دانشگاه مهم ترین عرصه گفت و گو واصلاح است

آرمان‌امروز: دانشگاه چرا بايد جدي گرفته شود و بي‌توجهي به تاثيرگذاري اهالي دانشگاه چه دليلي دارد و چه هزينه‌هايي مي‌تواند به جامعه تحميل کند؟ در اين‌روزها که کشور فضايي مبهمي را تجربه مي‌کند، نهاد مهم و محترم دانشگاه چطور مي‌تواند دخالتي توام با تاثيرگذاري مثبت در راستاي ترميم فضاي کدر فعلي داشته باشد.
«آرمان‌امروز» در گفت‌وگو با سيد محمد ميري، جامع‌شناس و کاظم اکرمي، رئيس دانشگاه ارشاد دماوند به‌بررسي اهميت دانشگاه در راستاي توسعه پرداخته است:
سيد محمد ميري، جامعه‌‌شناس در گفت‌وگو با «آرمان‌امروز» درباره «ميزان تاثيرگذاري دانشگاه در وحدت، همگرايي و به نوعي ثبات جامعه » اظهار داشت: کمک‌گرفتن از دانشگاه و دانشگاهي‌ها نمي‌شود‌، مثلا برنامه‌اي در نظر بگيريم و بخواهيم بهره‌برداري مطلوبي داشته باشيم، يعني رابطه با دانشگاه با روش ستادي نتيجه نمي‌‌دهد. در واقع تحولات اجتماعي و تغييرهاي بنيادي نيازمند تفکر، تامل و تعقل است. دانشگاه به‌مثابه يک نظام دانايي اولين و بزرگترين قدمي که مي‌تواند بردارد، اين است که به‌صورت‌بندي‌اي نظري را از بحران‌هاي جامعه ترسيم کند.
پژوهشگر علوم انساني در ادامه گفت:‌اين در حالي است که در دو دهه‌اخير دانشگاه و دانشگاهي‌ها مخصوصا در حوزه علوم‌انساني، جامعه‌‌شناسي و فلسفه در بزنگاه‌هاي متعدد بحران‌هاي کلان و به‌زبان ديگر ابربحران‌ها که جامعه و نظام سياسي با آن مواجه است،  به شکل‌هاي گوناگون بيان کرده‌اند. اما نوع مواجهه قدرت يا نظام سياسي با ترسيم و صورت‌بندي مشکلات سلبي و سطحي بوده است. به‌عنوان مثال وقتي درباره کودکان‌کار، روسپيگري،‌ خشکسالي و مديريت غلط و ... صحبت مي‌شود،‌ گوش شنوايي نبوده است تا اين پرسش مطرح شود که چرا نظام‌هايي سياسي در کشورهايي مانند ايران تصميم به بي‌توجهي به نقد و نظرهاي کارشناسان نشان نمي‌دهند و اينکه اين حس بي‌نيازي به دانشگاهيان کجا متبلور و متولد شده است؟ چرا اصحاب قدرت به نظرات اصحاب کارشناسي گوش نمي‌دهند؟


اين استاد دانشگاه تصريح کرد: کم‌توجهي به دانشگاه در حالي است که اساسا هر کشوري در هزاره‌سوم رسيدن به توسعه را هدف قرار داده است،‌ب بايد بداند دانشگاه مغز توسعه است که اين شامل حوزه‌هاي صنعت، طب، تکنولوژي و علوم‌انساني مي‌شود. درباره ميزان پتانسيل دانشگاه در ايران اگر از دارالفنون حساب کنيم در کشورما عقبه آکادميک و نظام‌دانايي شکل گرفته است که البته با فراز و نشيب‌هايي همراه بوده است. همچنين ايران داراي پيشينه‌اي 1400 ساله علم، فرهنگ،‌فلسفه، حکمت و ادب بوده است. همچنين عقبه‌ بيش از سه‌هزارساله‌اي در ايران وجود دارد. اما اينکه نسبت قدرت با امر آکادميک چيست و اينکه سقف تعقل را چه کسي با چه مولفه‌اي تعريف و تحديد مي‌کند،‌ پرسشي بسيار مهم است. آيا دانشگاه يا نظام دانايي بايد ذيل نظام قدرت تعريف شود يا اينکه نظام قدرت يا سياسي است که بايد بخشي از نظام دانايي باشد.
