لزوم پذیرش نگرش‌های متکثر و بسط و گسترش گفت‌وگو

آرمان ملي- حميد شجاعي: بسياري از اساتيد دانشگاه و کارشناسان در حوزه‌هاي مختلف بر اين باورند که اگر هر مساله‌اي را با ديد درست، کارشناسانه و اصلاحي نگريسته شود اساسا شاهد به وجود آمدن مساله، مشکل يا بحران در جامعه نخواهيم بود که بخواهيم براي آن به دنبال راهکار بگرديم يا چاره‌انديشي کنيم. آنچه مسلم است اگر در هر حوزه‌اي با گفت‌وگو و مفاهمه پيش برويم و از رويه‌هاي قهري پرهيز کنيم نتيجه بهتر و موثرتري خواهيم گرفت. مهم اين است که با دانشگاه و دانشجو به زبان خودش و با اقشار مختلف جامعه نيز به زبان‌هاي مورد پذيرش آنها صحبت کنيم و به عبارتي منطق خود را با گفت و گو بسط و گسترش دهيم تا هم فضاي گفت‌وگو محور در جامعه افزايش داده شود و هم اين شرايط به ايجاد آرامش در جامعه کمک کند.
لزوم پذيرش جامعه و گفت‌وگو
جامعه امروز با توجه به تغيير نسل صورت گرفته و اضافه شدن دهه هشتادي‌ها به بدنه جوان جامعه با خواسته‌ها و مطالبات تازه و تغيير يافته‌اي نسبت به نسل قبل و دهه‌هاي قبل روبه‌رو است که به اعتقاد بسياري از جامعه شناسان و تحليلگران نمي‌توان با يک رويکرد واحد با نسل جديد به مواجهه پرداخت. به همين جهت است که بسيار گفته مي‌شود امروز بايد صداي جامعه شنيده شود، مطالباتشان احصا گردد و در نهايت دولت درصدد مرتفع کردن آن مطالبات برآيد. قدر مسلم اگر بخواهيم با جامعه به گفت‌وگويي موثر و منتج به نتيجه بپردازيم بايد ابتدا اين مهم را بپذيريم که با جامعه‌اي متکثر با نگرش‌هاي متفاوت روبه‌رو هستيم و بايد ضمن پذيرش اين تکثر آنها را به رسميت بشناسيم و با آنها از در گفت‌وگو درآييم. اتفاقا اينکه اخيرا حجت‌الاسلام محسني اژه‌اي؛ رئيس قوه قضائيه نيز بر گسترش باب گفت‌وگو در کشور تاکيد داشته و گفته «سعه‌صدر و برخورداري از ظرفيت بالا، يکي از اساسي‌ترين لوازم شرکت در يک فرآيند گفت‌وگومحور است و مباحثه و تضارب آراء و تعاطي افکار است که سبب رشد و تعالي مي‌گردد.» نشان مي‌دهد که مسئولان نيز به اين نتيجه رسيده‌اند که امروز زمان گفت‌وگو با جامعه است؛ منتهي گفت‌وگويي موثر که از آن نتايج مطلوبي حاصل گردد. اين گفت‌وگو مي‌تواند در قالب کرسي‌هاي آزادانديشي در دانشگاه‌ها بدون ايجاد هر گونه مشکل يا تشنجي برگزار گردد و بستر ديگر آن نيز مي‌تواند صداو سيما باشد که برنامه‌هاي گفت‌وگو و مناظره محور افرادي را از جريان‌هاي مختلف و با تفکرات متفاوت دعوت کنند و در خصوص مسائل مهم در حوزه‌هاي مختلف که امروز دغدغه جامعه است به گفت‌وگو و مباحثه بپردازند. آنچه مسلم است دولت و مجموعه حاکميت هر قدر به سمت ساز و کارهاي قانوني و استفاده از ظرفيت‌هاي قانون اساسي به عنوان سند بالادستي و ميثاق ملي بروند خيلي بهتر مي‌توانند در مواجهه با جامعه تعامل‌هاي لازم را داشته باشند.
راه برون رفت، اصلاحات ساختاري است


يک جامعه‌شناس درباره ريشه اعتراضات اخير در کشور اظهار کرد: هم واقعيات جامعه ايران و هم تاريخچه رخدادهاي مشابه کشور و هم برخي رويکردهاي انتقادي در جامعه‌شناسي به ما مي‌فهماند که اين اتفاقات تکرار خواهد شد. درگذشت مرحوم مهسا اميني جرقه‌اي بود که موجب شکل‌گيري اعتراضات اخير با يک عقبه ساختاري شد. عماد افروغ گفت: ما در نظام خود شاهد نابرابري اقتصادي هستيم و سياست‌هاي اقتصادي ما شبه سرمايه‌داري و نوليبراليستي بوده است.البته اعتراضات در ايران عقبه‌هاي سياسي و فرهنگي نيز دارد و فقط شاهد طردشدگي اقتصادي نيستيم. وي افزود: سال‌هاست که يک قطبي شدن کاذب و تصنعي توسط گروه‌هاي سياسي، آن هم در جامعه طيفي ايران کليد زده شده است و منشأ طرد شدگي‌هاي سه گانه مزبور نيز همين قطبي شدگي است. . وي در تعريف خود از طردشدگي اقتصادي، فرهنگي و سياسي، بيان کرد: جامعه ما چون يک جامعه طيفي است، متکثر هم هست و اين تکثر نبايد ناديده گرفته شود. در شرايط بحران تکثر فرهنگي ميل به وحدت دارد اما بعد از سپري شدن اين دوران، فرهنگ متکثر مي‌خواهد به تکثر خود بازگردد، اما اگر سياست اين اجازه را ندهد يا تکثر فرهنگي را به بازي نگيرد، طردشدگي فرهنگي ايجاد مي‌شود. افروغ با بيان اينکه به لحاظ اقتصادي علاوه بر بي‌عدالتي، در توزيع مواهب اقتصادي، نابرابري و رانت خواري داريم، عنوان کرد: امتيازات به افراد خاص داده شده و اکثريت از اين امتيازات طرد شده‌اند.براساس نظرسنجي سال 98، فقط 26 درصد جامعه گرايش سياسي به دو جناح اصلاح‌طلبي و اصولگرايي دارد و 74 درصد به اين دو جناح گرايش ندارند. اين آمارفقط نشان دهنده طردشدگي سياسي نيست بلکه نشانه طردشدگي اقتصادي و فرهنگي هم هست. نماينده اسبق مجلس با استقبال از کشيده شدن اتفاقات اخير به صحن دانشگاه‌هاي کشور، بيان کرد: اگر دانشگاه بداند چه رسالتي بر دوش دارد، شاهد تغيير رويه‌هاي جاري کشور خواهيم بود و به جاي آنکه سياست و اقتصاد به علم خط بدهد، اين علم و فرهنگ است که به سياست و اقتصاد خط خواهد داد. اين اعتراضات مي‌تواند بستري براي فراهم شدن جنبش دانشجويي نوظهور و مستقل شود. وي اذعان کرد: اگر دانشجويان متوجه شوند چه رسالتي به عنوان جنبش اجتماعي و دانشجويي بر دوش دارند، مي‌توانند خلأ روشنفکري ما را از طريق گفت‌وگو پر کنند. اين جامعه‌شناس تصريح کرد: راه برون رفت از اين شرايط هم اين است که اصلاحات ساختاري انجام شود و طردشدگي پايان يابد.