سالمندان شیشه‌ای

قربانعلی تنگ شیر‪-‬ سالمندان دل شیشه‌ای دارند و زود شکسته می‌شوند. در سالمندی مغز انسان کوچک می‌شود و قدرت تصمیم‌گیری و قضاوت آن‌ها تغییر می‌کند. سالمندان بیشتر در گذشته سیر می‌کنند و همه رنج‌های مختلف دارند؛ رنج مساوی است با نشخوار فکری به علاوه آن‌ها به همه چیز حساس می‌شوند. ترس از اشتباه، نگرانی، ارزش نداشتن و بی‌ارزش دانستن خود.
دو نوع سالمند داریم سالمند خوب با روحیه و سالمند بد؛ بهانه‌جو، عصبی، داشتن ترس بالا، توجه زیاد به گذشته، باید تا قبل از سالمند شدن به فکر خود بود که به این روز بد دچار نشوند. با خودسازی وعدم توجه زیاد به گذشته روی احساسات آن‌ها باید کار کرد. باید افکار آن‌ها را مدیریت کرد و همچنین گذشته آن‌ها را باید پذیرفت.
زندگی یک رنج مقدس است همه انسان‌ها مشکل دارند هر کدام به نوعی اگر مشکل حل نشود به معضل تبدیل می‌شود.
دوره سالمندی دوره سکون است دقیقاً عکس دوره جوانی است. باید خودخوری رو را از خود دور کنیم و به روان خودمان توجه بیشتری کنیم. عین تن باید به روان و روح خود هم بیشتر برسیم. حتماً باید برای رفع مشکل با روانپزشک گفتگو کرد.


چهار روش مهم برای مقابله با روان درمانی:
۱- تکنیک دوست بودن با افکار خودمان- به حرف‌هایش گوش بدهیم و آن را نقد کنیم.
۲- افکار جایگزین داشته باشیم- افکار خوب را جایگزین افکار بد کنیم
۳- به افکار خودمان زمان بدهیم- هر موقع
از شبانه روز نمی‌توانی مزاحم من بشوی مثلاً یک ساعت در روز
۴- برنامه‌ریزی داشته باشیم- برای ورزش سالمندان، کتاب سالمندان . کمتر به گذشته و افکار بد فکر کنیم چون سالمندی یک دوره طلایی است؛ باید سالمندان را خوب بشناسیم احساسات منفی و تنها بودن را از آن‌ها دور کنیم.
پیامد سخنان خودشان را نمی‌دانند و هر حرفی را نیز می‌زنند چون سالمندان کودک‌میشوند. فرزندان ما باید دوره سالمندی را بشناسند و آن‌ها را یاد بگیرند چون یک ثانیه زندگی ارزش ماندن را دارد.
نشانه‌های سالمندی: از هر چه راضی نیستید، شکایت کردن، مرور گذشته، احساس قربانی شدن، در تمام روز رفتار متفاوت داشتن، مقایسه کردن خود با دیگران، سوال زیادی می‌کنند، نوسانات روحی زیادی دارند، احساس افسردگی دارند و موضوعات رابزرگ‌می‌کنند. در دوران کودکی سالمندان ما را درک می‌کردند. الان ما باید سالمندان را درک کنیم. حتی اگر یک روز هم به زندگی مانده باشد آن یک روز هم نیاز به آرامش داریم. روان رنجوری و مشکلات روان تنی نیاز به آرامش روح دارند.
بعد از ۷۰ سال زندگی یکنواخت تغییر نگرش خیلی سخت است. بعد از رنج فراوان افسردگی خواهد بود. همه درد داریم ولی نوع دردها فرق می‌کند. در دیدار با سالمندان فرزندان نباید مشکلات خودشان را بیان کنند و غم سالمندان را زیادتر کنند چون آن‌ها کاری نمی‌توانند برای آن‌ها انجام دهند. همه ما به روانشناس نیاز داریم فقط برای گفتگو کردن و کاستن غم و درد. سالمندان باید خود کنترلی داشته باشند و بتوانند رفتار و گفتار خودشان را کنترل کنند و از جوان‌ها انتظار می‌رود سالمندان را درک کنند. چون روزی خودشان نیز
سالمند خواهند شد.