گشت ارشـــــــاد 2

آرمان ملي- آساره کياني: مهسا اميني، دختر جوان اهل سقز که به گفته مسئولين مربوطه براي شرکت در کلاس‌هاي آموزشي به مقر نيروهاي امنيت اخلاقي انتقال داده شده بود و از قضا در همان کلاس آموزشي نقش بر زمين شد و مرگ او دليل اعتراضات روزهاي گذشته شد و در جمع اين معترضان دانش‌آموزان هم بودند؛ دانش‌آموزاني که بي‌شک از خانواده‌هايي مي‌آيند که مشکلات اقتصادي بر زندگي آن‌ها سيطره دارد. تجمعات دانش‌آموزان در مدارس و نيز در فضاهاي بيروني اطراف مدرسه‌هايشان که بالا گرفت بحث برخورد با دانش‌آموزان و دانشجويان هم که مطرح شد . وزير آموزش و پرورش ، تاييد کرده که برخي دانش‌آموزان بازداشتي براي اصلاح و تربيت به مراکز روانشناسي ارجاع شده‌اند. يوسف نوري، وزيري که انتقاداتي در حوزه وزارت به او وارد است، توضيح داده که تعداد اين دانش‌آموزان زياد نيست و بعد از اينکه اصلاح و تربيتشان انجام شد به مدرسه برمي‌گردند. او گفته از بيم اينکه اين دانش‌آموزان به شخصيت‌هاي ضد اجتماعي بدل نشوند، مي‌خواهيم آن‌ها را اصلاح و تربيت کنيم. اما اگر اين «اصلاح و تربيت» ، معکوس عمل کند، چه کسي پاسخگوي سلامتي روح و روان کودکان و نوجوانان است؟ با بازداشت دانش‌آموزان معترض و انتقال آن‌ها به کانون اصلاح و تربيت (البته به گفته مسئولين)، يک نکته قابل تامل هم به ذهن متبادر مي‌شود؛ اگر مدرسه که نهاد اصلي و رسمي آموزش، تربيت، پرورش و به اصطلاح، ‌اصلاح دانش‌آموزان است و در تمام اين سال‌ها نتوانسته اين کار را انجام دهد (نارضايتي مسئولان از وضعيت پيش آمده در مدارس، گواه اين مطلب است)، چطور يک کانون اصلاح و تربيت که نامش نوعي زندان کودکان و نوجوانان را به ذهن مي‌آورد، مي‌تواند در عرض چند روز از عهده اين مسئوليت برآيد؟محمدرضا نيک‌نژاد، آموزگاري کهنه کار و پژوهشگري برجسته در حوزه آموزش و پرورش است که در تمامي اين سال‌ها با فعاليت‌هاي صنفي خود در اين حوزه، پيگير حقوق قانوني و بحق دانش‌آموزان و معلمان بوده است. او در گفت‌وگويي که با روزنامه «آرمان‌ملي» انجام داده، به وضعيت دانش‌آموزان، مديران و متوليان مدارس و آموزش و پرورش والدين دانش‌آموزان نگاهي انداخته و ابعاد مساله تنبيه دانش‌آموزان را باز کرده است. همان طور که گفته شد، وزير آموزش و پرورش، ‌بحث انتقال دانش‌آموزان به کانون اصلاح و تربيت را طرح کرده و از نظر اين کارشناس آموزشي شايد نتوانسته صحبتش را آن طور که بايد منتقل کند. نيک‌نژاد مي‌گويد: «او خيلي بد اين موضوع را مطرح کرده تا شايد هراس و ترس خانواده‌ها از بازداشت فرزندانشان را تا حدي کم کند و بگويد آن‌ها بازداشت نمي‌شوند و به کانون اصلاح و تربيت منتقل مي‌شوند.» اما شنيده‌ها حاکي از اين است که بازداشت دانش‌آموزان و برخورد با مديراني است که در مدارسشان، تجمعات و اعتراضاتي شکل گرفته و حاضر نشده‌اند اسامي دانش‌آموزان معترض و يا فيلم‌هاي مدرسه را در اختيار نهادها قرار دهند . نيک‌نژاد از اخباري مي‌گويد که حاکي از فشارهايي روي برخي مديران و مربيان مدارس است: « البته برخي مديران هم همکاري مي‌کنند و آموزش و پرورش سعي دارد به نوعي ساختاري کنترل کند که يا با تشويق مديران يا فشار بر آن‌ها صورت مي‌گيرد تا 6 ميليون دانش‌آموز را کنترل کند.»اين کارشناس آموزشي مي‌گويد: « اين فشارها بر جامعه اثر دارد اما ما يک اقناع داريم و يک فشار. اگر اين مسئولان به دنبال اين هستند که به نوعي آرامش برقرار شود ، بدون اقناع نمي‌توان مساله را حل کرد . او مي‌گويد اينکه مديران را بخواهند و مديران هم خانواده‌ها را، معلوم نيست تا چه حد کارساز باشد اما آنچه مسلم است اين است که اين نارضايتي اندک اندک جمع شده و نوع برخورد ‌ها طوري نيست که بتوانند فضايي اقناعي را ايجاد کنند.»
