هراس از انتقام سخت

گروه سیاسی/ آنچه «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه امریکا سه‌شنبه گذشته در نشست پرسش و پاسخ کنگره پیرامون ایران بر زبان آورد، از نگرانی بزرگی حکایت می‌‌کند که مقام‌های امریکایی پس از ترور فرمانده نیروی قدس سپاه ایران با آن دست و پنجه نرم می‌‌کنند. «بلینکن» در جلسه کمیته روابط خارجی سنا که در آن به پرسش‌های سناتورهای امریکایی پاسخ می‌‌گفت، با اشاره به اینکه تلاش‌ها برای ترور «مایک پمپئو»، وزیر خارجه سابق امریکا واقعی و ادامه‌دار است، ادعا کرد که «در چهارچوب هرگونه تعاملی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با ایرانی‌ها داریم، یکی از پیام‌های محکمی که به آن‌ها می‌فرستیم این است که باید هدف قرار دادن شهروندان ما را متوقف کنند.»
سه سال پیش بود که پهپادهای امریکایی کاروان حامل فرمانده ایرانی و ابومهدی المهندس، معاون بسیج مردمی عراق را در فرودگاه بغداد مورد هدف قرار داد و این دو فرمانده بزرگ ایران و عراق را به شهادت رساند. «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور پیشین امریکا که معترف بود شخصاً دستور این حمله را صادر کرده در نشست خبری پس از آن در حالی که نفس‌هایش به نحوی مضطربانه به شماره افتاده بود، مدعی شد: «ترور سردار سلیمانی نه با هدف آغاز جنگ، بلکه با هدف جلوگیری از وقوع جنگ اتخاذ شد» یک روز پس از این ادعا بود که این جمله «ایس کالامار»، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد مبنی بر اینکه «اقدام امریکا در هدف قرار دادن سردار قاسم سلیمانی، بر اساس قوانین بین‌المللی غیرقانونی بوده است» نشان داد که بسیاری از شخصیت‌های بی طرف و مستقل به نحوی این اقدام را در ارزیابی تروریسم دولتی امریکا علیه یک مقام ارشد نظامی ایران در کشور ثالث مطرح کرده‌اند.
توجیه ارتکاب عمل تروریستی
مقامات امریکا اما می‌دانستند که خواه ناخواه پس از اجرای تصمیم‌‌شان با شماتت افکار عمومی و انگشت اتهام معدود شخصیت‌ها و نهادهای بین‌المللی مواجه خواهند بود. بر این اساس نه فقط در اظهارنظرهایشان کوشیدند واژه «قانونی» را لقلقه زبان کنند که به توجیه‌های تکراری همچون حمله پیشدستانه برای جلوگیری از بروز یک جنگ و جعل‌های تاریخی روی آوردند. توجیه‌هایی که پیش‌تر در مورد تجاوز به کشورهای منطقه استفاده شده بود و مقامات امریکایی همواره پس از چند سال ناچار شدند به دروغ بودن‌‌شان اعتراف کنند. «مایک پمپئو»، وزیر خارجه پیشین امریکا هم همین توجیهات قانونی بودن و جلوگیری از به خطر افتادن شهروندان امریکایی را تکرار و به نحوی سعی کرد اقدام تروریستی انجام شده را پاسخی به حملات مستمر به شهروندان و نیروهای این کشور در منطقه معرفی کند. ادعاهایی که چیزی جز ادامه توجیه نقض آشکار حقوق بین‌الملل، اقدام علیه بشریت و تکرار ارتکاب به تروریسم دولتی از سوی امریکا نبود.


