اینجا بنزین لیتری 7هزار تومان است!

لیلا مهداد- اعتراض وارد نیست! قطار شده‌اند در پی هم. خیابان به قرق‌شان درآمده اما کلافه‌اند از عقربه‌هایی که به هزار جان کندن ثانیه‌ها و دقایق را پشت‌سر می‌گذارند. هرچند روز یک‌بار قرارشان همین‌جاست؛ یک پا ایستادن زیر آفتابی که می‌شکافد آسفالت را. عده‌ای مهمان شب‌اند در یکی از همین خیابان‌ها.

پراید یا نیسان یا پژو فرقی ندارد باید سپر به سپر صف بکشند برای سیراب‌کردن باک‌شان. تبعیضی نیست، شاسی‌بلندها و مدل‌ بالاها هم برای پیچیدن بوی بنزین در باک‌شان باید در نوبت بایستند. صف‌هایی که کیلومترها کشیده می‌شود تا راننده‌ها کلافه و عصبی از هر دری بگویند. زمانی صدایشان بالا برود به اعتراض. گاهی هم آتش بزنند یک نخ سیگار را برای کمی فروکش‌کردن عصبانیت‌شان.

آش همان آش است و کاسه همان کاسه. سال‌هاست زلف چابهار گره خورد با مشکلات. پیشانی توسعه یا همان چابهار در همسایگی اقیانوس آبی به خود نمی‌بیند. خبری از پارک و سینما و خدمات اولیه هم نیست اما یکی از قطب‌های گردشگری است. کیمیا شدن بنزین هم دردسر تازه‌ای نیست برای اهالی.



سال که به نیمه می‌رسد شهر می‌شود میزبان توریست‌ها و مسافران. مهمانان از راه رسیده چشم می‌دوزند به زیبایی‌ها اما اهالی می‌مانند و صف‌های طولانی و بی‌بنزینی. جایگاه‌هایی که محدودند و نازل‌هایی که اغلب‌شان به بهانه خرابی بیکار مانده‌اند.

شش ماه اول سال سخت نمی‌گذرد به ماشین‌دارها چون خبری از مسافر و گردشگر نیست. سال به نیمه که می‌رسد دردسرها شروع می‌شود. خیلی‌ها مسافر چابهارند و سودای دیدن زیبایی‌هایش را در سر می‌پرورانند. سوداگران طبیعت و زیبایی‌های چابهار سر ریز می‌شوند در شهر تا دردسر بنزین دامن اهالی را بگیرد. صف‌های خلوت جای‌شان را می‌دهند به قطار ماشین‌هایی که بنزینی به باک‌شان نمی‌بینند. «متاسفانه عده‌ای در جایگاه بنزین می‌زنند و بیرون آزاد می‌فروشند.»

سهمیه‌ای که کفاف یک هفته را می‌دهد

دل‌شان خون است از صف‌ها و ساعت‌های طولانی معطلی در پمپ‌بنزین‌ها. هفت شب خودشان را به پمپ‌بنزین برسانند حدود ساعت 11 نوبت پر کردن باک‌شان می‌رسد. تاکسی باشی یا خودروی شخصی فرقی ندارد، سهم مشترک معطلی‌های چند ساعته است برای یک باک بنزین.

قوانین سهمیه‌بندی بنزین و ماجرای کارت سوخت یعنی 60-50 لیتر بنزین. «سهمیه کارت سوخت به زور کفاف یک هفته را می‌دهد.» سه هفته از ماه هم چشم می‌دوزد به بنزین آزاد. بنزینی که شلوغی صف و تقاضای بالای نرخش را تعیین می‌کند. سوختی که گاهی اوقات با ناز و با نرخ 7هزار تومان سر ریز می‌شود درون باک‌های خالی از بنزین. «بنزین آزاد 10 لیترش می‌شود حدود 100هزار تومان.»

حذف کمک‌هزینه سوخت  300-200 تومانی

شش ماه اول سال سخت نمی‌گذرد به ماشین‌دارها چون خبری از مسافر و گردشگر نیست. سال به نیمه که می‌رسد دردسرها شروع می‌شود. خیلی‌ها مسافر چابهارند و سودای دیدن زیبایی‌هایش را در سر می‌پرورانند. سوداگران طبیعت و زیبایی‌های چابهار سر ریز می‌شوند در شهر تا دردسر بنزین دامن اهالی را بگیرد. صف‌های خلوت جای‌شان را می‌دهند به قطار ماشین‌هایی که بنزینی به باک‌شان نمی‌بینند. «متاسفانه عده‌ای در جایگاه بنزین می‌زنند و بیرون آزاد می‌فروشند.»

