چارلز در چالش واگرایی و مقبولیت

همه‌جا سخن از 7 دهه سلطنت ملکه الیزابت بر بریتانیا و قلمرو مشترک المنافع است. سلطنتی که عصر پنج‌شنبه با درگذشت وی به پایان رسید. اما آن روی سکه که به‌اندازه قابل توجهی با اهمیت است، رکورد «چارلز» فرزند ارشد ملکه، در سپری کردن طولانی‌ترین دوران ولیعهدی یک پادشاه است. شاه چارلز ۷۳ ساله، اکنون با چالش‌هایی روبه روست که بسیاری در انتظارند که آیا او با توجه به این سابقه طولانی اجرایی، می‌تواند از پس آن‌ها برآید یا خیر؟  بریتانیا  را می‌توان یکی از کشورهایی دانست که به طور گسترده‌ای از مقوله قدرت نرم برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کند. در این میان «پادشاهی »یکی از منابع قدرت نرم بریتانیاست.  در سیاست  بریتانیا سعی می‌شود از شاه یا ملکه به عنوان پیوند دهنده کشورهای مشترک المنافع به یکدیگر،استفاده شود  شرکت شاه و ملکه در مراسم و آیین‌های سنتی  چه در داخل و چه در خارج از این کشور راهکاری برای کاهش اختلافات مقطعی میان  این کشورها بوده  و نوعی از تجانس و یکپارچگی میان آن‌ها را دنبال می‌کند  بنابراین مرگ ملکه الیزابت که دوره طولانی از سلطنت را داشت به طور جدی این نقش را دچار تنش و تزلزل خواهد کرد چرا که جدای ازبحران‌های سیاسی و اقتصادی و میل به واگرایی که در میان کشورهای مشترک المنافع وجود دارد  نبود کاریزمای لازم در چارلز،  سابقه و پرونده او که خاطره مثبتی میان افکار عمومی بریتانیا و حتی جهان درباره  زندگی مشترکش با دایانا و برخی دیگر از پرونده‌های رسوایی ندارد بر مشکلات جدی شاه می‌افزاید. چالش‌های دیگری نیز دراین میان وجود دارد. نخستین چالش، محبوبیت حکومت سلطنتی در بریتانیا از یک سو و پایین بودن محبوبیت شاه چارلز به عنوان وارث و حاکم این سلطنت، از سوی دیگر است. طبق نظر‌سنجی موسسه یو‌گاو که در سال گذشته انجام شد، ۶۳ درصد از مردم بریتانیا با ادامه نظام  سلطنت در کشور موافق هستند. اما ۱۰ سال پیش، این رقم ۷۳ درصد بود.  چارلز در زمانی به قدرت رسیده است که مخالفت با نظام سلطنتی همچنان روند نزولی خود را طی می‌کند. این روند نزولی در حالی است که شخص شاه چارلز با محبوبیت کمتری نسبت به ملکه الیزابت دوم روبه روست و همین امر می‌تواند به مخالفان سلطنت بیفزاید. نظرسنجی اخیر موسسه یوگاو (YouGov) در ماه مه نشان داد که او تنها ۵۶ درصد محبوبیت دارد. در حالی که محبوبیت و مقبولیت ملکه در آن‌زمان، ۸۱ درصد بود. حتی شاهزاده ویلیام، ولیعهد جدید بریتانیا ۷۷ درصد محبوبیت را در این نظرسنجی کسب کرده بود. به نظر می‌رسد گزارش دو ماه پیش روزنامه بریتانیایی ساندی تایمز درباره این که شاه چارلز در اکتبر ۲۰۱۳ با «بکر بن‌ لادن»، برادر ناتنی «اسامه» رهبر القاعده، در لندن ملاقات کرده و کمک یک میلیون دلاری برای خیریه خود گرفته، در کاهش بیشتر محبوبیت شاه جدید بی‌تاثیر نخواهد بود. دومین چالش چارلز، مربوط