روزنامه آفتاب یزد
1396/04/18
چرا عارف یک گزینه جدی است
آفتابیزد - هیرش سعیدیان: شطرنج سیاست در ایران قاعدهگریزتر از آن است که بتوان بر اساس اصول سیال آن برنامهریزیهای بلندمدت حزبی یا جبههای را تدوین و به مردم عرضه کرد. بسیاری از «پیشبینیها» برای چگونگی حضور اصلاحطلبانه در عرصه مدیریت کلان کشور در دوره دوم ریاست روحانی بهخاطر برخی مسائل و رخدادها خود را نیازمند بازبینی جدی میبیند. انتخابات سرنوشتساز برای اصلاحات و مردم در سال 1400 رخ خواهد داد، قوه مجریه به کمک شایسته و هدفمند در سیاسیترین و تاثیرگذارترین شهر کشور نیاز دارد. چه بخواهیم و چه برایمان خوشایند نباشد، شهرداری تهران یک نهاد سیاسی است، این موضوع مختص به کشور ما نیست. شهرداری استانبول معمولاً سکوی پرشی برای احزاب است. محمدباقر قالیباف از دو وجه اقبال عمومی و پتانسیلهای شهر تهران، تنها دومی را داشت و با این همه رقابتی سرسختانه را در انتخابات پیشین به نمایش گذاشت. حال اگر این پتانسیل با رای و خواست مردم در هم آمیخته شود و «چهرهای آزموده» و دارای توان کارکردن با تمام احزاب اصلاحطلب شهردار تهران شود، بیشک میتوان این موضوع را پیروزی شگرف اصلاحطلبان برشمرد، اهمیت انتخاب شهردار برای تهران بسیار بیش از اهمیت نتیجه انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستاست.گزینههای هیجانانگیز یا انتخاب عاقلانه
مردان سخنوری که هر هفته چالشیترین موضوعات را در رسانهها مطرح میکنند شاید برای برخی از بدنه جوان خوشایندتر باشند، اما سنگینی اصلاحات بر دوش مردان و زنانی است که بار اصلی را معمولاً به دور از هیاهو به دوش میکشند. موضوع تنها جایگزینی شهردار نیست. شهرداری تهران منبع عظیمی از منابع مالی است که در هر منطقه آن صدها قرارداد در آن منعقد شده است و منافع بسیاری برای یک طیف خاص ایجاد شده است، این منافع عظیم اگر به چالش کشیده شود، منابع لازم را برای حملات سهمگین و بیامان فراهم خواهد آورد، تغییر تمام مدیران منطقه، حسابرسی سنگین و لایهبرداری از حسابهای چند ساله، فسخ قراردادهای مسئلهدار، تغییر کانال بودجههایی که به نام موضوعات فرهنگی اختصاص داده شدهاند، جایگزینکردن هزاران نیروی جوان مستعد و البته اصلاحطلب به جای افرادی که مستقیماً در راستای برنامههای سیاسی بلندمدت شهرداری و نه بر اساس توان فنی استخدام شدهاند، کاری است بزرگ که سهمگینترین حملات را برای شهردار آینده به ارمغان خواهد آورد. در این شرایط شهرداری فلج خواهد شد. مقابله با این حملات مستلزم انتخاب چهرهای است که بتواند تمام استعداد همه احزاب اصلاحطلب را به کار گیرد و نه فقط یک حزب را. در شرایطی که هر روز نداهایی از درون اصلاحات در جهت به چالش کشیدن نهادهایی همچون شورایعالی یا حتی پیر اصلاحات به گوش میرسد، بدیهی است اگر شهردار یک چهره حزبی باشد در مقابل این حملات تنها خواهد ماند. محمدرضا عارف علیرغم تمام انتقادات تنها فردی است که تاکنون توانسته است با احزاب هزار سلیقه اصلاحطلب همکاری مشترک داشته باشد و آنها را در کنار هم نگه دارد. او منطقیترین گزینه در میان رجال موجود و ممکن برای شهردار شدن است.