نمی‌دانند از صف‌های طولانی شکایت کنند یا از قیمت سر به فلک برداشته بنزین آزاد. مشکل کمبود جایگاه هم هست تا خون شود دل‌شان. «سه جایگاه داریم که یکی همیشه خراب است. از دو تای باقیمانده هم تنها چند نازل کار می‌کنند.»

اعتراض دارند اما نمی‌دانند اعتراض‌شان را باید پیش چه کسی ببرند. بارها پیگیر ماجرا بودند از اتحادیه و جاهای دیگر اما همه بی‌نتیجه و ابتر. دوره‌ای که شرایط برایشان سخت شد، قول داده شد برای کمک‌هزینه تامین سوخت . مبلغی که ماهانه سر ریز می‌شد در کارت‌های بانکی البته به ضمانت شماره ملی افراد. «مدتی 200 تا 300 هزار تومان واریز می‌شد که همان را هم قطع کردند.»

بنزین هزار و 500 تومانی را لیتری 6 تا 7هزار تومان می‌فروشند کاسبی ساده اما پُر سود؛ دستفروشی بنزین!

دستفروشی بنزین! مسأله‌ عادی و روزانه خیابان‌های چابهار. بنزین‌ها از گالن‌ها سر ریز می‌شوند درون بطری‌های نوشابه خانواده برای خودنمایی پیش چشم عابران. بطری‌های یک‌و نیم لیتری که جا خوش کرده‌اند روی جعبه ‌میوه‌های سر و ته شده.

کاسبی ساده اما پُرسود. نه خبری از مغازه و حتی چهاردیواری است برای به نمایش گذاشتن اجناس. سر و روی کاسبی‌شان ساده و بی‌ریاست. جعبه میوه‌ای سر و ته شده و بطری‌هایی برای لبریز شدن از  بنزین. فروشنده‌ها هم یا به جدول گوشه خیابان تکیه داده‌اند یا روی یک صندلی رنگ‌ورو رفته.

اما قصه این بنزین‌ها در روزگاری که کیلومترها صف بسته می‌شود برای پر کردن یک باک. ماشین‌هایی با شیشه‌های دودی که روی صندوق عقب‌شان مشک یا بشکه‌ای لمیده. لوله‌ای هم از باک ماشین خودش را به مَشک روی صندلی می‌رساند. در ظاهر همه‌چیز عادی است یک خرید ساده بنزین. اما پشت صحنه مَشک در حال سیراب‌شدن است از بنزین هزار و 500 تومانی.

در شهری که با یکی، دو کارت سوخت اضافه می‌شود عایدی بیشتر اشتغالزایی بی‌معناست. وقتی بنزین هزار و 500 تومانی را تا 7هزار تومان نرخش را بالا می‌کشد چرا کار برای دیگران؟! «این سود در هر لیتر بنزین است. چه کار می‌تواند برایشان این سود را داشته باشد؟» خرید و فروش بنزین عایدی بیشتر برای جایگاهدار هم هست. «بخشی از سود بنزین آزاد به جایگاهدار می‌رسد.»

زدوبند دستفروش و جایگاهدار

ماجرا به همین سادگی‌ها هم نیست. شهروندان چابهار از خراب‌شدن عمدی نازل‌ها می‌گویند. نازل‌هایی که باید از رده خارج شوند برای طولانی‌شدن صف‌ها. «صف‌ها که طولانی و شلوغ می‌شود نظارت کم می‌شود. در چنین شرایطی راحت‌تر این ماشین‌ها قاچاق سوخت می‌کنند.»

ماشین‌های دودی مرموز گاهی با چندین کارت سوخت سر می‌زنند به جایگاه‌ها. مَشک پُر بنزین برایشان لیتری هزار و 500 تومان آب می‌خورد. «همان بنزین را گاهی 10 یا 50متر دورتر از جایگاه لیتری 6 تا 7هزار تومان می‌فروشند.»

