تکواندو از مديريت ضربه مي‌خورد

سعيد احمديان تکواندوي ايران به کجا مي‌رود؟ نزول پشت نزول و تغييراتي که جواب نمي‌دهد و همچنان مسابقه به مسابقه، تکواندوي کشورمان، بدتر نتيجه مي‌گيرد. يک هفته پس از پايان مسابقات تکواندوي قهرماني جهان در کره جنوبي و سقوط دو پله‌اي ايران نسبت به دور گذشته، شايد فرصت مناسبي براي بررسي چرايي افت اين رشته رزمي باشد. کيميا عليزاده را به عنوان تک‌ستاره تکواندوي کشورمان که جور خيلي‌ها را در کره جنوبي کشيد، کنار بگذاريد، ستاره‌اي که پس از مصدوميت در کره، حداقل يک‌سال از ميادين دور خواهد بود، خبري که نمي‌تواند براي جامعه تکواندو، خبر خوشي باشد، آن هم در روزهايي که تکواندو تنها به تک‌ستاره‌هايش براي کسب افتخار اميد بسته است. با کنار گذاشتن اين تک‌ستاره، دورنماي درخشاني از تکواندوي کشورمان نمي‌بينيد، رشته‌اي که در روزگاري که چندان دور نيست، يکي از قدرت‌هاي دنيا بود و 9 سال پيش بود که توانست به سلطه کره‌اي‌ها پايان دهد و در خاک اين کشور قهرمان شود، اما امروز ديگر خبري از اقتدار آن سال‌ها نيست و روند نزولي تکواندو، زنگ خطر را خيلي وقت است که براي اين رشته رزمي به صدا درآورده، زنگ خطري که اظهارنظرهاي مسئولان وزارت ورزش نشان مي‌دهد، صداي آن را نشنيده‌اند و همواره در اظهارنظرهايشان حتي اگر اين ورزش، نتوانسته باشد انتظارات را برآورده کند، به آن نمره قبولي مي‌دهند! مرور صحبت‌هاي محمدرضا داورزني، معاون قهرماني و فني وزارت ورزش به خوبي گوياي اين است که مديران وزارت، اين ناکامي‌ها و شکست‌ها را که از المپيک ريو آغاز شد و در مسابقات قهرماني جهان ادامه پيدا کرد، از چشم مديريت حاکم بر فدراسيون نمي‌بينند و اگر ايرادي هست، نه رئيس فدراسيون، بلکه کادر فني و مربيان بايد پاسخگو باشند. اين در شرايطي است که تغيير کادر فني بعد از المپيک ريو هم نتوانست مانع توقف روند نزولي تکواندو شود، پس بايد عيب و ايراد کار و روندي که اين رشته رزمي پيش گرفته را در نه در بخش فني، بلکه در سيستم مديريتي فدراسيون تکواندو جست‌وجو کرد، مديريتي که با گذشت يک هفته از پايان مسابقات تکواندوي قهرماني جهان و کارنامه ضعيف شاگردان بي‌باک، نسبت به اين نتايج واکنشي نشان نداده و روزه سکوت گرفته است.  با اين حال مرور صحبت‌هاي پيشکسوتان تکواندو که طيف وسيعي را تشکيل مي‌دهند، بيانگر اين مسئله است که آنها هم انتقادهايشان را نه متوجه بي‌باک، بلکه متوجه محمد پولادگر کرده‌اند. اين مسئله هم حتي صداي معاون وزير را هم كه رابطه نزديکي با پولادگر دارد، درآورده و داورزني نيز در آخرين مصاحبه‌اي که از وي منتشر شده، خواستار همدلي در جامعه تکواندو شد، مسئله‌اي که منتقدان پولادگر معتقدند مديريت رئيس فدراسيون سبب شده تا اين همدلي وجود نداشته باشد و تکواندو نتواند مانند گذشته از تمام ظرفيت و پتانسيلي که دارد، استفاده کند و اين موضوع سبب خانه‌نشيني پيشکسوتان و قهرمانان تکواندو شده تا اين ورزش نتواند از تمام تجربه و توان موجود در کشور براي افتخارآفريني استفاده کند. با اين حال به نظر مي‌رسد کماکان در فدراسيون تکواندو در بر همان پاشنه سابق مي‌چرخد و با ادامه اين روند قابل پيش‌بيني است رشته‌اي که روزگاري يکي از اميدهاي کشورمان براي کسب مدال در مسابقات جهاني و المپيک بود، به مرور اين اقتدار را از دست بدهد، روندي که چند سالي است آغاز شده و همچنان ادامه دارد.  در اين شرايط بديهي که متوليان ورزش بايد با كنار گذاشتن مناسبات بعضاً دوستانه و تجاري که با مديران فدراسيون تکواندو دارند، براي بازگشت دوباره تکواندو به اوج و ايجاد همدلي در جامعه تکواندو تلاش کنند. در اين بين هم نبايد به خاطر منافع شخصي که در روابط برخي مديران قابل مشاهده است، از تغييرات اجتناب کرد. به هر حال بديهي است که تکواندو براي اوج‌گيري دوباره به يک هواي تازه احتياج دارد و بايد از چنبره سيستم مديريتي که سال‌هاست آن را احاطه کرده، جدا شود، هرچند نمي‌توان منکر موفقيت‌هاي تکواندو با مديريت فعلي شد، اما به نظر مي‌رسد مديران فعلي فدراسيون در صورتي که نخواهند از تمام ظرفيت تکواندو استفاده کنند، به پايان خط رسيده‌اند و بايد جايشان را به مديراني بدهند که بتوانند با ايجاد همدلي در جامعه تکواندو، اين ورزش را دوباره به جايگاهي برسانند که غرور ايراني را در رقابت‌هاي جهاني و المپيک زنده مي‌کرد، رشته‌اي که مانند امروز دل بسته به تک‌ستاره‌ها نبود و چندين کيميا عليزاده داشت.