آمادگی برای پس از شهردار شدن
موضوع مهم در این بین شهردار شدن نیست، بلکه تحمل پساشهرداری است، شخص یا حزبی که حفرهها و نقاط ضعف مالی دارد، در دسیسهچینیهای رقیب برای وادارکردنش به همکاری یا انعطاف تاب نخواهد آورد و کوتاه خواهد آمد. در این بین برخی احزاب مانند کارگزاران سازندگی به خاطر نوع فرهنگ سازمانی شاید آمادگی و اشتیاق بیشتری برای تفاهم با رقیب در پشت درهای بسته داشته باشند. به همین دلیل بدنه اصلاحات نباید احساس کند شهردار تنها منتخب حزب اتحاد، کارگزاران یا هر حزب و گروه دیگری است و باید آن شخص توانایی عبور از پست و مقام در جهت منافع کلی جبههای اصلاحات را به اثبات رسانده باشد. عارف تنها نامی است که میتواند در میان مدیران اصلاحطلب به این صفت شناخته شود، او در انتخابات، علیرغم شانس بالا تنها با یک درخواست حمایت از رقیب غیراصلاحطلب را بر رقابت ترجیح داد. در مجلس شورای اسلامی با حمایت یک گروه قوی از نمایندگان اصلاحطلب میتوانست صندلی راحتتری برای خود دست و پا کند، اما او هجمهها را تاب آورد و اعلام کرد که مطهری و پزشکیان خطقرمز اصلاحات هستند و تمام تلاش خود را به کار بست تا آنها را در صدر مجلس حفظ کند. در رقابتهای درون مجلس بهخاطر منافع اصلاحات از بیمهریهای وزیر اعزامی حزب اعتدال و توسعه گذشت. او در برابر برخی چهرهای اصلاحطلب که ندای عبور از شورا و همفکری را سر میدهند، راهبرد گفتگوی مستمر را پیشه کرد. عارف یک ظرف است که میتواند تمام احزاب اصلاحطلب را در زیر سقف خیابان بهشت جمع کند. کاندیداهای حزبی چنین توانی ندارند.
عدم آلودگی مالی
برخی احزاب و افراد هستند که علیرغم سابقهای درخشان نمیتوانند ادعا کنند در سالهای دور که بهدور از مفهوم اصلاحات بودند، از هرگونه شائبهای مالی بهدور بودند، این نقطهضعف در زمان تصدی پست شهرداری بهخوبی از سوی رقیب مورد استفاده قرار خواهد گرفت. تمام جزئیات سابقه شخص منتخب بهصورت جزء به جزء مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. بدیهی است، اشخاصی که گاهی به راستی به ناحق مورد برخی تهمتهای مالی قرارگرفتهاند، بهتر است به نفع مصالح جمعی اصلاحات راه را برای چهرهای امنتر باز بگذارند.
تکنوکرات بودن کافی نیست
اگر اصلاحطلبان هم چشم خود را بر واقعیت ببندند و مردی تکنوکرات و فنسالار را برای مدیریت یکی از پیچیدهترین سازمانهای شهری کافی بدانند، حرکات رقبای سیاسی و نحوه اتفاقات در 4 سال پیشرو آنها را از این وهم بیرون خواهد آورد. شهرداری تهران نیاز به شخصی دارد که به تمام زوایای سیاست و قدرت آشنا باشد. اقدامات حریف را پیشبینی کند و بتواند تمام استعداد جبههای خود را برای آنها بهکار گیرد. اشخاص معرفی شده برای این سمت از سوی گروهها شاید تمام این ویژگیها را در خود نداشته باشند. محمدرضا عارف با توجه به تحصیلاتش و سابقه مسئولیتهایش بیشک یک تکنوکرات آکادمیک است، اما موضوع مهمتر در او، عدم آلودگی مالی وی و اشراف سیاسی وی است که شهردار تهران در برابر چالشهای سیاسی بهشدت به این خصیصه نیاز دارد.
