لبخند پیشوا!

بابک خطی‪-‬ خبرهایی که از مناطق غربی اوکراین و البته کیلومترها دور از عرصه‌ی نبرد در مورد برخوردهای نژادپرستانه با سیاه‌پوستان -به‌طور مشخص- و افراد دارای نژاد غیراروپایی، در هنگام عبور از مرزهای اوکراین برای ورود به کشورهای همسایه منتشر می‌گردد، برخلاف اصول اولیه‌ی اعلامیه‌ی حقوق بشر بوده، مسئله‌ای بسیار جدی و شایسته‌ی توجه است.
اعمالی بسیار غیرانسانی و آسیب‌زا که شرایط جنگ سختی آن را مضاعف هم می‌نماید.
در حالی‌که قاعدتا در گرماگرم جنگی ویرانگر انتظار عقلانی تقویت روح همدلی و اتحاد و حمایت از تمام آسیب‌دیدگان جنگ به عنوان یک کلیت است، اما متاسفانه در عمل در کنار همه‌ی اقدامات بشردوستانه‌ی قابل ستایشی که در بستر حمایت مردمی جهانی انجام می‌گیرد، گروه‌هایی فرصت‌طلب با سوءاستفاده از آشفتگی شرایط جنگ، به اجرای تفکرات نژادپرستانه‌شان مبادرت نموده‌اند. خطی مبتذل که به گفتمان رسانه‌ای نیز رسوخ نموده و ضمن زمزمه‌های گوشه و کنار، می‌بینیم که در رسانه‌ای رسمی آشکارا از برتری پناهندگان اوکراینی بر سایر پناهندگان مثل پناهندگان سوری و یمنی سخن گفته می‌شود.
اینجا است که واقعیت زشت با سماجت رخ نموده، اینکه برخی آدم‌ها از سایرین برابرتر! بوده، خون‌شان رنگین‌تر! و ذات‌شان اصیل‌تر! است را اعلام می‌کند.


اینجا است که اعقاب هیتلر برای سلامتی پیشوا، جام‌هایشان را بالا می‌برند و روح او سرمست و شاد بدانان لبخند رضایت می‌زند که سنت او را نزدیک هشتاد سال بعد از مرگش همچنان - آنهم در جهان متمدن امروز و اروپا - زنده نگه داشته‌اند.
طی دهه‌ها و سال‌های اخیر البته احزاب با تمایلات نژادپرستانه تحرکات جدیدی را آغاز نموده، حتی در برخی از موارد با شعارهای شوونیستی و افراطی بر احساسات مردم سوار شده، قدرت را هم بدست گرفته‌اند اما حداقل در مقیاس کلی و عمومی خود را مجبور به ملاحظات و حفظ ظاهر می‌دیدند و مسئله مهم هم همین است که به نظر می‌رسد در اتفاقات اخیر، رفتارهای خشونت‌بار نژادی به سطحی جدید از شدت رسیده، فصل شوم نوینی آغاز شده است.
به خاطر داریم در نوبت قبلی که یک ذهن بیمار با اندیشه‌ی برتری نژادی در فضای اهمال و بی‌خیالی دنیا قدرت را در دست گرفت، جنگی خانمانسوز و جهانی به پا شد تا رایش هزارساله به هذیان فضای حیاتی مورد نظرش دست پیدا کند و جهان نفسی به راحتی نکشید قبل از اینکه ده‌ها میلیون نفر کشته شوند تا حضرت ایشان به استیصال فلسفی رسیده، خودکشی نماید.
بنابراین انجام اقدامات موثر در شکستن فضای نژادپرستانه‌ی فعلی امری ضروری برای حال و آینده است. توسل به شرایط جنگی هرگز نباید به بهانه‌ای برای کوتاه آمدن و پنهانکاری در این مورد تبدیل شود چرا که اساسا زشتی خود جنگ نیز از زیر پا گذاشتن حقوق بشری ناشی می‌شود و نمی‌توان در این مورد قائل به استاندارد دوگانه بود.