برای درآمد نفتی سرشار آماده ایم؟

 این روزها همزمان با جهش قیمت نفت به بالاتر از 110 دلار و افزایش احتمال رسیدن به توافق هسته ای، چشم انداز تحقق درآمد نفتی بی سابقه پیش روی ماست. با فرض نهایی شدن توافق و امکان صادرات روزانه 5/2میلیون بشکه نفت و همچنین پیش بینی قیمت 100 دلار برای نفت در سال آینده، می توان درآمد 90 میلیارد دلاری از صادرات نفت را متصور بود که به جز یکی دو سال بی سابقه است.برای اقتصادی که یک دهه است (به جز سال های 95 و 96 که برجام در حال اجرا بود) در شرایط تحریم به سر می برد و سال قبل همزمان با کمترین میزان صادرات نفت و پایین ترین قیمت مواجه بود و درآمد نفتی کمتر از 10 دلار را نیز تجربه کرد، حتما درآمد نفتی بالای 90 میلیارد دلار در سال رویایی شیرین است و طمع مدیران را برای هزینه کرد این ارقام و جبران کمبودهای سال های قبل بر می انگیزد اما از منظری دیگر، خطر تکرار تجربیات غلط نفتی در سال های رشد درآمد نفت پیش روست و هر کسی که از گذشت روزگار و اشتباهات قبلی خود درس نگیرد، به سرنوشت خوبی دچار نخواهد شد.واقعیت این است که به دلیلی که کوتاه توضیح می دهیم نمی توان همه درآمد ارزی نفت را به ریال تبدیل کرد. شرکت ملی نفت پس از فروش نفت، درآمد ارزی را به بانک مرکزی تحویل می دهد و به اندازه سهم خود به صورت ارزی و ریالی از درآمد فروش نفت برای هزینه های خود برداشت می کند. بانک مرکزی در ازای ارز دریافتی از دولت (شرکت ملی نفت)، یا باید ریال در اختیار دولت قرار دهد  یا ارز را به عنوان درآمد ارزی دولت در حساب های داخلی یا خارجی سپرده گذاری کند. هر مقدار از ارز فروش نفت که تبدیل به ریال شود به منزله چاپ پول از سوی بانک مرکزی است. بانک مرکزی به هر اندازه بتواند ارز را به واردکننده بفروشد و ریال جمع آوری کند، پایه پولی ایجاد شده از دریافت ارز و پرداخت ریال به دولت را جبران می کند. به این ترتیب اگر دولتی درآمد نفتی بالایی داشته باشد و آن را تبدیل به ریال کند برای جلوگیری از تورم ناشی از ریال چاپ شده ناگزیر است ارز زیادی را به واردات اختصاص دهد که این موضوع به تولید داخل لطمه می زند، اتفاقی که در دهه 50 و 80 در اقتصاد ایران تجربه و نتایج منفی آن آشکار شد.به این ترتیب تبدیل درآمد ارزی نفت به ریال ما را در دوراهی تورم یا رکود قرار می دهد. به این دلیل اقتصاددانان معتقدند درآمد نفت یا باید منجر به سرمایه گذاری خارجی شود  یا درباره اقتصاد ایران تبدیل به واردات فناوری و کالاهای سرمایه ای نظیر هواپیما، قطار سریع السیر و فناوری احداث مسکن صنعتی ساز و سایر فناوری های نوین شود. این خطر وجود دارد که بخواهیم کمبودهای سال‌های اخیر در زمینه معیشت را با تبدیل بی رویه پول نفت به ریال جبران کنیم، در حالی که با تورم ناشی از آن، پس از رفاهی کوتاه و زودگذر، رنجی مضاعف را بر اقشار ضعیف و متوسط و حقوق بگیران و مستمری بگیران تحمیل می کنیم.اگرچه با ایجاد صندوق توسعه ملی و انتقال 40 درصد درآمد نفت به آن بخشی از نگرانی تبدیل ارز به ریال در سال آینده رفع می شود اما اقتصاد کشور از محل تبدیل سایر درآمدهای ارزی نفت به ریال نیز در دوراهی تورم یا رکود قرار خواهد گرفت و علاوه بر آن با بازگشت اعتیاد به نفت، دچار آسیب پذیری مجدد از محل وابستگی به نفت خواهیم شد و با کاهش قیمت نفت در سال های بعد و خروج مجدد آمریکا از توافق هسته ای، ممکن است دوباره به سال هایی با درآمدهای نفتی 10 تا 20 میلیارد دلار برگردیم. بنابراین تدابیر لازم برای چگونگی هزینه کرد درآمدهای نفتی ضروری است. برای این منظور باید هم از هیجان زدگی در این روزهای تصویب بودجه و خرج تراشی هایی که در تصمیمات کمیسیون تلفیق دیده می شود، چشم پوشی کنیم و هم پیش بینی های لازم را برای ورود فناوری های نوین از طریق درآمد نفتی در نظر بگیریم تا نعمت درآمد سرشار نفتی سال آینده به حسرت از دست دادن فرصت های طلایی تبدیل نشود.