شما دروغ می گوييد؛دولت رئيسی را هم قبول نداريد!

آرمان ملي - مطهره شفيعي: از هر سو تلاش مي‌کنند تا نامي از اصلاح طلبان و اعتداليون در دستاوردهاي کشور باقي نماند که يک نمونه آن برجام است. کمتر شخصي است که نداندبرجام در دولت روحاني امضا و پيشرفت کرد . پس از اين دولت هم علي باقري و ديپلمات‌هاي دولت رئيسي سعي کردندبرجام را به نتيجه برسانند و مذاکرات لازم انجام شود اما در اين ميان برخي که ظاهرا نه حامي دولت روحاني و نه حامي دولت رئيسي هستند تلاش خود را معطوف به نااميد کردن مردم کرده‌اند. آنها بر آتش نارضايتي مردم از وضعيت اقتصادي مي‌دمند و سعي دارند به ايجاد شکاف در جامعه بپردازند مانند کيهان که ديروز نوشت:« طرح دولت براي اصلاح نظام پرداخت يارانه، واکنش‌هاي مختلفي را برانگيخته است اما در اين ميان شايد از همه جالب‌تر و قابل‌توجه‌تر، واکنش کساني است که کمتر با ملاک و معيارهاي اقتصادي سراغ اين طرح رفته و صرفاً آن را از دريچه سياسي و البته از نوع خاص آن، مي‌بينند. اين طيف خاص حامي اصلي دولت پيشين بودند و حداقل از منظر سياسي رقيب- مخالف دولت سيزدهم محسوب مي‌شوند، يک گزاره مشترک را مطرح مي‌کنند؛ طرح دولت گره‌اي از مشکلات اقتصادي و مردم باز نمي‌کند و تنها راه چاره‌سازش در سياست خارجي - با اسم رمز «احياي برجام»- است. برخي از اين مطالب و مواضع از اين دست هستند؛ «اگر برجام به سرانجام نرسد و فرو بپاشد در آن زمان فروپاشي در اتاق عمل جراحي اقتصادي دور از انتظار نخواهد بود!»، «به دليل فشارهاي اقتصادي موجود و عدم تحقق زمينه‌هايي چون برجام، نه جامعه نشانه‌اي از آمادگي و همراهي با اين تصميم نشان مي‌دهد و...»، «پاسخ به حل مسئله امروزِ اقتصاد ايران را نبايد در دانش اقتصادي دنبال کرد. متأسفانه اميد به حل مسائل اقتصادي امروز ايران را بايد در ميدان سياست جست‌وجو کرد که راه آن نيز باز نيست.»، «نتيجه يک‌سال فرصت‌سوزي در احياي برجام - که مقصر اصلي آن مجلس انقلابي و حذف‌کنندگان مردم در انتخابات 1400 هستند- احياي کالابرگ (بخوانيد کوپن) است.»، «جراحي بدون حل برجام و FATF بسيار خطرناک است»، و... اينها تنها چند نمونه از اين‌گونه مواضع و مطالب است.» همچنين تصريح کرده که برجام براي مدعيان اصلاحات، به قول مولوي آن بت عياري است که هر لحظه به شکلي درمي‌آيد. در دوره مذاکرات آب خوردن مردم هم به آن پيوند مي‌خورد. وقتي مردم مطالبه ميوه‌اش را کنند، باغ سيب و گلابي مي‌شود که فعلا بايد منتظر محصول ماند و عجله نکرد. وقتي هم تقش درآمد مي‌گويند مگر هدف برجام اقتصادي بود؟ چه کشکي چه پشمي؟ حال چند سالي گذشته و مردم زير فشار آوار تدابير هشت ساله حضرات هستند و گمان مي‌کنند بار ديگر وقت آن شده و که اين شغال را در خم رنگرزي فرو و به جاي «طاووس عليين» به مردم قالب کنند. فارغ از اينکه اين شغال ديگر پشمي ندارد.
