هوشنگ ابتهاج با حضور هنرمندان و مردم تشییع شد خواب ابدی «سایه» در وطن

آیین تشییع امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه صبح امروز چهارم شهریور پس از وداع با درخت ارغوان با حضور هنرمندان، مسئولان و دوستداران سایه مقابل تالار وحدت برگزار شد.
به گزارش ایلنا، امیر هوشنگ ابتهاج صبح روز چهارم شهریور با حضور جمعی از هنرمندان، مسئولان و دوستداردوستداران سایه مقابل تالار وحدت تشییع شد.
محمدرضا شفیعی کدکنی، بهمن فرمان آرا، ابراهیم اسماعیلی اراضی، محمدعلی مودب، سهیل محمودی، حسینی معاونت هنری سابق، هادی حیدری و غلامعلی رجایی در این برنامه حضور داشتند.
در ابتدای مراسم حاضران به خواندن سرود «ایران سرای امید» و شعر ارغوان دو اثر مطرح شاعر پرداختند.


سپس با انتقال پیکر هوشنگ ابتهاج، حاضران بخشی از شعر ابتهاج « امید هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش» را همخوانی کردند.
یلدا ابتهاج، دختر شاعر هم که طی چندماه گذشته اطلاع رسانی درباره اوضاع پدرش را به عهده داشت با حاضران صحبت کرد.
حضور یلدا ابتهاج تسلیت جمعی از مردم را به همراه داشت.
یلدا ابتهاج گفت: بالاخره سایه به سرزمین خودش بازگشت و من خوشحالم با همکاری ارشاد و سفارت ایران و یاری و همیاری مردم سایه به ایران آمد.
او افزود: من و کیوان و کاوه برادرانم تلاش کردیم پدر به وطن برگردد و با همراهی و بدرقه شما راهی زادگاهش شود‌‌. یلدا ابتهاج درباره ادامه مراسم سایه گفت: خاکسپاری فردا شنبه ساعت هشت صبح در باغ محتشم رشت برگزار می‌شود.
او افزود: ما اینجا در یک غم شریک هستیم و من از جانب خودم به شما تسلیت می‌گویم. امیدوارم که این امانت را از ما بپذیرید و در این خاک حفظش کنید.
یلدا ابتهاج گفت: پدرم به خاک سپرده می‌شود اما با شعرش در این سرزمین ماندگار شده است.
او درباره سایه گفت: پدرم انسان شریفی بود و تا آخرین لحظه در بیمارستان تمام فکرش مردم ایران بود و غم و شادی آن‌ها بود و همیشه عشق مردم ایران را در دل داشت. او گفت: هوشنگ ابتهاج حرفش را با شعرش می‌گفت و حرف اضافه‌ای نداشت. پدر با شعر، مهرش به ایران، و هویت آن را نگاه داشت. دختر هوشنگ ابتهاج گفت: امروز همه ما وارث اشعار سایه ایم و امیدوارم آنها را نخوانیم و تعمق کنیم بدانیم آثار پدرم جز مهر، دوستی و حرمت خاک چیزی نیست‌‌‌. پدرم همیشه می‌گفت مردم کسی را که با صداقت حرف می‌زند، می‌فهمند و امروز مردم ایران با هر سلیقه‌ای این سخن او را پاسخ دادند.
یلدا ابتهاج گفت: پدرم سختی‌ها کشید اما هرگز تلخ نشد و امید داد و ما هم با این امید زندگی کردیم‌.
او خطاب به مردم گفت: این امانت را از ما بگیرید، وقتی به آلمان برگردم این امکان را ندارم هر روز به سر این خاک بیایم اما امیدوارم شما همیشه با شعرش او را یاد کنید، چه بر سر مزارش که امیدوارم مزار شایسته‌ای باشد و چه با شعرهایش.
مراسم با پخش سرود «ایران سرای امید» و با خوانش و همراهی مردم به پایان رسید.
گفتنی است پیش از برگزاری مراسم پیکر سایه به خانه ارغوان برده شد تا آخرین وداعش را انجام دهد‌.