تاييد حضور دانش‌آموزان در ميان بازداشتي‌هاي تجمعات اخير
با افرادي که در روزهاي اخير هم بازداشت شده‌اند اگر صحبت کنيد به شما خواهند گفت که بچه‌هاي پانزده، ‌شانزده ساله هم در ميان بازداشت شدگان بوده‌اند. اما اينکه اين قضيه تا چه حد عموميت داشته مشخص نيست. نيک نژاد مي‌گويد: «شايد هم بخشي از اين بچه‌ها را هم که در خيابان بازداشت کرده‌اند به کانون اصلاح و تربيت منتقل کرده باشند به اين دليل که اين بچه‌ها نمي‌توانند به لحاظ سني در کنار بزرگسال‌ها بازداشت باشند. البته اصول کار اين است و مسئولان بايد به اين حساسيت‌ها دقت کنند که اين بچه‌ها کنار بزرگسالان بازداشتي نباشند هرچند که آمار دقيقي از تعداد بازداشتي هاي دانش آموز در دست نيست ، نمي‌توان به نتيجه‌گيري درستي دست پيدا کرد.» در حال حاضر براي والدين دانش‌آموزان، ‌جلسه انجمن اوليا و مربيان مي‌گذارند و به گفته بسياري از والدين صحبت‌هايي با آن‌ها مطرح مي‌شود که شباهت‌هاي بسياري با صحبت‌هايي مي‌شود که در صدا و سيماي جمهوري اسلامي مطرح مي‌شود. والدين مي‌گويند به آن‌ها گفته شده که جلوي فرزندان خود را بگيرند چرا که خطر دارد و اسلحه در جيب بچه‌ها مي‌گذارند و بعد گردن نظام مي‌اندازند و مسائلي از اين دست. نيک‌نژاد مي‌گويد: «115 هزار مدرسه در کشور داريم و اگر به نسبت 75 درصد شهرنشين در نظر بگيريد، ‌چيزي حدود 85 تا 90 هزار مدرسه در مناطق شهرنشين داريم که اين‌ها تحت تاثير شرايط شهري و ارتباطات و رسانه‌ها و غيره تجمعاتي شکل مي‌دهند. مسئولان نمي‌توانند برخوردي را که با بزرگسالان داشته‌اند با اين‌ها داشته باشند. چرا که برخورد با اين‌ها تبعاتي را به همراه دارد.»
چه کسي گفته دانش‌آموزان بايد اصلاح شوند و متوليان آموزش و پرورش نه؟


به گفته نيک‌نژاد، «مدرسه قرار بوده بعد تربيتي و پرورشي را برعهده بگيرد و اينکه دوباره تاکيد مي‌شود که آن‌ها را مي‌بريم که تربيت شوند، سوالات جدي را به‌همراه دارد و از طرف ديگر اين دانش‌آموزان، بنا به هر دليلي نگاه متفاوتي نسبت به نگاه که مد نظر دولت است و در کتاب‌هاي درسي، در ساختار آموزشي و در نگاه تربيتي غالب در آن ساختار، ترويج مي‌شود، دارند. اين به آن معني نيست که اين‌ها بايد اصلاح شوند و چه بسا اتفاقا طرف مقابل هم بايد اصلاح شود و او بايد يکسري حقوق مصرح در قانون اساسي(مثل اصل 27 قانون اساسي و به رسميت شناختن حق اعتراض براي همه سنين) و در قانون‌هاي جزئي‌تر را بپذيرد.»
بر اساس قانون، ورود برخي نيروها به مدارس ممنوع است
اين فعال صنفي مي‌گويد که «همين چند روز پيش، گروهي از نويسندگان مطرح کرده بودند که بر اساس بند يک 54 مصوب 1400، ورود نيروهاي نظامي به مدارس را ممنوع مي‌دانند . برخي رفتارها مغاير با اين قوانين و مغاير با قوانيني است که در سطح بين‌الملل از سوي کنوانسيون حقوق کودک مطرح مي‌شود که بچه‌هاي زير 18 سال را در بر مي‌گيرد.» .