وي توضيح داد:‌ در واقع قدرتي مي‌تواند تداوم و بقا داشته باشد که از نظام دانايي نشات گرفته باشد. يعني اينطور نباشد که اول قدرت باشد و براي نظام دانايي تعيين‌تکليف کند. البته  نظام دانايي به‌معناي اعم کلمه و دانشگاه به‌معناي اخص کلمه مرجع و نقطه عزيمت بايد باشد. هر زمان اين تناسب به‌هم بخورد، نظم اجتماعي‌ هم به‌هم خواهد خورد. يعني اگر به‌جاي عقل، درايت، شعور، آگاهي، علم، بينش و از کارشناسي فاصله بگيريم و بخواهيم زوري و فله‌اي حرکت کنيم، جامعه يقينا دچار تزلزل و خسارت خواهد شد و اقتصاد، فرهنگ‌ و امر اجتماعي‌اش به‌هم خواهد خورد. همچنين نسبتش با نظم‌جهاني هم خواهد خورد و در نتيجه دچار چالش‌هايي مي‌شود که حل‌شان دشوارتر از هر دشواري هستند. اما اگر با درايت اصحاب قدرت نسبت خوبي با دانشگاه پيدا کنيم،‌ مي‌توانيم گره‌هاي‌مان را باز کنيم و به توسعه برسيم.
محمد ميري در پايان گفت: در پايان تاکيد را اين بايد بدانيم که دانشگاه مي‌تواند مهمترين عامل براي رسيدن به گفت‌وگو در نتيجه اصلاح عيوب و تحقق نظم باشد.
کاظم اکرمي، رئيس دانشگاه ارشاد دماوند در گفت‌وگو با «آرمان‌امروز» اظهار داشت:‌ يکي از هزينه‌سازترين خطاهايي که مي‌تواند براي جوامع تهديد‌آميز باشد، چيزي جز بي‌اعتنايي به دانشگاه و دانشگاهي‌‌ها نيست. در واقع دانشگاه مي‌تواند در تشخيص مشکلات و تعيين راه‌حل‌هاي واقع‌بينانه و کارشناسي‌ شرايط را به‌شکل مطلوب در آورد. با اين حال متاسفانه در دنياي‌امروز کشورهايي هستند که بي‌توجهي به دانشگاه را نشانه‌اي از صلابت قدرت‌سياسي مي‌دانند و گمان‌شان اين است که توجه به دانشگاه و اعلام نياز به نظرات دانشگاهي‌ها به معني ضعف خودشان است. يعني به‌همين راحتي جامعه را از موهبتي تاثيرگذار محروم مي‌کنند.
وزير آموزش و پروش دولت دهه شصت در ادامه گفت:‌ پرداختن به علم ريشه‌اي چندين هزارساله در ايران دارد و هر زمان که نظرات اصحاب علم مورد توجه قرار گرفته شده است، مشکلات رنگ باخته‌اند. اما اين در حالي است که متاسفانه در شرايط فعلي بي‌توجهي‌ عامدانه‌اي به محيط دانشگاه مي‌شود! نکته تاسف‌برانگيز چيزي جز اين نيست که حتي حاضر به پذيرش نقد و نظر هم نيستند و تاسف بيشتر هم اين است که به خود اجازه مقابله و برخوردهاي تند با دانشگاه مي‌دهند.
کاظم‌ اکرمي در پايان گفت:‌ ايران در دنيا به‌عنوان کشوري متمدن و با سواد شناخته مي‌شود. بر همين اساس توصيه مهم به مسئولان فعلي چيزي جز اين نمي‌تواند باشد که دانشگاه را در حالت رويارويي با خود نبينند و بدانند، بازگشت به همنشيني با اهالي دانشگاه مي‌تواند بسياري از گره‌هاي ما را باز و در نهايت توسعه را به هدفي که محقق شده است، تبديل کند.