تضعيف روحيه مردم به چه قيمتي؟
تضعيف و حذف اعتماد مردم؛ امري است که دلواپسان مهارت خاصي در آن دارند و اگر بگوييم در اين امر استاد هستند سخني به گزافه نگفته‌ايم. چه اينکه در شرايط خاص و ويژه اقتصادي و معيشتي که مردم در آن قرار گرفته‌اند و قاطبه کارشناسان و تحليلگران بر اين نظرند که مهم‌‌ترين راه براي برون رفت از اين شرايط از سرگيري مذاکرات، احياي برجام و در نهايت رسيدن به توافق است؛ اما در همين حال برخي ادعاها و اظهار نظرها از سوي دلواپسان و رسانه‌‌هاي منتسب به آنها موجبات سلب و حذف اعتماد مردم را رقم زده است. امري که همانطور که گفته شد دلواپسان در آن استاد هستند و به خوبي آن را انجام مي‌دهند. واقعيت امر بر آن است که احياي برجام همچون دولت دوازدهم در دولت سيزدهم نيز با قوت و قدرت پيگيري مي‌شود و مسئولان از رئيس جمهور گرفته تا دستگاه ديپلماسي و... به شايستگي احياي اين توافق را پيگيري و رصد مي‌کنند. نکته اينجا است که اتفاقا دلواپسان فکر نمي‌کردند که دولت رئيسي بخواهد برجام را دنبال کند و در فکر خود به دنبال فروپاشي آن بودند. اما حال که دولت نيز مقتدرانه در پي احياي برجام است اين رويکرد دولت به مذاقشان خوش نيامده و آن را بر نمي‌تابند. جالب اينکه دلواپساني که تا ديروز روحاني و مردان ديپلماتش را به واسطه پيگيري برجام مورد شماتت و تخطئه قرار مي‌دادند امروز همان رويکرد را در قبال دولت انقلابي رئيسي نيز اجرا مي‌کنند و مردان دستگاه ديپلماسي را مورد هجمه قرار مي‌دهند که در نوع خود جاي تامل دارد. قدر مسلم اين نوع رويکرد دلواپسانه به جز کوبيدن ميخ بر اعتماد مردم و از بين بردن اين اعتماد دستاورد ديگري نخواهد داشت و عملي خلاف منافع ملي است. آنچه مسلم است تضعيف روحيه مردم در شرايطي که همگان به چالش‌هاي اقتصادي و معيشتي آشنا هستند؛ شباهتي با حفظ منافع ملي ندارد و بيش از همه به نوعي به‌هم ريختگي فکري جامعه را به دنبال دارد. اصولگرايان دلواپس حتي در اين شرايط در رسانه خود از طوفان قحطي مي‌نويسند تا احساس ترس در جامعه پديدار شود. آنها در نهايت به تخريب اقدام مي‌کنند و مي‌نويسند: «مي‌توان در برج عاج نشست و از روي شکم‌سيري حرف‌هاي صد من يک غاز زد. طرح کالابرگ الکترونيک را مسخره کرد و طرح دولت براي ساماندهي آرد و نان را به باد انتقاد گرفت. اينها همان‌هايي هستند که مسکن مهر را مزخرف و قوطي کبريت مي‌خواندند و به آن حمله مي‌کردند و در زمينه مسکن آن‌قدر دست روي دست گذاشتند و هيچ کاري نکردند که امروز نه تنها خريد بلکه حتي اجاره مسکن براي بسياري به يک مشکل و دغدغه بزرگ تبديل شده است.» مسکن مهري که کليد آن در دولت احمدي‌‌نژاد زده شد و اصولگرايان هم پس از مدتي در رديف نخست مخالفان اين طرح قرار گرفتند. 29 آذر 99 مديرعامل شرکت آزمايشگاه فني و مکانيک خاک با اشاره به کاهش عمر مفيد ساختمان در ايران از 32 سال به 26 سال تاکيد کرد: عمر مفيد ساختمان در ايران حداقل بايد به 50 سال برسد چرا که اين عدد در کشورهاي خارجي 120 سال است و خانه‌هاي قديمي و کلنگي به خانه‌هاي قبل از جنگ جهاني دوم اطلاق مي‌شود. همچنين هنوز يک سال از دولت احمدي‌نژاد نگذشته بود که سايت جهان نيوز که حامي احمدي‌نژاد بود، نوشت: «درخواست شرکت عمران پرديس براي واريز 12ميليون تومان در کمتر از يک ماه، سبب نارضايتي شديد متقاضيان واحدهاي مسکن مهر فاز 11 پرديس گرديده است و اين در حالي است که اين شرکت مي‌تواند با تهاتر زمين‌هاي تجاري خود به تامين مالي خدمات زيربنايي واحدهاي مسکن مهر بپردازد.»
اصولگرايان و ميخ


اين رسانه در بخش ديگري از يادداشت روز خود آورده است: «آيا آن‌طور که مدعيان اصلاحات مي‌گويند کليد حل مشکلات اقتصادي کشور برجام است؟ مارک تواين جمله مشهوري دارد: «اگر تنها ابزار تو چکش باشد، همه مشکلات تو ميخ خواهد بود.» چارلي مانگر، کارآفرين آمريکايي اين نکته را «مردي با تمايل به چکش زدن» ناميد و در توضيح آن گفت: «اين روشي کاملا فاجعه‌آميز براي فکر کردن و روش فاجعه‌آميزي براي کار کردن در دنياست. پس تو بايد مدل‌هاي چندگانه داشته باشي.» مدعيان اصلاحات براي همه مشکلات کشور فقط يک راه‌حل دارند، از آب خوردن و خشکسالي گرفته تا هر مشکل ريز و درشت ديگري.» اما ظاهرا به اظهارات اصولگرايان توجهي نداشته است مانند جواد آرين‌منش، فعال سياسي اصولگرا که در خصوص دليل موافقت اصولگرايان با برجام و مذاکرات و اينکه پيش از اين مخالف بودند، گفت: اصولگرايان طيف گسترده‌اي هستند که از افرادي نسبتا متعادل‌تر تشکيل شده و بخشي از اصولگرايان هم راديکال‌تر و تندروتر هستند. آن بخش تندرو اصولگرايي کساني بودند که در مجلس برجام را به آتش کشيدند و مخالفت صريح خود را نشان دادند. او اضافه کرد: گروهي از اصولگرايان کاملا با برجام موافق هستند، طيف اصولگرايان معتدل با برجام موافق بوده و اعتقاد آنها اين است که اگر تحريم‌ها مرتفع نشود اقتصاد کشور از بحران خارج نمي‌شود. آرين‌منش ادامه داد: در شرايط فعلي بخش عمده‌اي از مشکلات اقتصادي ما به مسئله برجام و تحريم‌ها گره خورده است؛ صادرات نفت و درآمدهاي نفتي متوقف شده و اصولگرايان معتدل، معتقد هستند که بايد مذاکرات ادامه پيدا کند. در سايه تداوم مذاکرات و در نظر داشتن منافع ملي است که رونق اقتصادي در کشور اتفاق مي‌افتد.