سینما و سمفونی های بکر عطار نیشابوری

الهه آرانیان- بهار که می‌آید، عطر شعر و ادب فارسی برای ما ایرانی‌ها بیش از پیش تداعی می‌شود. عطر خوشِ غزل و مثنوی‌های عطار نیشابوری در آخرین روزهای فروردین‌ماه به مشام اهل ادب می‌رسد و یادآوری می‌کند که چه گنج‌های ارزشمندی در دسترس‌مان است و چه نکته‌های حکمت‌آمیزی که می‌توانیم برای زندگی بهتر از آن‌ها بیاموزیم. امروز، 25 فروردین‌ماه در تقویم کشورمان به نام عطار نیشابوری، شاعر و عارف بزرگ ایرانی در قرن ششم و هفتم هجری است؛ کسی که استعداد جلال‌الدین محمد بلخی را در نوجوانی کشف کرد و تأثیر فراوانی بر او گذاشت و مولانا هم بعدها در وصفش سرود: «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم». با این‌که عطار نیشابوری در جریان حمله مغول به خراسان کشته شد، ولی خوشبختانه آثارش ازجمله «الهی‌نامه»، «اسرارنامه»، «مصیبت‌نامه»، «مختارنامه»، «دیوان اشعار»، «منطق‌الطیر» و «تذکره‌الاولیا» از آسیب به دور ماند و حفظ شد. عطار نیشابوری استاد قصه‌گویی و حکایت است. زنده‌یاد استاد بدیع‌الزمان فروزانفر، این شاعر را راوی 850 داستان در چهار مثنوی می‌داند. در ادامه، گفت‌وگوی ما را با دکتر امیر الهامی و دکتر اسماعیل آذر، استادان زبان و ادبیات فارسی درباره ذهن، زبان و اندیشه عطار نیشابوری می‌خوانید. بی‌توجهی آهنگ‌سازها و فیلم‌سازها به آثار عطار دکتر اسماعیل آذر ظرفیت موسیقایی آثار عطار نیشابوری را بسیار بالا می‌داند و می‌گوید: «تمام آثار عطار از اوزانی درست شده‌اند که می‌توانند دارای موسیقی باشند. این اشعار قابلیت آن را دارد که آهنگ‌سازان فکر کنند و ملودی‌ها یا آهنگ‌هایی را روی آن‌ها بگذارند. اگرچه سال‌هاست که آهنگ‌سازان ما کمتر اندیشه خود را خرج می‌کنند و هم‌اکنون باب شده که آثار موسیقی قدیم را بازخوانی کنند و به عقب برگردند، به جای این‌که آثار نیکوتری بسازند. آثار عطار علاوه بر داشتن ظرفیت موسیقایی بالا، برای اقتباس و ساختن فیلم و سریال هم ظرفیت بالایی دارد؛ مثلاً «رابعه و بکتاش» عطار می‌تواند به یک سریال تبدیل شود. شعرهای عطار در «اسرارنامه»، «مصیبت‌نامه» و «الهی‌نامه» دارای لحن‌های موسیقایی است. وزن وقتی در شعر حضور پیدا می‌کند، یعنی قابلیت موسیقایی دارد». توصیف عطار نیشابوری به کمک چارلی چاپلین این پژوهشگر زبان و ادب فارسی در ادامه راز موفقیت عطار نیشابوری در نظم و نثر را با اشاره به مطلبی از چارلی چاپلین بیان می‌کند: «چاپلین می‌گوید: کارخانه انسان‌سازی خدا دائم انسان بیرون می‌دهد، اما این کارخانه یک در پشتی دارد که هر چند قرن یک‌بار، یک انسان از آن می‌آید و آن انسان نابغه است.» ما باید عطار را در زمره بزرگ‌ترین‌های این عالم به حساب بیاوریم؛  به این دلیل که دیگر تکرار نمی‌شود. دکتر آذر در پایان سخنانش، خلاصه آن‌چه را عطار در آثارش مطرح می‌کند، دعوت انسان به درون می‌داند و می‌گوید: «اگر تمام آثار عطار را در یک کلمه خلاصه کنید، آن کلمه «درون» است؛ یعنی او همه چیز را موکول به فطرت خدانهاده انسان و درون او می‌داند. اگرچه مدرنیته و قبل از آن، رنسانس انسان را از درون خود جدا و اندیشه انسان را به بیرون معطوف کرد و موجب نابرابری و فساد و... در جهان شد، اما عطار انسان را از بیرون خود به درون دعوت می‌کند و این کاری بزرگ است». نگاه عارفانه عطار به انسان و جهان دکتر امیر الهامی، استاد ادبیات فارسی، درباره جهان‌بینی عطار بر اساس نگاه