سرنوشت ایران در کی‌یف مشخص می‌شود، نه در وین

کامبیز مهدیزاده تحلیلگر مسائل‌سیاسی این را تاریخ می‌گوید؛ نه به آدولف پوتین می‌شود اعتماد کرد و نه به فرانکلین بایدن. در پی حوادث تلخ اتفاق افتاده در چند روز اخیر، دنیا با این پرسش بزرگ مواجه شده است که آیا در دنیا، جنگ‌سالاران و اربابان جنگ از نو تولد یافته‌اند؟ پاسخ را باید در تحرکات و رفتارهای دو کشور روسیه و آمریکا یافت. خروج آمریکا از پیمان آسمان‌های باز و متعاقبا خروج روسیه از این پیمان را می‌توان نقطه آغازی برای تقابل این قدرت‌های جهانی دانست. اما امروز جهان دیگر دو قطبی نیست و قطب دیگر و اژدهای خفته‌ای به نام چین از خواب بیدار شده است. کشوری که هم قدرت اقتصادی دارد و هم قدرت نظامی، همچنین نزدیک به سیاست‌های روسیه. که این همان زنگ خطری است که آمریکا آن را احساس کرده است. در سال 1955 پیمان ورشو (دوستی) به امضای 8 کشور اروپایی رسید که در جنگ سرد رقیب اصلی ناتو محسوب می‌شد. اما این پیمان عاقبت خوبی نداشت و عملا بعد از سال 1991 و خروج چک، لهستان و مجارستان کارکرد خود را از دست داد. در سمت مقابل پیمان ناتو (آتلانتیک شمالی) به تدریج شروع به یارگیری از کشورهایی که قبلا عضو پیمان ورشو بودند نمود واین آغاز کابوس برای فدراسیون روسیه بود. چرا که ناتو و آمریکا سودای نزدیک شدن به مرزهای روسیه را در سر می‌پروراندند. نکته کلیدی این پیمان این است که 3 عضو آن دارای جنگ افزار هسته‌ای هستند؛ فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا. از دست دادن اوکراین برای روسیه یعنی رسیدن کامل آمریکا و ناتو به مرزهای روسیه و همسایگی ناتو با آن و این همان علت اصلی است که امروزباعث شعله‌ور شدن جنگ، بی‌خانمان شدن صدها هزار نفر و قربانی شدن کودکان، زنان و سالمندان شد. اما متاسفانه در این بین عده‌ای در کشور طبق معمول آماده ماهی گرفتن از آب گل آلود بودند و با زدن حرف‌های ناپخته، تحریف تاریخ و صحبت‌ها و تهمت‌های ناروا در رسانه و فضای مجازی کشور شروع به تخریب زحمت‌کشان نظام کردند؛ با استناد به اینکه اوکراین سومین قدرت اتمی دنیا بوده و آن را با اعتماد به غرب کنار گذاشته است و حال امروز اوکراین عاقبت اعتماد به غرب است، شروع به افسانه پردازی کردند. به این دوستان باید یادآور شد 10 کشور کمونیستی سابق در سال 1991 طی توافق مینسک و پس از آن در سال 1992 طی پروتکل لیسبون، پذیرفتند سلاح‌های اتمی خود را به روسیه تحویل دهند. درنهایت، سال 1994 موافقت‌نامه چهارجانبه‌ای به نام تفاهم‌نامه بوداپست بین اوکراین، روسیه، آمریکا و انگلیس امضا شد و طی آن تمامی سلاح‌های اتمی روسیه به این کشور تحویل داده شد. سلاح‌ها تحویل شرق شده نه غرب، دوستانی که اظهار می‌کنید اوکراین نتیجه اعتماد خود به غرب را ببیند. دوم اینکه باید این نکته را یادآوری کنیم که کلیدها این سال‌ها در دستان مسکو بود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مسکو کدها و کلیدهای این سلاح‌ها را در اختیار داشت و اوکراین نمی‌توانست عملا از آنها استفاده کند. اما در این مجال نباید از حمله روسیه به اوکراین ذوق زده شویم و برنامه‌های ویژه‌ای را در صدا و سیما در جهت حمایت از این رویداد بگذاریم که با شعار «نه شرقی نه غربی» جمهوری اسلامی ایران مغایر است. پس نه به آدولف پوتین می‌شود اعتماد کرد ونه به فرانکلین بایدن. باید به توان داخلی و دستاوردهای ملی طبق فرمایش مقام معظم رهبری برگردیم و همین دستاوردها باعث شد قدرت‌های جهانی پای میز مذاکره با ایران بنشینند، نه تکیه به شرق و غرب. عده‌ای دیگر هم در فضای مجازی شرایط اوکراین و اعتماد به غرب را با امضای کری مقایسه کردند و آن را سمبل ساده نگاری در سیاست خارجی در این سال‌ها نامیدند. بله درست است به هیچ امضایی اعتماد نکنید؛ نه شرق و نه غرب. تا مادامی که مردم پشت حکومت باشند این بزرگ‌ترین امضاست. فردا معلوم نیست روسیه با ایران چه کند. امروز روسیه دوست ماست. پس از خروج ترامپ از برجام، روسها حتی حاضر نشدند نفت ایران را بخرند. این دوستی خاله خرسه است. حمایت کامل شوروی از عراق در جنگ با ایران، عملکرد روسیه پس از فروپاشی شوروی درخصوص تعیین وضعیت حقوقی دریای خزر، موضع روسیه در قبال حملات اسرائیل به نیروهای مستشاری ایران در سوریه، حمایت روسیه در قطعنامه 589 درباره استفاده از سلاح‌های شیمیایی که با همکاری شوروی تصویب شد با وجودی‌ که تنها عراق از این سلاح استفاده کرد اما محکوم نشد. وهمچنین زمانی که ایران از پذیرش قطعنامه‌های 589 و 588 شورای امنیت به دلیل عدم توجه به خواسته‌های بحقش امتناع کرد، سفیر شوروی در امارات متحده عربی همگام با آمریکا اعلام کرد که ایران مسئول شکست تلاش‌های بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ است و باید سرزنش شود. اینها تنها بخشی از دلایل عمده‌ای است که نباید به روسیه اعتماد کرد، همچنان که از خیانت آمریکا در کودتای 28مرداد و خروج ترامپ از برجام و... نمی‌توان گذشت و فراموش کرد. از امروز به بعد سرنوشت ایران در کی‌یف مشخص می‌شود نه وین. ایران می‌تواند تنها جایگزین روسیه در رساندن گاز به اروپا باشد اگر گاز کلید واژه فردا باشد. بی‌توجهی ایران به حرف‌های بی‌سر وته اولیانوف که نقش گوبلز را با خبر پراکنی دروغ بازی می‌کند، می‌تواند کلید پیروزی ایران در مذاکرات باشد. روسیه به دنبال گره‌زدن مذاکرات با جنگ اوکراین است. وارد بازی رولت روسی نشویم.