مسکو چگونه در اوکراین موازنه تهدید ایجاد کرد

علیرضا حجتی: رئیس‌جمهور روسیه شامگاه دوشنبه بعد از ایراد یک سخنرانی تلویزیونی مهم، با امضای ۲ سند یا فرمان اجرایی،‌ استقلال ۲ منطقه دونتسک و لوهانسک در دونباس را به رسمیت شناخت.  اقدام ولادیمیر پوتین اگر چه غیرمنتظره نبود و روند وقایع مناقشه اوکراین و همچنین پیشینه تاریخی منازعه روسیه و آمریکا در کنار ناتو در این کشور که منطقه حائل میان غرب و شرق است، از عزیمت کرملین به اتخاذ چنین تصمیمی حکایت می‌کرد اما نگاهی به آنچه رئیس‌جمهور روسیه در نطق دوشنبه‌شب خود بیان کرد، بار دیگر توجه ما را به یکی از نظریات روابط بین‌الملل یعنی «موازنه تهدید» جلب می‌کند.  نظریه «موازنه تهدید» در فضایی توسط «استفن والت» پایه‌ریزی شد که اعتبار نظریه «موازنه قدرت» که در دوران جنگ سرد و نظم دوقطبی بخوبی می‌توانست وقایع آن دوران را تبیین و تفسیر کند، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به تبع آن پایان سیستم دوقطبی و تثبیت آمریکا به عنوان قدرت فائقه جهانی که منجر به عدم شکل‌گیری موازنه در برابر ایالات متحده آمریکا به عنوان هژمون می‌شد، مخدوش شد. والت معتقد بود دولت‌ها اگرچه از قدرت بلامنازع آمریکا نگرانند اما نه به قدرت این کشور، بلکه به تهدید آن واکنش نشان می‌دهند. این تهدید حاصل عملکرد 4 رکن «قدرت انبوه، نزدیکی جغرافیایی، توان تهاجمی و نیات تجاوزکارانه» است.  با این وصف، اقدامات تحریک‌آمیز آمریکا و ناتو پس از جنگ سرد در اوکراین که منطقه و حوزه نفوذ مسکو به شمار می‌رود، بر ادراکات و برداشت روسیه این تاثیر را گذاشته که همواره باید به تهدیدات موجود در اوکراین پاسخ فوری داد.  سال 2014 پس از سقوط دولت «ویکتور یانوکوویچ» رئیس‌جمهور طرفدار روسیه و روی کار آمدن دولت نزدیک به غرب در کی‌یف با سناریوی غربی -یکی از نشانه‌های بارزش حضور «ویکتوریا نولاند» معاون وزیر خارجه آمریکا و سناتور «جان مک‌کین» عضو برجسته حزب جمهوریخواه ایالات متحده در میان معترضان ضد دولتی در کی‌یف- در جهت کنار زدن بیشتر روسیه از اروپای شرقی در ۱۸ مارس ۲۰۱۴، ولادیمیر پوتین طی سخنرانی‌ای در دومای روسیه، الحاق کریمه به روسیه را اعلام و اظهار کرد این اقدام یک بی‌عدالتی تاریخی را جبران خواهد کرد که ۶۰ سال پیش توسط اتحاد شوروی روی داده است.  8 سال بعد در شناسایی استقلال دونتسک و لوهانسک هم پوتین گفت اوکراین به دنبال تولید سلاح هسته‌ای است و با به دست آوردن سلاح هسته‌ای می‌تواند روسیه را تهدید کند. پوتین تصریح کرد: «ما نمی‌توانیم به این تهدید واکنش نشان ندهیم». رئیس‌جمهور روسیه همچنین گفت از سال ۲۰۱۴ به این سو آمریکا میلیاردها دلار سلاح به اوکراین ارسال کرده و در اسناد رسمی آمریکایی‌ها روسیه یک دشمن قلمداد شده و در نهایت اوکراین تحت سیطره آمریکا قرار گرفته و به کشوری غیرمستقل تبدیل شده است.  چند هفته قبل بود که «فرید زکریا» طی مقاله‌ای در واشنگتن‌پست نوشت روسیه احتمالا استقلال ۲ ناحیه دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین را - جایی که جدایی‌طلبان در آن جمهوری‌های خودمختار تشکیل داده‌اند - به رسمیت خواهد شناخت. مسکو پیش‌تر همین رویکرد را در قبال گرجستان پیش گرفته بود؛ جایی که کرملین ۲ بخش تحت تسلط خود در خاک گرجستان یعنی اوستیای جنوبی و آبخازیا را به عنوان کشور‌های مستقل به رسمیت شناخت. زکریا همچنین نوشته بود با این وجود، باید پرسید: چرا پوتین اکنون این را کار انجام می‌دهد؟ تا حد زیادی او معتقد است ناتو در حال ایجاد یک اتحاد عملی با کی‌یف است. همزمان پوتین آگاه است این لحظه مناسبی برای نمایش قدرت روسیه است.  این روزها عبارت «گسترش ناتو به شرق» واژه‌ای پربسامد در رسانه‌های جهان است که کانون و منشأ منازعه روسیه و غرب در اوکراین را بخوبی توضیح می‌دهد. ناتو از سال 1999 با پذیرش ۳ جمهوری بالتیک شوروی سابق و ۴ کشور بلوک کمونیستی در شرق اروپا گسترش یافته است. تلاش تحریک‌آمیز آمریکا برای پیوستن اوکراین به ناتو در سال 2008 به تشدید مناقشه دامن زد، چرا که شوروی به این شرط با اتحاد آلمان و فروریختن دیوار برلین موافقت کرده بود که غربی‌ها تعهد کرده بودند ناتو به سمت شرق گسترش پیدا نکند.  این مهم در مصاحبه سال 2009 «میخائیل گورباچف» آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی با نشریه «بیلد» آلمان به روشنی گفته شده است. گورباچف از گسترش ناتو به سوی شرق و خلف وعده قدرت‌های غربی در عمل به تعهد خود مبنی بر عدم استقرار پایگاه‌های نظامی در نزدیکی مرزهای روسیه انتقاد کرد. گورباچف در آن مصاحبه گفت آلمان غربی، ایالات متحده و دیگر قدرت‌ها پس از اتحاد مجدد آلمان در سال 1990 متعهد شدند «ناتو یک سانتیمتر به سمت شرق حرکت نخواهد کرد». رهبر سابق شوروی گفت آمریکایی‌ها به وعده خود عمل نکرده‌اند و آلمان‌ها نیز چشم خود را بسته‌اند. میخائیل گورباچف به این روزنامه آلمانی گفت: آنها احتمالا دستان خود را به هم مالیده‌اند و از اینکه به روس‌ها حقه‌ زده‌اند؛ خوشحالند.