همچنین ایسنا در گزارش خود از مراسم نوشت: « احمد جلالی، سفیر سابق ایران در یونسکو به عنوان دیگر سخنران با اشاره به حضور شفیعی کدکنی در مراسم گفت: آقای کدکنی به خاطر تعلقات روحی قادر نبودند در مراسم سخنرانی کنند. اما حضورش مایه امید است، این که شاعری هم‌وزن سایه در بزرگداشت و مراسم بدرقه او حضور داشته باشد، خود برکتی است.
او با اشاره به آخرین دیدارش با هوشنگ ابتهاج در روزهای پایانی عمر این شاعر در بیمارستان، اظهار کرد: در حالت بیماری که به رفتنش انجامید، تنها چیزی که باعث شد تا سایه را سرحال کنیم و برق در چشماش بیاوریم، شعر بود و من این حیله را می‌دانستم که اگر برای او شعر بخوانی، جان می‌گیرد و من همیشه برایش شعر می‌خواندم.
او با بیان اینکه سایه، یکی از دانه درشت‌های شعر ایران است، اظهار کرد: شعر سایه در جهان زبان فارسی و فارغ از مرزبندی‌های جغرافیایی و سیاسی خوانده می‌شود.
جلالی با طرح این سوال که چطور می‌شود شعر سایه را پاسداشت، به بخشی از شعر سایه « پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست» اشاره کرد و گفت: زبان به معنای لغت و واژه نیست، زبان به معنای مهربانی و انسانیت و زبان فرهنگ است.
دختران مدرسه «سلاله» که در زمان حیات با سایه به گفت‌وگو پرداخته بودند، در این مراسم به شعرخوانی پرداختند. که بعد از پایان شعرخوانی آن‌ها یلدا ابتهاج به آن دیدار اشاره کرد و از حس پدرش به شعرخوانی آن‌ها گفت.
مراسم با پخش سرود «ایران سرای امید» و با خوانش و همراهی مردم به پایان رسید.
محمدرضا شفیعی کدکنی، بهمن فرمان آرا، ابراهیم اسماعیلی اراضی، محمدعلی مودب، سهیل محمودی، سیدمحمدعلی ابطحی، اسماعیل آذر ، علی دهباشی و...از چهره های حاضر در مراسم بودند.
گرفتن عکس یادگاری با تصاویر سایه، گرفتن ویدیو و اشتراک گذاشتن آن در لایوهای اینستاگرامی، دادن شعارهایی مانند "درود بر سایه"، "زنده باش زنده باش"، "درود بر شجریان"، "سایه اینجاست سایه اینجاست"، "عزاست عزاست امروز" در میان سخنرانی‌ها، خوانش گاه و بیگاه و بی‌نظم سرود «سرای امید» و «ارغوان» در گوشه گوشه مراسم،گاه گریه و گاه تشویق‌های ممتد حاضران از حاشیه‌های این مراسم بود. علاقمندان بسیاری برای بدرقه این شاعر در مقابل تالار وحدت گرد هم آمده بودند، اما رفتار برخی از آن‌ها هیجانی و بدون شناخت شاعر و شعرهایش بود حتی در میانه پخش شعر ارغوان با خوانش سایه، در میان زمزمه و گریه‌ها، جمعی شعار می‌دادند که شعر را عوض کنید، زیرا به نظرشان طولانی آمد.
زنده یاد ابتهاج، سال ۱۳۰۶ در رشت متولد شد و در ۲۰ سالگی اولین کتابش را با نام «نخستین نغمه‌ها» منتشر کرد. او سرودن غزل را در کنار سرودن شعر در قالب‌های دیگر سنتی تجربه کرد. همچنین نمونه‌‎هایی از شعر نو در بین آثار این شاعر به چشم می‌خورد. شعر تصنیف مشهور «سپیده» که با عنوان «ایران ای سرای امید» شناخته می‌شود، از سروده‌های ابتهاج است.
ابتهاج در تیرماه ۱۴۰۱ به دلیل نارسایی کلیوی در بیمارستانی در شهر کلن آلمان بستری و تحت درمان قرار گرفته بود، بامداد چهارشنبه ۱۹ مرداد در ۹۵سالگی درگذشت.»