آمریکای طلبکار؛ 30 سال پس از «سردشت»

 2 روز پیش دیوان عالی آمریکا به بررسی پرونده ای رأی داد که در صورت تحقق خواست شاکیان، میراث باستانی ایران از موزه های شیکاگو بیرون کشیده و به خاطر کشته شدن چند آمریکایی در انفجار 20 سال پیش در فلسطین اشغالی فروخته خواهد شد. رأی این پرونده چه به سود ایران باشد و چه نباشد، در ادامه تلاش ها و مصادره هایی است که در سال های اخیر رخ داده؛ مصادره هایی که طی آن اموال ایران به خاطر حملات «تروریستی» به قربانیان آمریکایی داده شده است. برای طلبکاری امروز آمریکا بد نیست وقایع تاریخی روزهای اخیر را مرور کنیم؛ دیروز هفتم تیرماه بود؛ روزی که در سال 60 فقط آغاز هفته حقوق بشر آمریکایی نبود؛ آغاز یک دهه مظلومیت برای دهه 60 هم بود؛ جنایات ادامه دار ایادی آمریکا البته از روز قبل این حادثه با ترور آیت ا... خامنه ای آغاز شد و بعدها با انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی، سرنگون کردن هواپیمای مسافربری، انفجار دفتر نخست وزیری، حمایت از کشتارهای منافقین و البته پشتیبانی از صدام در تجاوزش به ایران و تشدید تحریم های نظامی و دارویی ادامه یافت. در این بین آنچه می تواند به حق، نماد مظلومیت دهه 60 قرار گیرد، کمک غیرمستقیم به صدام در بمباران شیمیایی شهر سردشت بود. اتفاقی که در آن بیش از 110 نفر از هموطنان در دم به شهادت رسیدند، حدود 8000 نفر مسموم شدند که تعداد زیادی از این افراد بعدها از بین رفته و عده کثیری هم تا همین حالا مشغول تحمل عوارض آن حمله ددمنشانه هستند. حمله ای که یکسال پس از وتوی آمریکایی بود... ممکن است بپرسید آمریکا در ماجرای سردشت چه تقصیری داشت؛ در پاسخ باید توجه داشت که حمله سردشت تنها یک سال پس از وتوی قطعنامه علیه صدام در شورای امنیت بود؛ قطعنامه ای که اگر با وتوی آمریکا همراه نبود، صدام را به «جنایات جنگی» محکوم می کرد و در نتیجه از اتفاقاتی چون وقوع فاجعه سردشت جلوگیری می‌شد. بنا به اذعان مقامات بعدی آمریکا، مسئولان این کشور از حمله شیمیایی صدام آگاهی کامل داشتند و تنها برای ممانعت از تقویت مواضع ایران، از این فاجعه جلوگیری نکردند! مجله آمریکایی فارین پالیسی در سال 92 با اشاره به اسنادی که همان زمان از طبقه بندی خارج شده بود، فاش کرد ایالات‌متحده کاملا از این موضوع آگاه بود که صدام حسین از تسلیحات شیمیایی علیه ایرانی‌ها استفاده خواهد کرد. همان زمان سرهنگ ریک فرانکونا، وابسته نظامی آمریکا در بغداد، به فارین پالیسی گفت: «عراقی‌ها به ما نگفتند قصد دارند از گاز اعصاب استفاده کنند، لازم نبود که بگویند، ما خودمان می‌دانستیم! اما جلوی آن ها را نگرفتیم.» پیش از این هم ریچارد مورفی معاون اسبق وزارت خارجه آمریکا اذعان کرده بود که آمریکا در طول جنگ 8 ساله از استفاده گسترده سلاح های شیمیایی توسط ارتش صدام اطلاع داشته و در عین حال سکوت پیشه کرده است. حجم اسناد و مدارک ضدآمریکایی در این فاجعه چنان است که از حوصله این نوشته خارج می شود. 30 سال پس از سردشت؛ آمریکا طلبکار! دیروز سی امین سالگرد حمله سردشت بود و آمریکایی که خود در دهه 60 بزرگترین جنایات مستقیم و غیرمستقیم را علیه مردم ایران روا داشته و بعدها با اقداماتی نظیر تحریم های دارویی و حمایت از تروریست های مختلف، بزرگ ترین ضربات را به شهروندان ایرانی زده، مدعی خون 5 کشته شده انفجار بیت المقدس است و می خواهد به بهانه واهیِ دست داشتن ایران در این حادثه، باز هم به اموال ایران دست درازی کند. این امر البته مقرون به تحریم هایی است که کنگره به ادعای «حمایت ایران از تروریسم» علیه شهروندان و نهادهای ایرانی پخت و پز می کند. در واقع در سالگرد سی سالگی فاجعه سردشت، این آمریکاست که طلبکارانه علیه اموال و شهروندان ایرانی دسیسه می کند و همچنان به دنبال چپاول اموال و دارایی های ایران است و در این مسیر، هیچ خط قرمزی هم نمی شناسد، حتی تلاش برای دست اندازی به میراث فرهنگی مصادره شده. اینجاست که ضرورت تبیین اقدامات ضدایرانی آمریکا در سال های گذشته روشن می شود. اقدامی که در قالب نامگذاری ششم تا دوازدهم تیرماه به عنوان هفته حقوق بشر آمریکایی کلید آن زده شد و در سال 95 به عنوان اولین سال نامگذاری این هفته، اقداماتی انجام شد، اما متأسفانه در سال جاری اقدام در خوری صورت نگرفت که جای خالی این امر به شدت احساس می شود.