مسئولیت مشکلات با کیست؟

آرمان امروز: دولت جلوي ميليون ها زائري که در گرماي وحشتناک هوا خود را به مرز رسانده بودند، تابلوي ايست گرفته بود؛ همه چيز را هم گردن طرف عراقي انداخته است؛ مي گويند چون آنها امکانات و زيرساخت ندارند، کار به اينجا کشيده شده. اما از نبود برنامه ريزي توسط خود و اينکه چرا پيش بيني امکانات محدود استان هاي مرزي، نبود امکانات حداقلي مانند سرويس هاي بهداشتي، ترافيک جاده ها و گرماي ناگزير هوا را نکرده بودند، کلمه اي بر زبان جاري نمي کنند.
ستاد اربعين در حالي که 9 روز به روز اربعين حسيني باقي مانده بود اعلام کرد که مرزهاي عراق بسته شده و ديگر امکان سفر زميني به اين کشور وجود ندارد.
همزمان گزارش هايي از تجمع بسيار زياد زائران اربعين در مرزها به ويژه مرز مهران منتشر شد؛ اين گزارش ها از عدم رسيدگي به وضعيت مرزها و گرمازدگي شمار زيادي از مردم حکايت داشت.
به گفته سخنگوي اورژانس، از نوزاد شيرخواره 2 ماهه تا افراد 65 و 70 ساله در مرز مهران دچار گرمازدگي شده‌اند


اورژانس صبح روز 19 شهريور اعلام کرد که در چند روز گذشته، 6500 مورد ماموريت مربوط به گرمازدگي انجام داده است.
علاوه بر همه اينها، ناوگان اتوبوسراني نيز پاسخگوي نياز زائران اربعين نيست. يک هفته مانده به روز اربعين، شمار زيادي از زائران پشت مرزها به ويژه مرز مهران بلاتکليف مانده بودند.
آنها به دليل ترافيک بسيار زياد، فاصله پل زائر در مهران تا نقطه صفر مرزي را عمدتا پياده طي کرد و بسياري از آنها به دليل گرماي زياد هوا، دچار گرمازدگي شده اند.
اين زائران پس از رسيدن به نقطه صفر مرزي، متوجه شده اند که امکان عبور از مرز را هم ندارند و هيچ راهي به جز بازگشت آنها وجود ندارد.
با اين حال، مسير بازگشت نيز ساده نيست؛ چراکه ناوگان اتوبوسراني پاسخگوي نياز آنها نيست و در نتيجه، بسياري از زائران مجبورند عليرغم تحمل گرمازدگي و بلاتکليفي، با کرايه هاي غيرمعارف و بسيار بالا، دست خالي از مرز به شهر و خانه هاي خود برگردند.
اما چرا اين اتفاق رخ داد؟ آيا دولت سيزدهم و ستاد اربعين پيش بيني اين وضعيت را نکرده بودند؟ مسئولان کشور و ستاد اربعين از ماه ها قبل مدام از پيش بيني سفر 5 ميليون ايراني به کربلا در ايام اربعين خبر داده بودند. طبعا اين موضوع بدان معناست که دولت بايد خود را براي سفر اين تعداد زائربه عراق آماده کرده باشد.
با اين حال طبق آماري که ستاد اربعين داده، در حالي که يک هفته به اربعين باقي مانده، فقط 2 و نيم ميليون ايراني از مرز گذشته اند.طبق آمار، يک و نيم ميليون نفر هم پشت مرز مانده اند؛ حتي اگر فرض کنيم که همه اين يک و نيم ميليون نفر نيز از مرز رد شوند، تعداد زائران اربعين به 4 ميليون نفر مي رسد که باز هم از پيش بيني مسئولان يک ميليون نفر کمتر است.
به بيان ساده تر، دولت نه تنها براي آن 5 ميليون نفري که خودش پيش بيني کرده بود، هيچ گونه آمادگي اي نداشت، بلکه از اين 4 ميليون نفري که قصد سفر کرده بودند نيز يک و نيم ميليون نفر را پشت مرز بلاتکليف گذاشته است.
مشخص نيست مسئولان دقيقا چه اقداماتي براي تسهيل عبور زائران اربعين از مرز انجام داده بودند و چرا پيش بيني اين وضعيت را نکرده بودند. و يا اگر پيش بيني اين وضعيت را مي کردند، چرا مدام مردم را به سفر زميني به کربلا تشويق مي کردند که حالا مجبور شوند به يک باره مرز را ببندند و يک و نيم ميليون نفر را در گرماي طاقت فرسا، پشت مرز گرفتار کنند
اما اين‌که رييس‌جمهور پس از گذشت يک سال از استقرار دولت، کماکان در حالِ صدورِ دستور باشد در نوع خود جالب است و جالب‌تر از «تفکرِ دستور»، مرجعِ ضمير است که يکي پس از ديگري به راه خود ادامه مي‌دهند! دستور به بورس، به اقتصاد، به خودروسازان، به دلار، به... و آخرين دستور که به امکانات جهت تسهيل در تردد زائران به عراق صادر کرده‌اند! پر واضح است که هيچ ضميري مرجع خودش را پيدا نکرده است.