قابل انتظار بود که مقام‌های امریکایی در هراس از عواقب این اقدام جنایتکارانه دست و پا بزنند. تشدید مراقبت‌های امنیتی از مسئولان مستقیم صادر کننده فرمان این جنایت واکنشی به مواضعی بود که ایران در پی به شهادت رسیدن فرمانده پرآوازه خود اتخاذ کرد. مخالفان این حمله اما شهادت سلیمانی را انداختن آتش در انبار باروت توصیف کردند. مقام‌های کشورمان این حمله را اقدام به جنگ علیه ایران نامیدند و خبر از انتقام سخت دادند. تنها پنج روز بعد از این حمله تروریستی بود که اصابت موشک‌های «فاتح» و «قیام» به «عین الاسد»، بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه خاورمیانه، به عنوان پاسخ اولیه از سوی ایران ارسال شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در واکنش به این اقدام تروریستی با اشاره به سیلی سختی که در حمله موشکی به پایگاه امریکایی عین‌الاسد زده شد، تأکید کردند: «البته این سیلی سخت غیر از انتقام است؛ زیرا آمران و قاتلان سردار سلیمانی باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد قطعی است.» این حمله درست در بحبوحه تهدیداتی از سوی واشنگتن انجام شد که ادعا می‌‌کرد هر اقدام نظامی ایران با هدف قرار گرفتن 52 نقطه در ایران رو به رو خواهد شد. با این حال ایران پاسخ داد و به نظر می‌‌رسید جنبه راهبردی این تصمیم از یک سو ناگزیر کردن امریکا برای خروج از منطقه دست‌کم از عراق و سوریه و از سوی دیگر فرو رفتن در هراس ناامنی مقام‌های مسئول در به شهادت رساندن فرمانده ایرانی باشد.
مقدمات خروج از منطقه
علاوه بر این، مقام‌های ایران و عراق در همسویی شکل گرفته خواستار خروج نیروهای نظامی امریکا از منطقه شدند و پارلمان عراق هم به طور رسمی لزوم خروج نیروهای امریکایی از عراق را تصویب کرد. از این رو علاوه بر آنچه وزیر خارجه امریکا مبنی بر درخطر بودن جان همتای پیشین خود از ترس انتقام ایران عنوان می‌‌کند، کاخ سفید پس از حمله ایران به پایگاه نظامی‌اش در عراق به این نتیجه رسید که توان عملیاتی نامتقارن ایران و گروه‌های همسو با آن منطقه، مسأله خروج تدریجی نظامی‌های امریکایی از منطقه را ضروری کرده است. خاصه آنکه احتمال می‌‌رفت کوچک‌ترین بروز تکرار درگیری میان نیروهای نظامی ایران و امریکا بعد از ترور فرمانده سپاه ایران و پیامدهای پیش‌بینی نشده آن در شکلی بدبینانه تا حد جنگ گسترش یابد و امریکا را درگیر جنگی در خاورمیانه کند که مطابق با وعده قطعی فرماندهان نظامی کشورمان، ممکن است شروع آن با امریکا باشد اما پایانش قطعاً با ایران خواهد بود.
ادعای رفع مشروط  تحریم سپاه
وزیر خارجه امریکا در بخش دیگری از مواضع خود رفع تحریم‌های سپاه پاسداران را مشروط به انجام اقداماتی از سوی جمهوری اسلامی ایران دانسته است. «بلینکن» در نشست کمیته روابط خارجی سنا ادعا کرد تنها در شرایطی سپاه از لیست تروریسم حذف می‌‌شود که ایران گام‌های لازم را بردارد که حذف سپاه از این لیست را توجیه کند. او در ادامه ادعاهای خود با بیان اینکه ایران می‌‌داند باید چه کار کند که این اتفاق بیفتد، افزود: «حتی در صورت محقق شدن توافق، اگر ایران برای رفع تحریمی، به اقداماتی متعهد شود و بعد تعهد خود را نقض کند، اقدامات تنبیهی دوباره اجرا خواهند شد.» این مقام امریکایی همچنین با انتقاد از دولت پیشین امریکا و اشاره به مؤثر نبودن سیاست فشار حداکثری، مدعی شد که خروج از برجام باعث شده سرعت گریز هسته‌ای ایران به چند هفته کاهش پیدا کند.