به قلمرو بریتانیاست. این موضوع را می‌توان به دو دسته قلمروهای داخلی و قلمروهای فراسرزمینی تقسیم کرد. 315 سال از اتحاد دو پادشاهی انگلستان و اسکاتلند می‌گذرد و چندسالی است که اسکاتلندی‌ها خواهان استقلال هستند. نیکلا استورجن، رهبر جدایی طلبان و وزیر اول اسکاتلند وعده برگزاری دومین همه‌پرسی استقلال در تاریخ ۱۹ اکتبر سال ۲۰۲۳ را داده است. به رغم شکست همه‌پرسی اول، تمایل اسکاتلندی‌ها برای استقلال، پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا (برگزیت) مجدد شدت گرفته است. تغییر نتیجه این همه پرسی، (در صورت برگزاری) مرزهای قلمروهای تحت حاکمیت شاه جدید را به چالش می‌کشد. در بحث قلمروهای خارجی باید گفت که اکنون، چارلز رئیس کشورهای مشترک‌المنافع شده است متشکل از ۵۶ کشور مستقل با 2.4 میلیارد نفر جمعیت است. به جز دو کشور همه 54 کشور دیگر زمانی جزو مستعمرات بریتانیا بوده‌اند و هر کدام با نسبتی از نفود لندن در آن کشور روبه رو هستند. اما آن چه چالش فراسرزمینی «چارلز سوم» است، تلاش استقلال طلبانه کشورهای عضو «قلمرو کشورهای مشترک المنافع» است. 7 دهه پیش و در ابتدای حکومت الیزابت دوم، گستره این قلمرو به 32 کشور می‌رسید. اکنون، چارلز علاوه بر بریتانیا حاکم 14 کشور استرالیا، آنتیگا و باربودا، باهاما، بلیز، کانادا، گرنادا، جامائیکا، پاپوا گینه نو، سنت کریستوفر و نویس، سنت لوسیا، سنت وینسنت و گرنادین، نیوزیلند، جزایر سلیمان و تووالو، به شمار می‌رودهر چند به صورت نمادین.  اما رویه استقلال طلبی در این کشورها در حال افزایش است و روز به روز قلمرو تحت حاکمیت کاخ باکینگهام در حال کوچک‌تر شدن است. 9 ماه پیش بود که کشور جزیره‌ای «باربادوس» در پنجاه و پنجمین سال استقلال خود از بریتانیا، به ریاست الیزابت دوم بر این جزیره پایان داد و اعلام جمهوری کرد. اکنون، استرالیا از یک سو و جامائیکا، آنتیگاآ و باربودا در منطقه کارائیب از سوی دیگر، تلاش می‌کنند از زیر پرچم پادشاهی بریتانیا بیرون بیایند. چالش سوم بحث اقتصادی بریتانیاست. هرچند این نخست وزیر منتخب و دولت است که در مقام اجرا اداره کشور را در دست دارد، اما تورم و بحران اقتصادی می‌تواند در میان مدت و بلند مدت روی پادشاهی چارلز سوم سایه بیفکند. نرخ تورم سالانه بریتانیا در ژوئیه گذشته تحت تاثیر افزایش قیمت مواد غذایی به 10.1 درصد رسید که بالاترین سطح از فوریه ۱۹۸۲ به شمار می‌رود. علاوه‌براین، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های پیش روی شاه بریتانیا، کهولت سن اوست. هیچ کس نمی‌داند شاه جدید که 73 سال سن دارد، چه مدت دیگری زنده خواهد بود و توان کار کردن را دارد. مرگ احتمالی او اگر در سال‌های نزدیک پیش رو رخ دهد، می‌تواند به بی ثباتی منجر شود. زمان مشخص می‌کند که آیا چارلز می‌تواند از بحران‌ها عبور کند یا نظام سلطنت کم جان‌تر از گذشته در بریتانیا پیش خواهد رفت.