برويد سمت رابطه اقتصادی با آمريكا

عکس: آرمان‌ملی / فاطمه فتاحی/ آرمان ملی- احسان انصاری: بحران اوکراین و تنش بین چین و آمریکا در تایوان باعث شده که پرونده هسته‌ای ایران از اولویت‌های نخست کشورهای غربی خارج شود. این وضعیت به‌خصوص درباره آمریکا وجود دارد که در این بحران‌ها حضور دارد. با این‌وجود اخبار منتشرشده از مذاکرات بیانگر این است که توافق احتمالی در آینده محقق خواهد شد. توافقی که می‌تواند پیامدهای مهم اقتصادی و سیاسی برای ایران به همراه داشته باشد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر صباح زنگنه تحلیل‌گر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. زنگنه معتقد است: «با رسیدن به توافق ایران می‌تواند با دست بازتری در عرصه بین‌المللی در زمینه سیاسی و اقتصادی فعالیت کند و گزینه‌های بیشتری برای کسب و تأمین منافع در اختیار داشته باشد. برای آمریکا نیز این شرایط به وجود خواهد آمد که به‌جای پرداخت هزینه‌های زیادی برای جلوگیری از رشد ایران این هزینه‌ها در داخل آمریکا و برای مردم این کشور مورداستفاده قرار بگیرد. از سوی دیگر می‌تواند در آینده به یک همکاری اقتصادی با ایران امیدوار باشد. یکی از چشم‌اندازهای پس از احیای برجام همین موضوع است که ایران و آمریکا بتوانند در آینده باهم رابطه اقتصادی داشته باشند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.  مذاکرات وین در حالی دنبال می‌شود که اخبار منتشر شده نشان می‌دهد احتمال توافق نسبت به گذشته بیشتر شده است. چه اتفاقی رخ داد که طرفین به سمت توافق حرکت کردند؟ با توجه به شرایط منطقه‌ای و جهانی و همچنین تجربه مذاکرات گذشته طرفین به سمت توافق حرکت کرده‌اند. تحولات جهانی در شرایطی قرار دارد که احتمال افزایش تنش‌های منطقه‌ای و جهانی بسیار زیاد است. در چنین شرایطی آمریکا که هم در بحران اوکراین و هم در تنش با چین حضور دارد ترجیح می‌دهد در شرایط کنونی موضوع هسته‌ای ایران که یک پروسه طولانی را طی کرده زودتر به نتیجه برسد تا تکلیف این موضوع مشخص شود. این توافق حتی می‌تواند به‌صورت موقت صورت بگیرد که فضای منطقه‌ای را از تنش خارج کند. آمریکا پیش‌بینی‌های لازم را برای بحران‌های منطقه‌ای و جهانی کرده و به همین دلیل ترجیح می‌دهد فعلا موضوع هسته‌ای ایران به نتیجه برسد. اگر به اظهارات مقامات آمریکا نیز دقت کنیم متوجه همین نکته خواهیم شد که مقامات این کشور عنوان می‌کنند بهتر است زودتر توافق حاصل شود. نکته دیگر اینکه توافق با ایران برای دولت بایدن یک برگ برنده به شمار می‌رود و به همین دلیل بایدن تلاش می‌کند از این برگ برنده در مقابل مخالفان داخلی و خارجی خود استفاده کند. در ایران این آمادگی وجود دارد که به حصول منافع خود پایبند باشد و از تأخیر در تحصیل منافع جلوگیری کند. در شرایط کنونی بحران اوکراین، توافق چین و روسیه و بحران شرق آسیا و دریای چین ازجمله مهم‌ترین بحران‌هایی است که در عرصه بین‌المللی وجود دارد. همه این بحران‌ها می‌تواند معادلات بین‌المللی را بهم بزند.   در بحران اوکراین نام ایران نیز مطرح‌ شده است. از یک‌جهت این احتمال وجود دارد که روسیه با کارت ایران در مذاکرات بازی کند و از سوی دیگر این احتمال وجود داشت که در صورت درگیری در اوکراین ایران به‌عنوان جایگزین روسیه به کشورهای اروپایی گاز صادر کند. ارزیابی شما از نقش ایران در این بحران چیست؟ خطوط گاز یکی از عناصر اصلی تعارض منافع در جهان به شمار می‌رود. گاز در جهان امروز می‌توان بهانه‌ای برای تنش‌های بزرگ و آسیب دیدن بسیاری از دولت‌ها و ملت‌ها شود. خطوط گاز در اروپا بیشتر از سوی روسیه تأمین می‌شود. آمریکا نیز به اروپا گاز صادر می‌کند اما گازی که آمریکا صادر می‌کند جایگزین مطمئنی برای گاز روسیه نیست. در چنین شرایطی گمانه‌زنی‌ها بیانگر این است که ایران و قطر می‌توانند تأمین‌کننده گاز عراق، سوریه و شرق مدیترانه باشند. از سوی دیگر ایران می‌توان گاز موجود در دریای خزر را استخراج کند که در چنین شرایطی نزدیک‌ترین کشور برای صادر کردن این گاز به کشورهای اروپایی خواهد بود. این معادلات باید در چارچوب‌هایی مورد توافق قرار بگیرد. در شرایط کنونی اروپا به کشوری نیاز دارد که نه علیه روسیه و بلکه در کنار روسیه گاز اروپا را تأمین کند. به‌جای تضارب و تناقض منافع بین روسیه و اروپا می‌توان شرایط را در نظر گرفت که در خصوص صادر کردن گاز ترکمنستان، ایران یا قطر به اروپا به توافقاتی دست پیدا کرد. این مسائل در شکل‌گیری بحران‌های کنونی در دریای سیاسی و دریای مرمره و دریای اژه ارتباط دارد.   ایران و آمریکا در ابتدا با مطالبات حداکثری وارد مذاکرات شدند. با این‌وجود هر چه از زمان مذاکرات بیشتر گذشته طرفین از مواضع خود عقب‌نشینی کردند. ایران و آمریکا از چه مواضع مهم خود عقب‌نشینی کرده‌اند؟ مهم‌ترین مطالبه ایران آزادی فعالیت‌های اقتصادی، صادرات و تضمین برای عدم خروج مجدد آمریکا از توافق است. از نظر حقوقی این موضوع دارای پیچیدگی‌هایی است. از نظر اجرایی نیز اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد می‌توان برای آن راهکارهایی تعریف کرد. در چنین شرایطی می‌توان تعهداتی را برای مجموعه کشورها در قالب برجام تعریف کرد. به نظر می‌رسد یک تعهد آمریکایی-  اروپایی برای به نتیجه رسیدن برجام لازم است. در شرایط کنونی راهی به‌جز خوشبینی و امیدواری نسبت به آینده و رسیدن به یک‌ راه‌حل ماندگار وجود ندارد و طرفین نیز به‌خوبی به این نکته آگاهی دارند. واقعیت این است که اگر امروز نتوان به راه‌حل‌های ماندگار دست پیدا کرد حداقل این است که می‌توان نسبت به راه‌حل‌های موقت امیدوار بود. نکته حائز اهمیت این است که آینده سیاسی رئیسی و بایدن باهم متفاوت است. رئیسی تازه قدرت را در ایران به دست گرفته و احتمال تکرار دوران ریاست جمهوری وی نیز در آینده وجود دارد. با این‌وجود این وضعیت درباره بایدن صادق نیست. نزدیک به دو سال از عمر دولت بایدن گذشته و وی با چالش‌های مهمی در جامعه آمریکا مواجه است. به همین دلیل تصور تکرار دوران ریاست جمهوری بایدن سخت به نظر می‌رسد. شرایط در جامعه آمریکا به شکلی است که احتمال رخ دادن اتفاقات زیادی وجود دارد. انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا، درگیری‌ها و اختلافات دوحزبی و مسائل اقتصادی ازجمله مسائلی است که بایدن در آینده با آن مواجه خواهد بود. از سوی دیگر چالش‌های مهم و بزرگی که بین آمریکا، چین و روسیه در عرصه بین‌المللی رخ‌داده و جملات تهدیدآمیزی که سران این کشورها نسبت به هم مطرح می‌کنند نشان می‌دهد که نمی‌توان آینده سیاسی روشنی برای بایدن متصور بود. این مسائل فرصت تأمل روی پرونده هسته‌ای ایران را کوتاه و کم می‌کند. به همین دلیل بایدن باید عجله بیشتری برای رسیدن به توافق با ایران داشته باشد تا بتواند این توافق را چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین‌المللی به‌عنوان یک موفقیت مطرح کند. توافق احتمالی می‌تواند یکی از برگ‌های برنده بایدن و دموکرات‌ها در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری آینده باشد. به همین دلیل نیز مقامات آمریکایی عنوان می‌کنند برای رسیدن به توافق با ایران چند هفته بیشتر فرصت وجود ندارد. با این‌وجود آمریکایی‌ها دیگر مانند گذشته ادعای بزرگی علیه ایران مطرح نمی‌کنند و به‌نوعی تعادل در موضع‌گیری‌های آنها به وجود آمده است. امروز آمریکا به برجام هم قانع است. دلیل این موضوع این است که روند در پیش‌گرفته شده روند اطمینان بخشی برای آمریکا نیست. آمریکا علاوه بر چالش‌های مهم داخلی و بین‌المللی که دارد نگران این موضوع نیز هست که ایران به توسعه برنامه هسته‌ای خود ادامه بدهد. در شرایطی که ایران همچنان در این مسیر حرکت کند زمان برای آمریکایی‌ها از بین می‌رود و دیگر فرصت بازاندیشی درباره برخی مسائل از دست خواهد رفت.   