کارت سهمیه سوخت قایق‌ها هم هست. کارت سهمیه‌ای که باز به سود مَشک‌هایی است که پُر می‌شوند بی‌آنکه به قایقی برسند. «در چنین شرایطی مشخص است تمام طرح‌های اشتغالزایی به شکست محکوم‌اند.»

در شهری که با یکی، دو کارت سوخت اضافه می‌شود عایدی بیشتر اشتغالزایی بی‌معناست. وقتی بنزین هزار و 500 تومانی را تا 7هزار تومان نرخش را بالا می‌کشد چرا کار برای دیگران؟! «این سود در هر لیتر بنزین است. چه کار می‌تواند برایشان این سود را داشته باشد؟» خرید و فروش بنزین عایدی بیشتر برای جایگاهدار هم هست. «بخشی از سود بنزین آزاد به جایگاهدار می‌رسد.»

2 پمپ‌بنزین جوابگوی 200هزار نفر جمعیت!

چابهار 200هزار نفر جمعیت به خود می‌بیند. آفتاب که به میانه آسمانش می‌رسد، 200هزار نفر در تکاپوی سروسامان دادن به زندگی‌شان هستند. اهالی که از شهرها و روستاهای اطراف برای امرار معاش یا کارهای اداری و پزشکی راهی چابهار شده‌اند. هرچند سرشماری‌ها از 110هزار نفری می‌گویند که چابهار را برای زندگی انتخاب کرده‌اند. حاشیه‌های شهر هم البته هستند با جمعیتی 50هزار نفری تا چابهار را در فهرست بیشترین حاشیه‌ها قرار بدهند.

در میانه هیاهوی زندگی و اخم و لبخند روزگار، این روزها چابهار گره خورده با صف‌های طولانی از ماشین‌ها. ماشین‌های شخصی و تاکسی‌ها قطار شده‌اند در خیابان‌ها برای سیراب‌کردن باک‌هایشان. باک‌های خالی‌ای که چشم دوخته‌اند تنها به جایگاه‌ها.

هرچند دو جایگاه تنها امید اهالی است برای راه افتادن ماشین‌ها میان شهرهایی که با فاصله از هم همسایه‌اند. «تنها دو جایگاه در شهر فعال است، در حالی که حداقل به هشت پمپ‌بنزین دیگر نیاز است.» این را مدیر طرح و مطالعات شهرداری چابهار می‌گوید. به باور اسد دادور وزارت نفت سختگیر است در دادن مجوز جایگاه. «به دلیل قاچاق سوخت و مسائلی که وجود دارد فوق‌العاده سخت می‌گیرند.»

حرف از جایگاهداری که به میان می‌آید فهرست متقاضی پُر می‌شود از اسامی که داوطلب‌اند برای راه‌اندازی جایگاه. سختگیری‌ها کم شود در دادن مجوز جایگاه چابهار پمپ‌ بنزین‌های زیادی به خود می‌بیند.

60لیتر هزار و 500 تومانی و 180تا 200لیتر سهمیه 3هزار تومانی سهم خودروهای شهر است. سهم بیشتر بخواهید نوبت به بنزین آزاد می‌رسد. «این سهمیه برای استان ما ناعادلانه است. نزدیک‌ترین شهرها 200 تا 300 کیلومتر فاصله دارند.»

مجوز به شرط 2هزار متر زمین

دلتان هوس جایگاهداری که کند، هفت خان رستم را باید طی کنید. خان اول گرفتن مجوز است با شروطی که به خود می‌بیند. شرط چابهاری بودن و داشتن زمین مناسب برای راه‌اندازی جایگاه. البته شرط تکمیلی از لوکیشن‌هایی خبر می‌دهد باب میل منطقه آزاد. «دوهزار زمین در موقعیت مدنظر شرکت نفت.»

داشتن زمین شرط اول است برای گرفتن مجوز هرچند دولت مصوب کرده بدون مجوز زمین نمی‌دهد. «سیکل معیوبی که هیچ‌گاه به نتیجه نمی‌رسد.» وزارت نفت از 2هزار متر می‌گوید برای دادن مجوز، دولت هم واگذاری زمین با این مساحت را مشروط کرده به داشتن مجوز.

