گشتی در «کوی نویسندگان» به بهانه روز قلم ستون های این خانه از «قلم» است

اتوبان جلال آل‌احمد را که به سمت غرب بیایید، بعد از رد شدن از ترافیک پل گیشا، دقیقا قبل از پل آزمایش، سمت چپ‌تان را که نگاه کنید مجتمع مسکونی کوچک و قدیمی پر درختی را می‌بینید با یک تابلوی بزرگ آبی و سفید که رویش نوشته: «مجتمع مسکونی کوی نویسندگان»
امروز 14 تیر روز قلم است، روزی برای توجه به نویسندگان، مترجمان، اهالی رسانه و هرکسی که با قلم و نوشتن سر و کار دارد. این روز در سال 81 به پیشنهاد انجمن قلم ایران و با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان روز قلم انتخاب شد. معمولا در این روز از مشکلات اهل قلم می‌گویند، حرف‌های جدی می‌زنند. اما شاید پرداختن به حاشیه‌ها هم خالی از لطف نباشد.
کوی نویسندگان نام محله و مجتمع مسکونی نسبتاً بزرگی است در خیابان تهران‌ویلا که به واسطه حضور چهره‌های سرشناس مطبوعاتی و نویسنده‌های مطرح به شهرت رسید. تقریبا 36 سال از عمر این مجتمع می‌گذرد. این مجتمع مسکونی در جنوب شرقی تقاطع بزرگراه شیخ فضل‌الله نوری و بزرگراه جلال آل‌احمد واقع شده و از شمال به محله گیشا و از جنوب به محله شهرآرا منتهی می‌شود.
در ابتدا قرار بر این بود که کوی نویسندگان، محلی باشد برای زندگی نویسندگان، اهالی مطبوعات و مترجمان در کنار هم. سیروس علی‌نژاد، جواد مجابی، عبدالرضا میربلوک، بهمن رضایی، مسعود مهاجر، احمد بشیری، ذبیح‌الله منصوری، حمید مصدق، منوچهر لطیف، خسرو شاهانی، حسین آل‌ابراهیم، احمد الوند، یدالله ذبیحیان، اسماعیل یگانگی، علی پاداش، اسماعیل جمشیدی، افشین لاریجانی و... تعدادی از 122نفر نویسنده، مترجم، عکاس، کاریکاتوریست و روزنامه‌نگار شاغل در روزنامه‌های اطلاعات، کیهان و آیندگان بودند که سال 1355 وارد محله شهرآرا شدند. اما در طول این سال‌ها خیلی از آن افراد از این محله رفته‌اند، یا خانه را فروخته‌اند، یا رفته‌اند خارج از کشور و یا فوت کرده‌اند و حالا بعد از 36 سال تنها تعدادی از آن افراد قدیمی هنوز هم در کوی نویسندگان سکونت دارند.


آقای سایه، که از هشت سال پیش به عنوان نگهبان «کوی نویسندگان» مشغول به کار است، به «ابتکار» می‌گوید: اینجا را سال 1353 ساختند. آن موقع اینجا بیابان بوده، هویدا
(نخست وزیر دوران پهلوی) تصمیم می‌گیرد که در این زمین شهرکی برای نویسنده‌ها بسازد که همه‌ آنها در یکجا زندگی کنند و خانه‌ای برای خودشان داشته باشند. او ادامه می‌دهد: افراد کمی از قدیمی‌ها هنوز هم در این مجتمع زندگی می‌کنند. هنوز هم آقای علی‌نژاد، آقای پاداش، آقای پوران و بعضی‌های دیگر هستند اما دیگر سن‌شان خیلی بالا رفته. بعضی‌هایشان رفته‌اند خارج، بعضی‌ها هم خانه‌هایشان را فروخته‌اند به شخصی‌ها. دیگر خیلی کم از آن آدم‌های قدیمی در مجموعه باقی‌ مانده‌اند.
کنار ورودی مجتمع، فضای سبز کوچکی است با چند تاب قدیمی و یک چرخ و فلک زنگ‌زده. چند نفر زیر سایه درختان با هم مشغول گپ و گفت هستند. آقای سیدین یکی از قدیمی‌های مجتمع است که درباره اهالی‌اش می‌گوید: خیلی از قدیمی‌ها دیگر از مجتمع رفته‌اند، الان شاید 25 تا 30 درصد از ساکنان هنوز هم از نویسنده‌ها و اصحاب رسانه باشند. او درباره قدیمی‌های کوی نویسندگان اینطور توضیح می‌دهد: دکتر مجابی یکی از این افراد است. هنوز هم 8-7 نفر از مطبوعاتی‌های قدیم هم اینجا ساکن‌اند که بعضی‌هایشان روزنامه آسیا را منتشر می‌کنند. بعضی هایشان هم جسته و گریخته برای مطبوعات می‌نویسند.
