برجام نیازمند شجاعت و استقلال

جعفرگلابی روزنامه‌نگار «منافع ملی» دو کلمه بیشتر نیست ولی رفاه، امنیت، صلاح و سلامت میلیون‌ها نفردرحال وآینده به آن بستگی تام و تمام دارد. همین حالا چند نفر در وین درحال گفت‌وگو هستند ولی کلمه، کلمه‌ای که آنجا رد و بدل می‌شود در زندگی ساکنان دور‌ترین روستا تا مرکز نشینان اثر ویژه دارد. براین اساس همه مردم حق دارند در جریان امور قرار بگیرند وبالاتر از آن مذاکره کنندگان را مستقیم وغیر مستقیما انتخاب کنند و حتی روشن سازند که انتخاب شوندگان چه اهدافی را با چه روشی پیگیری کنند. امروزه منافع ملی برای دولت‌ها یک اصل خدشه ناپذیر و در صدر اولویت‌ها قرار دارد وحتی آرمان‌ها را تحت الشعاع قرار می‌دهد. همه دوستی‌ها و دشمنی‌ها براساس کسب منافع و امنیت ملی باید شکل بگیرد و هیچ دولتمردی نمی‌تواند لحظه‌ای از آن غفلت کند. کاملا روشن است که اگر از ابتدای انقلاب مردم روی شعار نه شرقی و نه غربی پای فشردند مرادشان نفی صوری و جغرافیایی دو کشور یا بیشتر نبوده است. اگر فردا روزی دو کانون قدرت درشمال و جنوب ایران شکل بگیرد جهت‌گیری معقول و منطقی نفی وابستگی به شمال وجنوب خواهد بود. اگر ریشه اساسی و درست وهمه جانبه شعار نه شرقی و نه غربی ملاک ومعیار محتوم همه دولت‌ها در همه عصرها ونسل‌ها باشد افزون برجوانب سلبی آن جوانب ایجابی‌اش هم خود یک معیار اصولی برای مشی ومنش تصمیم گیران است. چنانچه امروز صلاح کشور و منافع ملی در اعراض از شرق وغرب است روزی که امنیت و رفاه و استقلال ملی در گرو تعامل سازنده با هر کشوری باشد باید آن را پی گرفت و خود را اسیر الفاظ نکرد. غرب و خصوصا آمریکا پس از انقلاب باکشور ما براساس احترام متقابل رفتار نکردند و از انواع دشمنی‌ها دریغ ننمودند ما هم هرکجا توانستیم پاسخ دشمنیشان را دادیم ولی با این همه نمی‌توان گفت که همیشه ودر هر مرحله‌ای منافع ملی کشورمان روی تقابل با غرب استوار است. کما اینکه در موضوع نابودی القاعده پس از 11 سپتامبر نوعی تشریک مساعی در این جهت صورت گرفت. این یک خطر است که در روابط بین‌الملل غرب ستیزی یک اصل باشد همان‌طور که شرق ستیزی هم زمان و مکان خاص خود را دارد. اگر چنین رویکردی دارای انعطاف عقلایی نباشد قادر نخواهد بود منافع ملی کشور را تامین کند. در بحران بزرگ اوکراین چه بسا کلیشه‌های سابق جواب ندهند وهر لحظه لازم باشد براساس واقعیت‌های میدانی تصمیمات جدید اتخاذ شوند. اکنون بی‌طرفی رسمی وگوشزد کردن خطاهای طرفین یک سیاست معقول به نظر می‌رسد ولی هرگاه یکی از طرفین به هر دلیل منافع ایران را در راهبردهای خود نادیده گرفت نباید اطمینان داشته باشدکه ایران هرگز به نفع طرف مقابل تمایل پیدا نکند. امروز روسیه باید فهمیده باشدکه اگر رفتارش با ایران در مقاطع مختلف همدلانه بود، پیش از حمله به اوکراین می‌توانست از حمایت ایران برخوردار باشد. ظاهرا کرملین همه کشورها را چون مهره‌های بازی خویش می‌نگرد ونمی تواند شخصیت، اعتبار و قدرت سخت و نرمشان را مستقلا بپذیرد. حتی کشور بزرگ وتعیین کننده‌ای چون چین که خود در معرض رقابت شدید غرب است و احتمالا هدف بعدی ناتو خواهد بود، آن چنان از روسیه راضی ومرضی به نظر نمی‌رسد که کاملا پشت او را بگیرد و روسیه را از تنهایی به در آرد! همین حالا هم در جریان مذاکرات وین ان‌قلت روسیه خوشایند ایرانیان نیست. ما ایرانیان مثلی داریم که می‌گوید برای کسی تب کن تا برایت بمیرد! روسیه‌ای که برای هیچ‌کس تب نمی‌کند و یکبار محض آن همه ادعای دوستی یک قطعنامه ضد ایرانی را وتو نکرد حالا هیچ انتظار آشکار و پنهانی نباید از دولت ایران داشته باشد. او ناچار است فقط باخشونت عریان ومکروه از امنیت آینده خود محافظت کند. این در حالی است که سخنش در مورد گسترش ناتو منطقی به نظر می‌رسید و اگر با انواع کشورها از در دوستی وتعاون رفتار می‌کرد جه بسا حرفش در جهان خریدار زیادی پیدا می‌کرد و بدون جنگ می‌توانست دشمنانش را پشت مرزهای غربی اوکراین متوقف کند. روشن است که طرف اصلی ما در برجام آمریکاست و ایران می‌تواند و باید با صرف‌نظر از حاشیه‌ها و تحولات دیگر، قاطعانه با استقلال وقدرت وسرعت تصمیم خویش را نشان دهد و با آمریکا توافق کند و پیش از سال‌نو عیدی ایرانیان رفع تحریم‌ها باشد.