نبود جایگاه و صف‌های طولانی دردسر قدیمی تاکسیرانی. تاکسی‌هایی که هیچ‌گاه در چابهار خطی نشدند و آزادانه در شهر جولان می‌دهند. هرچند مسافت‌های طولانی میان شهرها و روستاها کارت سوخت را برای اهالی بی‌معنی کرده. 60لیتر هزار و 500 تومانی و 180تا 200لیتر سهمیه 3هزار تومانی سهم خودروهای شهر است. سهم بیشتر بخواهید نوبت به بنزین آزاد می‌رسد. «این سهمیه برای استان ما ناعادلانه است. نزدیک‌ترین شهرها 200 تا 300 کیلومتر فاصله دارند.»

تنها شهر «نگار» همسایه نزدیک چابهار است با 100 کیلومتر فاصله. «نیک‌شهر» اما در 150کیلومتری چابهار جاخوش کرده. «ایرانشهر» کمی دورتر زیبایی‌های چابهار را به نظاره نشسته؛ 300کیلومتر دورتر. راه‌های دوری که هر روز به بهانه مدرسه یا رتق‌وفتق کارهای اداری یا امرار معاش زیر لاستیک‌ها طی می‌شود.

«اغلب از بنزین آزاد استفاده می‌کنند، بنابراین کرایه‌ها بی‌نهایت بالاست.» حرف از منطقه آزاد که به میان می‌آید چابهار هم در میان نام‌ها به چشم می‌خورد. منطقه آزادی که با صدور مجوز می‌تواند شاهد تاکسی‌های وارداتی باشد برای تسهیل زندگی شهر. «در حرف چابهار را پیشانی توسعه و قطب گردشگری می‌بینند اما در عمل اتفاق خاصی نمی‌افتد.»

بنزین، لیتری 7هزار تومان!

راه دور و سهمیه کم کاروکاسبی فروشنده‌های بنزین آزاد را سکه کرده. دکه‌ها و دستفروش‌هایی که گالن‌های بنزین را برای فروش به نمایش می‌گذارند؛ بنزین تنها لیتری 7هزار تومان! «یک مسیر دو دقیقه‌ای 10 تا 12هزار تومان خرج برمی‌دارد برای مسافر.»

چابهار شهری محروم از حمل‌ونقل عمومی! شهری که تاکسی خطی به خود نمی‌بیند. گذر بی‌آرتی و مترو هم که اصلا به این گوشه کشور نیفتاده. در غیاب اینها خبری از اتوبوس‌ها هم نیست تا کاروکاسبی تاکسی‌های آزاد سکه شود.

به گفته مدیر طرح و مطالعات شهرداری چابهار شهرداری اقداماتی داشته برای راه انداختن حمل‌ونقل عمومی. اقداماتی که هنوز هم اجرایی‌شدن را به خود ندیده. «300واگذاری تاکسی زرد  و خرید اتوبوس داشته که هنوز وارد ناوگان نشده‌اند.»

همه بار حمل‌ونقل شهری مانده بر دوش تاکسی‌های آزاد شهر. تاکسی‌هایی که اغلب از سهمیه محروم‌اند. «اغلب از بنزین آزاد استفاده می‌کنند، بنابراین کرایه‌ها بی‌نهایت بالاست.» حرف از منطقه آزاد که به میان می‌آید چابهار هم در میان نام‌ها به چشم می‌خورد. منطقه آزادی که با صدور مجوز می‌تواند شاهد تاکسی‌های وارداتی باشد برای تسهیل زندگی شهر. «در حرف چابهار را پیشانی توسعه و قطب گردشگری می‌بینند اما در عمل اتفاق خاصی نمی‌افتد.»

«در بودجه 1401مسأله حمل‌ونقل عمومی را در نظر گرفتیم. قرار است تعدادی مینی‌بوس هم برای ارتقای حمل‌ونقل عمومی در نظر گرفته شود.» رئیس شورای شهر معتقد است ناوگان عمومی شهر فرسوده و ضعیف است.

حال ناخوش ناوگان فرسوده شهر

شهر 200هزار نفر به خود می‌بیند، اما حمل‌ونقل عمومی‌اش حال خوشی ندارد. رئیس شورای شهر چابهار از ضعیف‌بودن حمل‌ونقل عمومی خبر می‌دهد. «به تناسب جمعیت حمل‌ونقل عمومی شهر ضعیف است.»