سیدین با اشاره به اینکه اهالی جدید اصلا نمی‌دانند چرا اسم شهرک را گذاشته‌اند «کوی نویسندگان» می‌افزاید: اهالی جدید فقط چون اینجا اسمش «کوی نویسندگان» است آمده‌اند اینجا. اما اصلا نمی‌دانند چرا اسم اینجا چنین چیزی است.
احمد بشیری، نویسنده و شاعر قوچانی است و از بانیان ساخت کوی نویسندگان در شهرآرا. او چندی پیش در گفت‌وگویی با همشهری محله از دلبستگی‌اش به کوی گفته بود: «از زمان آغاز ساخت کوی در جریان کار بودم تا امروز که یکی از قدیمی‌ترین ساکنان اینجا هستم. درست است که بعضی از دوستان از اینجا رفته‌اند، اما من هیج وقت آن را ترک نمی‌کنم. دو دلیل دارد؛ یکی اینکه شدیداً به آن دلبسته شده‌ام و دیگر اینکه 122خانواده روزنامه‌نگار و نویسنده اینجا را با هم ساختیم». بشیری ادامه می‌دهد: «کوی نویسندگان از نظر حیثیتی در همه ایران نظیر ندارد و به اعتقاد من یکی از مفاخر کشور به حساب می‌آید. اگر روی نامه‌ای در شهر دیگر بنویسند کوی نویسندگان، پستچی آن را درست همین‌جا می‌آورد. این باعث دلخوشی و سرافرازی ماست.» این نویسنده در خاطرات تاریخی‌اش جست‌وجو می‌کند و گفته است: «از سال 1350 ساخت کوی آغاز شد تا سال 1355 که کم‌کم در آن ساکن شدیم. همه روزنامه‌نگارانی بودیم که دست‌مان خالی بود و نمی‌توانستیم برای تجهیز کوی دست و دلباز باشیم. کما اینکه آن زمان پارکینگ زیرزمینی نداشتیم و بعدها هوایی آن را ساختیم». بشیری مانند گذشته در مطبوعات قلم نمی‌زند و در حال تکمیل کتاب‌هایی است که چند سالی روی آنها وقت گذاشته است: «مریض احوالم اما طبق عادت قدیمی نوک مدادم باید روی کاغذ باشد. بعد از 60 سال سابقه نویسندگی، بخشی از روح و زندگی من شده است. نوشتن و کتاب اعتیاد من است.»
سلام، باغبان مجموعه است. سن کمی دارد و به نظر می‌آید اهل افغانستان باشد. او چند ماهی است که در کوی نویسندگان کار می‌کند. سلام تا به حال به این فکر نکرده که چرا اسم مجتمع را گذاشته‌اند «کوی نویسندگان»، برایش هم مهم نبوده که بداند.
206 قرمزی وارد شهرک می‌شود، مینا که شاید 25 سالش باشد، می‌گوید آمده تا به دوستی سر بزند. او هم تا به حال راجع به اسم مجتمع فکر نکرده.
«کوی نویسندگان» دقیقا بَرِ اتوبان جلال آل‌احمد است و رهگذران زیادی از مقابلش عبور می‌کنند. آقای اکبری مرد جا‌افتاده‌ای است. او در پاسخ به این سوال که چرا اسم این مجتمع «کوی نویسندگان» است، با نگاهی به تابلوی مجتمع می‌گوید: نمی‌دانم! من اهل همینجا هستم ولی تا حالا به این موضوع فکر نکرده‌ام. شاید چند نویسنده اینجا زندگی‌ می‌کنند!
36 سال از ساخت «کوی نویسندگان» می‌گذرد، هنوز هم نویسنده‌های مطرحی در آن ساکن‌اند، با وجود اینکه ساختمان‌ها هنوز هم پابرجا و زنده هستند، اما نسل امروز چیزی از آن نمی‌داند، آیا در نسل‌های آینده ممکن است از «کوی نویسندگان» و اهالی‌اش که از بزرگان فرهنگ و قلم این مرز و بوم بوده‌اند تنها چند خط در روزنامه‌ها و سایت‌ها باقی بماند؟
سایر اخبار این روزنامه