او در آستانه ورود به هفتادودومین سال زندگی است. مردی که یقین دارد سالی که با ساخت فیلمی از سمتش سر نشود، جشن‌گرفتن برای سالگرد تولدش بی‌معناست و بیهوده زندگی کرده است. با این همه می‌توان آرزو کرد که سال پیش‌رو برای او خوش‌یمن باشد و بعد از مدت‌ها بی‌خبری اثری موفق توسط او ساخته شود.