وزيري که هميشه پشت دولت ايستاده!
او ادامه مي‌دهد که « چه کسي اجازه داده و چه کسي اين مجوز را صادر کرده و چه کسي تشخيص داده که برخي که تخصصي در مسائل آموزشي ندارند به مدارس بروند؟ تخصص مثلا بايد براي وزير باشد. ما منکر اين نيستيم که بچه‌ها از لايه‌هاي متفاوت اجتماعي و با پرورش خانوادگي متفاوت مي‌آيند و برخي هم ممکن است آسيب‌هاي روانشناختي داشته باشند.» نيک‌نژاد خطاب به وزير آموزش و پرورش مي‌گويد: « اما اينکه چه کسي اين را تشخيص مي‌دهد شما که نيستي يا دستگاه شما که نيست؛ که از زماني که آمده‌ايد کارکرد چندان مثبتي نديده‌ايم و هرجا خواستيد کاري براي معلم يا دانش‌آموز انجام دهيد، پشت دولت ايستاديد!» اين کارشناس آموزشي مي‌گويد: ‌« ماکمبود بودجه داريم و هزار و يک مشکل در اين آموزش و پرورش داريم؛ آموزش و پرورشي که وزارتخانه نمونه در کشور شد! به اين دليل که بهينه هزينه کرده است!»
در خصوص حضور يا عدم حضور دانش‌آموزان در تجمعات!
نيک نژاد مي‌گويد که « چه شده که يک وزيري مثل آقاي نوري مي‌گويد که دانش‌آموزان را براي اصلاح فرستاده‌ايم تا تربيت شوند. پس اينها که خودشان مي‌گويند ما بازداشت نکرده‌ايم و اين تناقضي است که در اين زمينه مطرح مي‌شود.»او مي‌گويد که «شما بچه‌هاي پيش دبستاني را که هنوز در مهارت‌هاي حسي و حرکتي خود هم به تکامل و مهارت و جايگاه خود نرسيده، ملزم به رعايت برخي مسائل مي‌کنيد؟ خب اين زده شدن دانش آموز دليل دارد.» نيک‌نژاد مي‌گويد: «در دوران نوجواني پرسش‌هايي براي فرد ايجاد مي‌شود و حسي در درونش نيازهايي را فرياد مي‌زند و بعد شما به عنوان يک انسان به دنبال جواب براي اين پرسش‌ها مي‌روي و جواب‌ها در روح و ذهن و بدنت مي‌نشيند. يکي از نکاتي که در مورد برخي مسئولان مطرح است اين است که اين‌ها اصلا فرصت اين را نمي‌دهند که اين بچه‌ها به سني برسند که نياز دارند و وقتي به آن سن مي‌رسند لبريز از مفاهيمي شده‌اند که خيلي دلچسبشان نيست و از آن گريزانند. اين نکته‌اي‌ست که در آموزش و پرورش ما به آن توجه نمي‌شود.»
بچه‌اي که زير سن قانوني است چرا بايد تنبيه شود؟
اما از تنبيه دانش‌آموزان هم ياد شده. اين تنبيه به چه شکل است؟ نيک‌نژاد به تنبيه دانش‌آموزان اشاره مي‌کند و مي‌گويد آن چيزي که برداشت شده همين تنبيه بدني است. به گفته او: «زماني که دانش‌آموزان يا کودکان و نوجواناني توسط معلمان خود يا افراد بزرگسال ديگر مورد تنبيه قرار مي‌گيرند، همه جا پر از جنجال مي‌شود . اما بايد گفت که اين موجي که در مورد تنبيه دانش‌آموزان اتفاق مي‌افتد با رفتاري که در حال حاضر صورت مي‌گيرد، قابل توجيه نيست . » اين کارشناس آموزشي مي‌گويد: هم قوانين بين‌المللي و هم بخشنامه‌هايي که معلمان و مسئولين مدرسه را از تنبيه بدني در مدارس منع مي‌کنند، ‌قابل استناد است . چطور شما به عنوان مسئول مي‌گوييد معلمي را که تنبيه کرده به مراجع قانوني معرفي کرده‌ايد و حقش هم هست اما اينجا اين تنبيه را مجاز مي‌دانيد؟ » .