وزیر خارجه امریکا همچنین اذعان کرد که دونالد ترامپ برخلاف نظر مقامات وقت و رؤسای جمهور پیشین، نام سپاه پاسداران را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داد و اظهار داشت «توصیه شد این کار انجام نشود زیرا برای ما دستاوردی ندارد. رؤسای جمهور پیشین امریکا مخالف ورود نام سپاه به فهرست گروه‌های تروریستی بوده و معتقد بودند هزینه چنین کاری برای دولت امریکا زیاد و دستاور‌دهای آن اندک است.»
به گزارش سی اسپن، بلینکن در ادامه گفت: «دولت بوش این موضوع را بررسی کرد و این کار را انجام نداد، صلاحدید این بود که انجام ندهد؛ زیرا هیچ دستاوردی نداشت بلکه ممکن بود برای مردم ما و نیرو‌های ما در منطقه خطر بیشتری ایجاد کند. دولت اوباما هم به نتیجه مشابهی رسید. دولت ترامپ تصمیم گرفت این کار را انجام دهد در حالی که برخلاف نظر رئیس ستاد مشترک نیرو‌های مسلح و مجامع نظامی و اطلاعاتی بود؛ زیرا به باور دو دولت پیشین و همچنین رهبران ارشد دولت ترامپ، دستاورد آن ناچیز و هزینه بالقوه‌اش زیاد بود.»
او افزود: عملاً قرار دادن [نام سپاه در فهرست گروه‌های تروریستی] سودی ندارد چرا که تحریم‌های بسیاری [علیه این نهاد] وجود دارد. پیامد اصلی که تروریستی نامیدن سپاه به همراه دارد شامل ممنوعیت سفر است. می‌دانید که سپاه پاسداران مجموعه‌ بزرگی است و این افراد شامل محدودیت سفر خواهند شد در حالی که آنها قصد چنین سفرهایی را ندارند.
 اعتراف مجدد به شکست فشار حداکثری
پیش‌تر سپاه کشورمان با تصمیم دولت «ترامپ» و در پیش گرفتن سیاست فشار حداکثری بر ایران به فهرست تحریم‌های یکجانبه امریکا افزوده شد اما مقامات امریکایی ادعا می‌‌کنند که این موضوع هیچ ارتباطی به مذاکرات رفع تحریم‌ها ندارد و تحریم سپاه در زمره تحریم‌های فرابرجامی تعریف می‌‌شود. امریکا این تحریم را پس از آن تصویب کرد که از طرح شروط کذایی 12 گانه خود برای مذاکره با ایران نتیجه‌ای حاصل نکرده بود و با طرح ادعاهایی پیرامون نقش منطقه‌ای ایران، بهانه‌ای برای تحریم نیروی رسمی نظامی جمهوری اسلامی به دست آورده بود. بعد از آغاز مذاکرات احیای برجام که در پی ناکامی امریکا از سیاست فشار حداکثری صورت گرفت، مقام‌های این کشور در بحث پیرامون تحریم‌ها مدعی شدند که اگر ایران خواهان لغو تحریم‌های ورای توافق هسته‌ای با قدرت‌های جهانی است، باید نگرانی‌های فرابرجام امریکا را رفع کند. اما دولت سیزدهم پس از به دست گرفتن هدایت مذاکرات به وضوح رفع تحریم‌ها را شامل همه تحریم‌های برجامی و فرابرجامی دانسته و رفع تحریم‌های سپاه را نیز جزو خطوط قرمز خود قلمداد کرده است. حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان با اشاره به برخی اختلافات بین ایران و امریکا در جریان مذاکرات احیای برجام گفته است: «خروج سپاه از فهرست‌ تحریم‌های امریکا از موضوعات اصلی ما است» حالا در شرایطی که ایران به طور غیرقابل انکاری برای احیای توافق هسته‌ای از خود حسن نیت و ابتکار عمل نشان داده است، طرح ادعاهایی فراتر از تعهدات برجام تنها به بیراهه بردن مذاکراتی است که بسیاری منتظر تعیین تکلیف آن توسط واشنگتن هستند.