شهرداری جای آزمون و خطا نیست
بیشک بانوان توانمندی وجود دارند که امکان مدیریت در ردههای بالای مدیریتی را دارند، این ظرفیت و پذیرش باید در سیستم مدیریتی نیز ایجاد شود. اگر تاکنون مدیران زن در پستهای حساس گمارده نشدهاند، نه به دلیل عدم شایستگی آنها، بلکه به دلیل عدم وجود پیشزمینههای ضروری و آمادگی نهادها و وزارتخانههای مربوطه نیز بوده است. این مهم باید در آیندهای نزدیک رخ دهد، اما شرایط حساس این مهم را گوشزد میکند تا از آزمون و خطا در این وادی پرهیز شود. بهترین گزینه برای مدیریت ارشد زنان باید در کابینه و در قامت وزارت رقم بخورد.
همهمه ولع و لابی
شخصی با این برهان که در جریان انتخابات امکانات مالی خود را در اختیار اصلاحات قرار داده است و دیگری به سبب سهم خانوادهاش در موفقیت اصلاحات به شدت در طلب صندلی هوسناک شهرداری در حال لابی و مذاکره هستند و همین ولع باید در انتخابکنندگان ایجاد شک کند. آیا این گزینهها که شبانهروز در حال واردکردن فشار به ریشسفیدان اصلاحات و اعضای منتخب شورا هستند تا آنان را برای این پست توصیه کنند تنها به انگیزهای حمایت از منافع ملی و اهداف کلان اصلاحات دل به مهر خیابان بهشت بستهاند یا سودای دیگری در سر دارند؟ چگونه میتوان انتظار داشت تا آنان در توفان قابل پیشبینی تغییرات بهراحتی مواضع حریف را نپذیرند و مدیران آنها را ابقا نکنند، جمیعالمقبول بودن عارف و فراحزبی بودنش این امکان را ایجاد میکند که با ایجاد یک حباب شیشهای حول ساختمان شهرداری امکان هرگونه ساخت و پاخت سیاسی در این زمینه را کنسل کند.
امکان جلب حمایت 4 کانون موثر اصلاحات
محمدرضا عارف هماکنون نیز نماینده مجلس است و با سازوکارهای کنونی آن آشناست، او اگر شهردار شود بهخوبی میتواند پتانسیلهای خوب مجلس را به شهرداری و شورای منتخب شهر گره بزند و توان اصلاحات را افزونتر کند. وی همچنین سابقه همکاری خوبی با بزرگان اصلاحات دارد، وی مورد اعتماد اصلاحطلبان است و این موضوع میتواند در مقابله با چالشهای پیشرو کمککننده باشد. او همچنین چهرهای مقبول است که اصولگرایان تندرو نمیتوانند به هر بهانهای واهی، دمدستی و مرسوم وی را مورد حمله قراردهند. او حتی میتواند منتقدان اصلاحطلبش را نیز دعوت به کار کند و این یعنی توان بیشتر در انجام کار. عارف علاوه بر این، ارتباط مستمرش با دانشگاه را همیشه ادامه داده است و میتواند توان علمی دانشگاه را به نیازهای شهرداری پیوند بزند. شهردار اگر سالم باشد و مدیران توانمند را بهعنوان معاونینش برگزیند و با فساد مقابله کند، اوضاع شهر تهران به سامان خواهد رسید.
ارتباط خوب با منتخبان شورای شهر
وی موثرترین فرد در حمایت از لیست اصلاحطلبان در انتخابات شورا بود، این موضوع میتواند ارتباط خوب و سازندهای برای وی در دوران پس از شهردارشدن به ارمغان آورد. دیگر چهرههای مطرح چنین امتیازی ندارند.
جذب جوانان اصلاحطلب به شهرداری
عارف به سبب حضور مداوم در کسوت معلمی در دانشگاه به جوانان اعتقاد دارد، او این موضوع را مکرر بر زبان آورده است. کادرسازی فراحزبی و این خصوصیت عارف میتواند بر مشکلات در جایگزینکردن نیروها با طرفداران قالیباف کمککننده باشد. این در حالی است که دیگر چهرهها شاید خیلی هم تمایلی به دردسرهای تسویه و جایگزینی و حواشی آن نداشته باشند، این در حالی است که این کار ضرورتی انکارناپذیر است که نباید منافع حزبی مانع آن شود و بر سر آن توسط برخی چهرههای شهره به «معامله دوستی» هیچ مصالحهای صورت گیرد.
