هنوز با فرهنگ شايسته‌سالاري فاصله داريم

اقتصاد ايران از ديرباز به دلايل متعدد، از جمله تحصيلدار بودن دولت‌ها و اتكاي‌شان به درآمدهاي نفتي، ماهيتي دولتي و شبه‌دولتي داشته است، به گونه‌اي كه سهم دولت و شركت‌هاي دولتي از اقتصاد ايران در برخي تحليل‌ها تا بيش از 70درصد برآورد شده است. در چنين ساختاري، منطق انتصاب مديران خودبه‌خود ماهيتي سياسي پيدا كرده و از اصول و چارچوب‌هاي علمي و حرفه‌اي تبعيت نكرده است. اگرچه در زمينه انتصاب و ارتقاي مديران آيين‌نامه‌ها و دستورالعمل‌هاي فراواني تدوين و مدام بازنگري هم شده است، هيچ فرد منصفي نافي فاصله ميان نظر و عمل نيست. يكي از عواملي كه به نابساماني‌هاي كنوني دامن زده و اتفاقا در وهله نخست خود ناشي از همين ساختارهاي ديرپا بوده، ضعف فرهنگ شايسته‌سالاري در نظام مديريتي كشور بوده است. فرهنگ ناشايسته‌گزيني و ناشايسته‌سالاري آن‌چنان قوت يافته كه خود به يكي از موانع اصلي اصلاح ساختارها مبدل شده است. ارزش‌ها و هنجارهاي اجتماعي تغيير كرده‌اند و اگر كسي به شايستگي هم بر جايگاهي تكيه زده باشد، برخورداري‌اش برآمده از رابطه و رانت احساس مي‌شود. اگر روزگاري تكيه بر جاي بزرگان تنها به شرط فراهم كردن اسباب بزرگي ميسر بود، اكنون دير زماني‌است كه ارج مديران به‌ شدت كاستي گرفته و بسياري از كاركنان خود را براي تصدي سمت مديران مافوق خود شايسته‌تر از آنها تلقي مي‌كنند. از ديدگاه راقم اين سطور، راه‌حل اين مشكل براي ايران آينده، حركت به سمت مديريت حرفه‌اي است. مديريت سياست‌زده ناكارآمدي‌هاي خود را عيان كرده و ضرورت دارد همپاي اصلاح ساختارها، مديريت حرفه‌اي جايگزين مديريت سياسي و سياست زده شود. پست‌هاي مديريتي براي ناشايستگان بايد همچون خرما بر نخيل باشد.
نبايد تصور كنيم كه قرار گرفتن ايران در مسير پيشرفت دور از دسترس است و مجبوريم مديريت برخي افراد كم‌سواد و كم‌تجربه را تحمل كنيم. باور كنيم كه هنوز با فرهنگ شايسته‌گزيني و شايسته‌سالاري فاصله داريم. اين فاصله را بايد از طريق آغاز اصلاحات واقعي و گسترده در شوون گوناگون مديريتي اعم از آموزش و تحصيلات، پژوهش، مشاوره و پركتيس مديريت كم كرد؛ بايد با فرهنگ‌سازي صحيح افق جديدي را تصوير كرد كه در آن عدالت واقعي، به اين معنا كه هر كس و هر چيز در جاي خود بنشيند، قابل تحقق باشد؛ افقي كه در آن 
تكيه بر جاي بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگي همه آماده كني اميدوارم با تمرين و ممارست بيشتر بتوانيم ايران عزيزمان را در مسير رشد و توسعه روزافزون قرار دهيم و تمدن و آينده اين كشور باستاني را قرباني مديريت‌هاي سليقه‌اي و هوس‌هاي زودگذر نكنيم.