هنگامی‌که برجام در سال2015 امضا شد پیامدهای اقتصادی و سیاسی برای ایران داشت. در شرایط کنــونی احیای برجام چه پیامدهای اقتصادی و سیاسی برای ایران به همراه خواهد داشت؟ ما نباید این نکته را فراموش کنیم که نیروهای مخرب مانند اسرائیل در مقابل احیای برجام همچنان فعال هستند. با این‌وجود با رسیدن به توافق ایران می‌تواند با دست بازتری در عرصه بین‌المللی در زمینه سیاسی و اقتصادی فعالیت کند و گزینه‌های بیشتری برای کسب و تأمین منافع در اختیار داشته باشد. برای آمریکا نیز این شرایط به وجود خواهد آمد که به‌جای پرداخت هزینه‌های زیادی برای جلوگیری از رشد ایران این هزینه‌ها در داخل آمریکا و برای مردم این کشور مورد استفاده قرار بگیرد. از سوی دیگر می‌تواند در آینده به یک همکاری اقتصادی با ایران امیدوار باشد. یکی از چشم‌اندازها پس از احیای برجام همین موضوع است که ایران و آمریکا بتوانند در آینده با هم رابطه اقتصادی داشته باشند. در سال‌های گذشته ایران و آمریکا هزینه‌های زیادی برای مناقشه اتمی پرداخت کرده‌اند. ایران در سال‌های گذشته تحریم بوده و هزینه‌های زیادی را پرداخت کرده است. این وضعیت درباره آمریکا نیز وجود دارد و این کشور نیز در این سال‌ها هزینه‌های زیادی در مقابل ایران پرداخت کرده است. شاید هزینه‌هایی که آمریکا در سال‌های اخیر پرداخت کرده به دلیل حجم بزرگ مبادلات اقتصادی خود را نشان ندهد اما این هزینه اگر بیشتر از هزینه‌های ایران نبوده قطعا کمتر نیز نبوده است. بدون تردید با کاهش و یا توقف تنش هر دو کشور و به‌خصوص آمریکا از پرداخت هزینه‌های بیشتر جلوگیری خواهد کرد که یک منفعت اقتصادی به شمار خواهد رفت. از سوی دیگر آمریکا می‌تواند از ظرفیت‌ها و استعداد اقتصادی ایران استفاده کند و با سرمایه‌گذاری و ارتباط تجاری با ایران به سود زیادی نیز دست پیدا کند. زلمای خلیل زاد هنگامی‌که درباره افغانستان و عراق صحبت می‌کرد عنوان کرد که در بین این دو کشور یک کشور بزرگ و قدرتمند وجود دارد که می‌تواند به اقتصادی افغانستان و عراق کمک کند. زمانی که ایران با دست‌باز در عرصه بین‌المللی فعالیت کند می‌تواند به این دو کشور کمک اقتصادی کند و آسیب‌های ناشی از حملات آمریکا به این دو کشور را تا حدودی جبران کند.   آیا طرح و برنامه‌ای از سوی دولت برای مدیریت دوران پس از احیای برجام مشاهده می‌کنید؟چه توصیه‌ای در این زمینه به دولت دارید؟ فهم اقتصاد جهانی از سوی رهبران سیاسی کشورها در دنیای امروز یک هنر به شمار می‌رود. فهم این موضوع باعث می‌شود که بخش‌هایی از اقتصاد کشور که در شرایط کنونی متروک و مهجور است به تحرک واداشته شود و رشد پیدا کند. نکته دیگر اینکه افزایش قیمت نفت در شرایط کنونی بیشتر به معاملات کاغذی نفت ارتباط پیدا می‌کند و در آینده همراه با نوسان خواهد بود. از سوی دیگر این خطر وجود دارد که ما در تله اقتصاد رانتی‌ گرفتار شویم. دولت باید تلاش کند از هزینه کردن درآمد نفت برای مسائلی به‌جز توسعه کشور خودداری کند و تنها از درآمد نفت برای توسعه کشور استفاده کند. از سوی دیگر دولت باید در زمینه منابع کشور و ازجمله منابع انسانی سرمایه‌گذاری کند. در شرایط کنونی منابع انسانی کشور در وضعیت خوبی قرار ندارد و ما با چالش‌های جدی در این زمینه مواجه هستیم. شرایط امروز به شکلی است که باید با رویکرد عقلانی و اصلاح وضعیت اقتصادی مردم فشارهایی که روی مردم وجود دارد را کاهش داد و یا از بین برد. ما باید به وجود آمدن عقلانیت در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را به فال نیک بگیریم و تا زمانی که تصمیمات جنبی عقلانی و در راستای منافع ملی قرار دارد باید از این تصمیمات حمایت کرد. مهم نیست چه کسی مذاکره می‌کند یا مذاکرات را به نتیجه می‌رساند و بلکه نکته مهم این است که تحریم‌های ظالمانه که پیامدهای منفی زیادی برای کشور و مردم داشته برداشته شود تا فشار از زندگی مردم برداشته شود. در این زمینه باید از رقابت‌های جناحی پرهیز کرد و با حمایت از دولت زمینه را برای رشد و توسعه کشور فراهم کرد.