به باور عمر بلوچ حمل‌ونقل عمومی شهر در مقایسه با شاخص‌ها و استانداردهای موجود خیلی پایین‌تر ایستاده. «شورای پنجم و شوراهای قبلی برای حمل‌ونقل عمومی بودجه در نظر می‌گرفتند اما محقق نمی‌شد.» بودجه‌های محقق نشده، رمق از حمل‌ونقل عمومی بردند. حمل‌ونقلی که حالا چشم دوخته به تصمیمات شورای ششم. «شورا برنامه‌هایی با تکیه بر درآمدهای شهرداری و کمک سایر نهادها و ارگان‌ها برای حمل‌ونقل عمومی دارد.»

فاز اول برنامه شورای شهر واگذاری امتیاز 300 دستگاه تاکسی زرد را به خود می‌بیند؛ تاکسی‌هایی برای خطوط شهری. «تا به امروز بالای 150 واریزی داشتیم به ایران‌خودرو.» پول‌ها به حساب ایران‌خودرو واریز شده هرچند گفته‌ها و شنیده‌ها از زمان‌بر بودن تحویل تاکسی‌ها خبر می‌دهند. «در بودجه 1401 مسأله حمل‌ونقل عمومی را در نظر گرفتیم. قرار است تعدادی مینی‌بوس هم برای ارتقای حمل‌ونقل عمومی در نظر گرفته شود.» رئیس شورای شهر معتقد است ناوگان عمومی شهر فرسوده و ضعیف است.

شاید دوای درد گرمای بالای چابهار و نبود تاکسی‌های خطی واردات تاکسی‌های خارجی باشد. «چند سالی است واردات خودرو کاملا ممنوع شده. اصلا واردات نداریم حتی با پلاک منطقه آزاد.» شورای شهر اما خبرهای خوشی هم دارد. خبر از مجوزهایی که استاندار صادر کرده برای افزایش تعداد جایگاه‌ها.

توافق با ناحیه نفتی و سازمان مبارزه با قاچاق کالا هم هست برای مساعدت شهرداری شهر. «اگر مساعدت شود شهرداری یک جایگاه اضافه می‌کند و تا حدودی از صف‌های طولانی کاسته می‌شود.» خبر خوش دیگر اینکه شهرداری مجوز راه‌اندازی جایگاه سی‌ان‌جی را هم گرفته. «ان‌شاءالله سال آینده ساخت‌وسازش شروع می‌شود.»

کمبود جایگاه داریم؛ منکرش نیستیم. اما از نظر تامین سوخت مشکلی نداریم. انبارهای پُر از سوخت

مجوز جایگاهداری دستورالعمل وزارت نفت را به خود می‌بیند؛ پروسه‌ای مشترک میان همه استان‌های کشور. به گفته رئیس شرکت نفت چابهار هرچند استان‌های مرزی رویه‌ای مضاعف به خود می‌بینند برای مجوز جایگاه. به باور سیدکاظم اسد سیستان‌وبلوچستان و استان‌های مرزی تاییدیه کمیسیون قاچاق را هم باید داشته باشند. «در استانی مانند سیستان‌وبلوچستان بحث قاچاق سوخت مطرح است که ایجاد حساسیت می‌کند.»

شیلات، منطقه آزاد، تیر و ترمینال به خود جایگاه می‌بینند، البته به گفته شرکت نفت. «در داخل شهر مشکلی نداریم.» خبرهای خوشی برای چابهار در راه است.

خبر خوش مجوز گرفتن سه جایگاه جدید. جایگاهی که به گفته شرکت نفت چابهار تا پایان سال بهره‌برداری می‌شود؛ جایگاهی در ورودی منطقه آزاد. جایگاه دیگری هم بهره‌برداری شدنش را به ماه دوم سال 1401 خواهد دید؛ جاخوش کرده در میدان مادر. «زمین یکی دیگر از جایگاه‌ها هم تامین شده و سایر مسائل در حال انجام است.»

شرکت نفت چابهار مدعی است هیچ جایگاه تعطیلی در شهر ندارد. «کمبود جایگاه داریم؛ منکرش نیستیم، اما از نظر تامین سوخت مشکلی نداریم. انبارهایمان سوخت دارد. مشکلات زمینه‌ای هستند که آنها باید حل‌وفصل شوند.»