نقش مقاومت اسلامی در ارتقای وزن ژئوپلیتیکی ایران و منطقه

رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در دیدار تصویری به مناسبت سالگرد قیام تاریخی مردم تبریز در ۲۸ بهمن که آخر هفته گذشته انجام شد، آثار منطقه‌ای استقامت و ایستادگی ملت شریف ایران اسلامی را این گونه بیان داشتند:
«نه فقط در داخل کشور، بلکه در منطقه [هم]استقامت ملت ایران اثر گذاشت. امروز شما می‌بینید حرکت مقاومت و کشور‌های منطقه رو به رشد است و ابهت استکبار در منطقه شکسته است. ملت‌ها جری شده‌اند، زبان ملت‌ها باز شده است علیه امریکا، علیه حرکت آنها.»
این فراز از بیانات رهبری به دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی در منطقه یعنی تشکیل و توسعه مقاومت اسلامی اشاره دارد که در سایه رشادت‌ها و ایستادگی‌های مردم، هدایت رهبری و جهاد و ایثار شهید سلیمانی و رزمندگان بدون مرز انقلاب اسلامی انجام شده است. انقلاب اسلامی ایران در پیوند با هویت دینی که نافی سلطه کفار بر مؤمنان و تأکید بر ستیز با ظلم و ظالمان است، مبارزه با استکبار و سلطه را به‌عنوان یک آرمان مطرح و حمایت از آزادی قدس و نجات فلسطین از اشغال صهیونیست‌ها را در پیوند با این رکن هویتی از همان دوران نهضتی و قبل از پیروزی دنبال می‌کرد.
از این رو در هشتمین روز پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ سفارت رژیم اشغالگر قدس به نمایندگان فلسطین تحویل و پرچم صهیونیست‌ها پایین کشیده شد که آغاز چالش انقلاب اسلامی با صهیونیست‌ها و اربابان امریکایی آنان به حساب می‌آید.


با آزادسازی خرمشهر از دست اشغالگران بعثی که نشانه‌ای از تغییر در معادله جنگ و شکل‌گیری موازنه به نفع جمهوری اسلامی بود، رژیم صهیونیستی با حمله به لبنان و پیشروی تا بیروت، به دنبال پیاده‌سازی سناریوی بر هم زدن تمرکز ایران از تنبیه متجاوز و کشاندن رزمندگان اسلام به جبهه‌ای انحرافی بود، اما این سناریو نتیجه عکس داشت و زمینه‌ساز قدرت‌یابی حزب‌الله لبنان و شکل‌گیری هسته‌های مقاومت اسلامی در لبنان و سپس تسری آن به گروه‌های فلسطینی شد.
در ادامه، موقعیت مقاومت اسلامی در سرزمین‌های اشغالی و عقب‌نشینی صهیونیست‌ها نشان داد که گرچه مقاومت برخاسته از گفتمان انقلاب اسلامی و ایدئولوژی شیعی است، اما زمینه پذیرش و پیگیری آن در اهل سنت نیز وجود دارد و نفی سلطه و اشغالگری و اهتمام به صیانت از سرزمین‌های اسلامی از وجوه مشترک مذاهب اسلامی به حساب می‌آید.
همین اشتراکات موجب شکل‌گیری بیداری اسلامی در کشور‌های اسلامی تحت سلطه رژیم‌های دیکتاتوری وابسته به غرب شد که جنبش‌هایی همسو با مقاومت اسلامی در آن‌ها به دنبال ساقط کردن این رژیم‌ها و حرکت به سمت استقلال و نفی وابستگی بودند.
نظام استکبار و رژیم‌های وابسته و دیکتاتوری وحشت‌زده از موج بیداری اسلامی، برای انحراف و مهار این موج، سناریوی استفاده از جریان تکفیری را به عنوان آنتی تز این موج انقلابی طراحی و جنگ نیابتی در کانون ژئوپلیتیکی مقاومت یعنی سوریه و جنگی گسترده و پرشدت در یمن علیه مردم مظلوم و بپاخاسته علیه دیکتاتوری علی عبدالله صالح به راه انداختند. اما این‌بار نیز، خروجی این تهدیدات پیچیده و سناریو‌های خصمانه به نفع جبهه مقاومت تمام شد و با شکست تروریسم تکفیری توسط مقاومت اسلامی در سوریه و عراق، ماهیت انقلابی آمیخته با عقلانیت و انسانیت مقاومت اسلامی برای مردم منطقه وجهانیان بیش از پیش روشن گردید و انصارالله و کمیته‌های مردمی حامی آن در یمن به تجارب و تجهیزات جدیدی در میدان جنگ با اشغالگران دست یافتند که نه تنها قادر به دفاع از سرزمین یمن، بلکه تهاجم به عمق کشور‌های متجاوز و حتی تهدید صهیونیست‌های حامی متجاوزان و اشغالگران نیز هستند.
به عبارت روشن‌تر، مقاومت اسلامی در منطقه غرب آسیا که با محوریت ایران و تکیه بر گفتمان انقلابی و دینی، پس از انقلاب اسلامی شکل گرفت و نفی مشروعیت سلطه‌جویی نظام استکبار و اشغالگری صهیونیسم را به عنوان کانون معرفتی مشترک پذیرفته و دنبال می‌کرد، از جنوب لبنان آغاز و با تسری به فلسطین، امروز در سوریه، عراق و یمن گسترش یافته و از گروه‌ها و هسته‌های کوچک مقاومت علیه اشغال به جریانی قدرتمند تبدیل شده است که از توانایی‌های راهبردی در چند سطح برخوردار است:
۱- توان تهاجم و عبور از سطح دفاعی به سطح بازدارندگی که مصداق آن وضعیت حزب‌الله در برابر رژیم صهیونیستی است.
۲- توان تغییر معادلات و ایجاد موازنه‌های دلخواه که به صورت عمومی تمامی گروه‌های مقاومت از فلسطین تا یمن به آن دست یافته و معادلات را به ضرر اشغالگران برهم زده‌اند.
۳- توان عملیاتی‌سازی طرح نبرد نامتقارن با استفاده از مزیت‌های بومی و نقاط ضعف دشمن که نتیجه آن شکست ارتش‌های بزرگ و قدرت‌های مدعی در برابر گروه‌های جهادی کوچک، اما چابک، شجاع و خلاق است.
امروز نه تنها تروریسم تکفیری طعم تلخ شکست در برابر مقاومت اسلامی را چشیده و تروریسم صهیونیستی کشیدن حصار به دور سرزمین‌های اشغالی را جایگزین شعار از نیل تا فرات ساخته است، بلکه امریکای جنایتکار نیز به دنبال فرار آبرومند از منطقه برآمده و مرحله مقدماتی آن را در افغانستان تجربه کرده است.
در مقابل ایران که در دوران رژیم وابسته پهلوی ژاندارم کشور‌های غربی در منطقه تلقی می‌شد، به برکت انقلاب اسلامی و استمرار حرکت در مسیر اهداف و آرمان‌های انقلابی پایداری مردم در داخل و همراهی و پشتیبانی مقاومت اسلامی در منطقه از عمق راهبردی در منطقه برخوردار شد که به مثابه خاری در چشم دشمنان است.
عمق راهبردی متکی بر مقاومت اسلامی را باید یکی از دستاورد‌های بزرگ برآمده از انقلاب اسلامی و استمرار حرکت انقلابی رهبری و مردم ایران اسلامی دانست که هم موقعیت ژئوپلیتیک ایران و هم وضعیت مسلمانان در منطقه را ارتقا داده است.