آمادگی برای انتخابات
هیچکس نمیداند در چهار سال پیشرو چه مشکلات و چالشهای حادث خواهد شد. فرهنگ سیاسی در تهران همیشه بر کل کشور تاثیرگذار بوده است. شهرداری قوی که شهرداری را به جایگاه واقعی خود بازمیگرداند و تهرانی آباد و صد البته متکثر و آزاد را برای شهروندان به تصویر میکشد، میتواند چهرهای مناسب را از مدیریت اصلاحطلبانه برای مردم بر دیوارهای خسته شهر ترسیم کند. این میتواند اتحادی محکمتر میان مردم و اردوگاه اصلاحات بنا نهد و کشتی را در توفانهای پیشرو مستحکمتر گرداند. شهردار حزبی و منفعتمحور بیشک در برابر بحرانهای هر روزه به اتکای حزب کمتعدادش و مصالع فراوانش کم خواهد آورد. در میان اسامی مطرح محمدرضا عارف بهترین گزینه است که این ویژگیها را داراست.
در میان 15 نام مطرح شده تاکنون تنها عارف برآیند این خردجمعی را به ذهن متبادر میسازد. با این شرایط همانگونه که گفته شد: «شهردار جدید تهران باید چهرهای ملی باشد». چهره ملی به این تفسیر که بتواند جریانات، افراد و احزاب مختلف و پرشمار اصلاحطلب را که هر یک سازی میزنند و بر مداری هستند، در زیر چتر خود در شهرداری تهران جایگزین 12 سال تلاش سنگین قالیباف برای کادرسازی اصولگرایان کنید. چنین امری با سازشکاری محقق نخواهد شد، فراموش نکنیم در دولت اول روحانی بسیاری از وزرا با مدیران دولت قبل به اصطلاح کنار آمدند تا مشکلی پیش نیاید، این عارضه به شکلی جدی در صورت بر سر کار آمدن مدیران منسوب حزب همواره سازشکار مطرح است. البته موضوع تنها کنار رفتن شهردار نیست و این مجموعه بهراحتی، جایگزینی اصلاحطلبان را در مجموعهشان که به مثابه به خطر افتادن منافعشان است را نخواهند پذیرفت.
مکانیزمسازی
بسیاری از جوانان شاید سکوت عارف و رنجکشیدنهای بیاعتراضش را چندان با خواستهای ملهم از هیجان خود منطبق نبینند، اما اداره پراکندهترین جبهه سیاسی پس از سال 88 و آن همه چهره و حزب و جریان، با سلایق و افکار گوناگون و گاهاً متضاد، آنهم در شرایطی که همه منتظر بهانهاند تا با کوچکترین خطا بر فرق سر اصلاحطلبان بکوبند، بسیار سختتر از آن است که همگان تصور میکنند، کمتر چهره اصلاحطلبی است که حوصله مذاکرات طاقتفرسای هر روزه را با چنین خیلعظیمی از افکار و اشخاص داشته باشد. عارف بحق نقش بسیار مثبتی در اینباره ایفا کرد. وی آن هنگام که گفت: پزشکیان و علی مطهری خطقرمز اصلاحطلبان هستند و در نهایت برای حضورشان در هیئترئیسه جنگید و پیروز شد، ماموریت خود را در پرورش لیدرهای اصلاحطلب در مجلس تمام کرد. او میتواند با حضور در پست شهرداری با تجمیع توان اصلاحطلبان در مجلس، شورای شهر، احزاب مستقر در شهر تهران و امکانات شهرداری تهران در تعامل با دولت مکانیسمی بسیار قوی برای بیمهکردن قدرتمندانه فعالیت گستردهتر در تمام احزاب و سلایق آن ایجاد کند. دیگر گزینههایی که تاکنون نام آنها مطرح شده است، مطلقاً چنین شرایطی
را ندارند.