عارفانه او این‌طور می‌گوید: «عطار عارفی است که تمام جهان را تجلی ذات خداوند می‌داند. همه عالم سایه خداوند است: «سایه خود کرد بر عالم نثار/ گشت چندین مرغ هر دم آشکار/ صورت مرغان عالم سر به سر/ سایه سیمرغ دان ای بی‌خبر». عطار هم به خوشی‌ها و هم ناخوشی‌های دنیا در اشعارش اشاره می‌کند. او دنیا و آن‌چه را در آن است، خیالی بیش نمی‌داند: «خیال است آن‌چه دانستی و دیدی/ صدای است آن‌چه در عالم شنیدی». عطار دریغ‌گوی زندگی انسان است: «زهی سودای بی حاصل که ماراست/ زهی اندیشه مشکل که ماراست/ همه در مهد دنیا سیر خوابیم/ همه از مستی غفلت خرابیم». عطار مقامات معنوی انسان را می‌ستاید و راه یافتن او را به دریای معرفت حقیقت، بالاترین مقام انسان به شمار می‌آورد. از نظر او انسان زمانی به کمالات می‌رسد که به دریای وجود خداوند متصل باشد: «قطره باشد هر که را دریا بود/ هرچه جز دریا بود سودا بود». عطار عارف است.در عرفان، در مسیر بودن است که اهمیت دارد و راه و مقصد هم از این زاویه برای او مطرح است. سه مرحله شریعت ،طریقت و حقیقت از نظر عطار در واقع مراتب وصول به حقیقت به نسبت از خویش رستن است». نزدیک بودنِ زبان استاد شفیعی کدکنی به زبان عطار  این پژوهشگر زبان و ادب فارسی در پاسخ به این پرسش که ویژگی مجموعه آثار عطار که به دست استاد شفیعی کدکنی تصحیح شده‌اند در مقایسه با دیگر تصحیح‌ها چیست، گفت: «نخست باید از  استادان دکتر صادق گوهرین، دکتر نورانی ‌وصال، دکتر محمد استعلامی، دکتر رضا انزابی نژاد،  دکتر تقی پورنامداریان و دکتر عابدی به عنوان مصححان آثار عطار یاد کرد که تصحیح بسیاری از آنان به آثار تصحیح‌شده دکتر شفیعی کدکنی فضل تقدم دارد. هر چند نسخه اساس دکتر شفیعی کدکنی در تصحیح آثار عطار و از آن جمله مثنوی منطق‌الطیر با نسخه اساس دکتر گوهرین یکی است و تفاوتی ندارد، ولی شیوه شرح و حل مشکلات آثار عطار به سبب آشنایی استاد شفیعی کدکنی به زبان خراسانی و دقت نظر او در انتخاب بهترین ضبط بر مبنای روش علمی و متناسب با اصول سبک‌‌شناسی، راه را برای کسانی که در مسیر فهم شعر عطار گام برمی‌دارند، هموار کرده و از پس نگاه او، میدان تازه‌ای به روی مشتاقان شعر عطار باز شده است». لزوم تولید آثاری مانند «میوه ممنوعه» بر اساس شعر عطار دکتر امیر الهامی درباره این‌که چرا شعر عطار  در میان مردم رواج ندارد، گفت: «به نظر می‌رسد این رواج نیافتن زاییده عوامل مختلفی باشد؛ نخست تقویت نیافتن سواد ادبی مردم خارج از دانشگاه که الزاماً منحصر به عطار هم نیست. رسانه‌ها در ساحت‌های مختلف باید به رواج این آثار کمک کنند؛ به عنوان مثال مجموعه مثنوی‌های عطار با حجم بسیار بالای داستان‌هایش ظرفیتی ویژه برای حضور در جلوه‌های سینمایی و تلویزیونی دارد. بدیهی است این حضور رسانه‌ای نیازمند اندکی به‌روز‌رسانی و دخل و تصرف است. تجربه سریال «میوه ممنوعه» جلوه‌ای موفق در این مسیر است. دوم زبان رمزی عطار در داستان‌هایش اگر در مسیر تفسیری موجز قرار بگیرند، به همان اندازه که عامل بیگانگی است، اسباب یگانگی و جذابیت می‌شود. از توجه نظام آموزشی در زدودن این بیگانگی نمی‌توان غافل شد. خوشبختانه در کتاب‌های جدید به این مهم توجه شده است. تأکید می‌کنم مهم‌ترین عامل بیگانگی مردم با عطار در سیاست‌های غلط ماست که فرصت حداقلی حضور او در بین مردم را هم در روزی مانند 25 فروردین به نفع دانشگاه‌ها در جدال با ریزترین مباحث علمی ضبط می‌کنیم».