تمایل منتخبان شورای شهر
پس از روزهای اخیر در میان گزینههای فراوان قاطبه این منتخبان دریافتهاند که کاندیداهای کم جان شاید نتوانند حتی نیمی از هدفگذاریها را محقق سازند. لابیها و عطش گزینهها برای انتخابشدن تردید منتخبان را بیشتر کرد، در این میان تنها گزینهای که هرگز نه خود و نه اطرافیانش سخنی از نشستن بر صندلی بهشت بر زبان نراندند، محمدرضا عارف بود این در حالی است که او در مقایسه با دیگر نامهای مطرح شده از دیدگاه مدافعان و منتقدان نامی برتر و معتبرتر است. محمدسالاری، عضو شورای پنجم نیز در مورد احتمال کاندیداتوری عارف برای شهرداری تهران گفت: آقای عارف یکی از سرمایههای ارزشمند و گرانبهای جریان اصلاحطلبی هستند و قطعا با توجه به قابلیت بالایی که برای شهردارشدن دارند، شورای شهر نیز از حضور ایشان استقبال میکند، اما اینکه آیا ایشان تمایلی برای پذیرش این پست دارند یا خیر را خود ایشان باید اعلام کنند.
رضایت عارف شرط است
احمد مسجد جامعی، عضو منتخب شورای شهر پنجم دیگر شخصی بود که در اینباره واکنش نشان داد، وی در گفتگو با ایلنا، در خصوص انتخاب شهردار تهران با بیان اینکه تهران ظرفیت تاثیرگذاری در سطح ملی دارد، گفت: اینکه بتوانیم شهرداری را انتخاب کنیم که هم چهره ملی باشد هم متخصص خیلی خوب است. ما کسانی را داریم که از چهرههای ملی هستند و رشته تحصیلی و تجربیاتشان در حوزه شهری است. منتخب مردم تهران در شورای شهر پنجم درباره احتمال مطرح شدن محمدرضا عارف به عنوان شهردار تهران گفت: به هر حال رضایت خود افراد هم شرط است. عارف شخصیت جامعالاطرافی است و پشتوانههای لازم را ایجاد میکند، اما برخی شخصیتهای ملی ممکن است خودشان علاقهمند به حضور نباشند. اولین شرط این است که اعلام رضایت کنند. زهرا نژاد بهرام، عضو منتخب شورای شهر تهران در خصوص گزینههای احتمالی شهرداری پایتخت گفت: ما مصوبه داریم هیچکدام از اعضای شورا کاندیدای شهرداری نشوند. منتخب شورای پنجم شهر تهران افزود: من نام بعضی از اشخاص را بردهام که از نظرم گزینههای خوبی برای شهرداری هستند؛ بهطور مثال، از آقای عارف اسم بردم. آقای عارف از نظرم یک شخصیت ملی است کارنامه خوب و موفقی دارد، در مجلس عملکرد خوبی داشته و میتواند یکی از گزینههای مطرح باشد، همچنین خانم کولایی با مشخصات به خصوص دیگر. در این بین برخی از منتخبان شورای پنجم به دیدار عارف رفتهاند و از وی درخواست کردهاند تا به شهردار شدن فکر کند. این نحوه برخورد را بگذارید در کنار لابی بسیاری از گزینهها برای حضور در میان منتخبان تا از طرف آنها مورد سوال قرار گیرند، شاید بهعنوان یکی از گزینههای شهرداری مطرح شوند. خود عارف نیز در مصاحبهای با تسنیم البته هر چند این موضوع را تایید نکرد، اما آن را تکذیب نکرد و به نظر میرسد او خود به سنگینی جایگاه شهرداری در 4 سال پیشرو واقف است و بهراحتی نمیتواند از زیر بار این وظیفه در صورتی که به او محول شود، شانه خالی کند. شاید وقت آن رسیده تا او ساحل آرامش بهارستان را به سمت تلاطمهای خیابان بهشت ترک کند، منتخبان شورا نیز باید وضعیت کنونی را درک کنند و دعوت جدی وی را بررسی کنند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها