بازتاب گسترده بيانيه جبهه اصلاحات

علي شكوري‌راد: در درون حاكميت جريانات پرقدرتي به دنبال نابودي اصلاحات‌اند
فاطمه راكعي:  خشم رسانه‌هاي ماهواره‌اي از بيانيه اصلاحات طبيعي است
تقي آزاد ارمكي :  يك جمعيت خاموش در جامعه ايراني هنوز به اصلاح امور معتقدند
 


مهدي بيك‌اوغلي| همان‌طور كه از قبل نيز پيش‌بيني مي‌شد، بيانيه جبهه اصلاحات با واكنش تند طيف‌هاي راديكال در دو راس پاره خط افراطيون داخلي و براندازان بيروني مواجه شد. بيانيه‌اي كه با اشاره به محتواي فكري و عملي اصلاحات و با مطرح كردن گزاره‌هايي چون مدارا، ضرورت حضور فعال زنان در جامعه، حراست از آزادي‌هاي فردي و اجتماعي، عدم خشونت، حاكميت قانون، تنش‌زدايي، شايسته‌سالاري و... تلاش مي‌كند ضمن تحليل چرايي بروز بحران اخير، راهكارهاي عملياتي براي برون‌رفت از مشكلات را نيز ارايه كند با چنان برخوردهاي تندي از سوي طيف‌هاي افراطي جناح راست و براندازان خارج‌نشين مواجه شد كه براي برخي ابهامات فراواني ايجاد كرده است.  مدت‌هاست كه بسياري از تحليلگران نسبت به نزديكي مواضع افراطيون داخلي و تندروهاي خارجي هشدار داده و اين پرسش را مطرح مي‌كنند كه نزديكي و همساني مواضع پايگاه رسانه‌اي جناح راست در ايران با مواضع دشمنان بيروني ايران، آيا به اين معنا نيست كه اهداف «تندروها» حتي در دو دنياي موازي با هم يكسان است و نهايتا هم به هم مي‌رسند؟ به عنوان نمونه نحوه نقد برجام در روزنامه‌هاي اصولگراي داخلي با نقدهايي كه در رسانه‌هاي رژيم صهيونيستي، عربستان سعودي و... در خصوص اين سند بين‌المللي صورت مي‌گرفت از يك منطق مشترك برخوردار بودند. اين نزديكي مواضع و همساني ديدگاه‌ها، پس از بيانيه جنبش اصلاحات نيز به روشن‌ترين شكل نمايان شد..
 

زماني كه هم تيغ تيز انتقادات راديكال‌هاي جناح راست و هم بغض و كينه برنامه‌هاي رسانه‌هاي پارسي‌زبان ايراني متوجه اين بيانيه شد و هر كدام با ادبيات خاص خود تلاش كردند، اصلاحات را به دليل اتخاذ رويكرد مصلحانه و تلاش براي سوق دادن جامعه به فضاي عدم خشونت بنوازند. جالب اينجاست كه رسانه‌هاي راديكال جناح راست، اصلاحات را به دليل سوق دادن جامعه به سمت براندازي و انقلاب شايسته تندترين برخوردها مي‌دانند، اما درست در موضع متضاد رسانه‌هاي ماهواره‌اي اصلاحات را به دليل تلاش براي جلوگيري از انقلاب و دگرگوني‌هاي عظيم در جامعه شايسته تندترين نقدها مي‌دانند. يعني يك منطق اما با دو استدلال ظاهرا متفاوت. بر اين اساس است كه ستون‌نويس سرويس سياسي كيهان با ادبياتي چون «اصلاح‌طلبان وطن‌فروش»، «خائنان»، «غرب‌زدگان»، «فتنه‌گران» و «گرا‌ دهندگان به دشمنان» از جنبش اصلاحات ياد مي‌كند و رسانه‌هاي ماهواره‌اي با عباراتي چون «وابستگان به قدرت»، «نوشندگان خون ملت»، «سد راه انقلاب مردم ايران» و... از آنها نام مي‌برند. اما اين يكساني در مواضع طيف‌هاي تندرو ناشي از چيست؟ چرا در جريان رخدادهاي اخير هم آواي يكساني از دو سوي اين پاره‌خط تندروي مشاهده مي‌شود؟ 
پاي آراي خاموش در ميان است؟
تحليلگران معتقدند پاسخ اين پرسش در محتواي گفتمان اصلاحات و ديدگاه مردم نسبت به اين محتوا نهفته است. تقي آزاد ارمكي يكي از اساتيد جامعه‌شناسي دانشگاه تهران در جريان گفت‌وگو با «اعتماد» از وجود يك جمعيت خاموش در بطن جامعه ايراني سخن مي‌گويد كه هنوز به اصلاح امور از طريق غيرخشونت‌آميز معتقدند، جماعتي كه تعداد آنها به ده‌ها ميليون ايراني مي‌رسد و به‌رغم مخالفت با روش فعلي نظام حكمراني، معتقدند نبايد كشور را به سمت روش‌هاي خشو‌نت‌آميز و خطرناك سوق داد. به اعتقاد اين استاد دانشگاه اگر جامعه هنوز دچار دگرگوني عظيم سياسي - اجتماعي نشده، ناشي از آن است كه اين طيف عظيم از ايرانيان هنوز به رويكردهاي مصلحانه و غيرخشونت‌آميز اعتقاد دارند و مايل هستند اصلاحات و مطالبات مورد نظر خود را از روش‌هاي غيرخشونت‌آميز محقق كنند. تلاش اصلاحات براي قرار گرفتن در نقش يك حلقه مياني كه از يك طرف به جوانان و زنان و... پيام بدهد كه مي‌توانند مطالبات خود را در بستر كنشگري مدني محقق كرده و از سوي ديگر حكومت را متوجه اين واقعيت كنند كه در صورت عدم پاسخگويي به مطالبات اقشار مختلف ايران بايد آماده بحران‌هاي فراگيري در جامعه باشد، طيف‌هاي تندرو را در هر دو سوي اين پاره‌خط برآشفته مي‌سازد. دليل وارد ساختن تند‌ترين اتهامات به اصلاح‌طلبان از سوي راديكال‌هاي اصولگرا و رسانه‌هاي ماهواره‌اي نيز ناشي از چنين نقش محوري از سوي جنبش اصلاحات است. عباس عبدي اما از منظر متفاوتي به اين بحث ورود مي‌كند و در يادداشت امروز «اعتماد» مي‌نويسد: «... من فكر مي‌كنم كه اگر مسير اصلاحات مقيد بودن به آن دو گزاره اصلي، يعني نپذيرفتن «نقض حاكميت قانون» و «شكاف قدرت و مسووليت» را كنار نمي‌گذاشتند و از خط قرمزهاي منطقي اصلاح‌طلبي عدول نمي‌كردند، احتمالا با وضعيت ديگري جز اينكه هست، مواجه بوديم. بهتر بود اصلاح‌طلبان راهي را باز مي‌كردند به جاي آنكه نقش سرعت‌گير را ايفا كنند...» «اعتماد» براي آگاهي از كم و كيف اين شرايط گفت‌وگويي را با دو تن از چهره‌هاي اصلاح‌طلب ترتيب داده تا در خصوص بيانيه جنبش اصلاحات، محتواي آن و چرايي برآشفتن طيف‌هاي راديكال داخلي و خارجي از آن بپردازد. علي شكوري‌راد، سخنگوي جبهه اصلاحات و فاطمه راكعي يكي از فعالان اصلاح‌طلب حوزه زنان در اين گفت‌وگو با اشاره به ضرورت سوق دادن جامعه به سمت فعاليت‌هاي مدني و غيرخشونت‌آميز از تلاش‌هاي طيف‌هاي تندرو براي فراگير ساختن بحران صحبت كردند.
علي شكوري‌راد: حكمراني كنوني براي مردم قابل قبول نيست 
 علي شكوري‌راد، سخنگوي جبهه اصلاحات با اشاره به بيانيه اخير جنبش اصلاحات گفت: جنبش اصلاحات كه از سال 1376 آغاز شد و تحولات عظيمي را در فضاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و... كشور شكل داد، 25 ساله شده است. هرچند در اين 25 سال فراز و فرودهاي فراواني را شاهد بوده است، اما به‌رغم اين فراز و فرودها و دشمني‌ها و تقابل‌هاي جدي، اصلاحات ماندگار بوده و نقش برجسته‌اي در گسترش آگاهي‌ها و خشونت پرهيزي داشته است و شاهد ثمرات آن هستيم. در واقع به دليل قوت پايه‌هاي گفتمان اصلاح‌طلبي، همه جريانات مختلفي كه با آن تقابل داشته و مي‌خواسته‌اند اصلاحات را از صحنه بيرون كرده يا آن را را حذف كنند، موفق به اين كار نشده‌اند. اكنون در درون حاكميت جريانات بسيار پرقدرتي وجود دارند كه به دنبال نابودي جنبش اصلاحات و از صحنه بيرون كردن اصلاح‌طلبان هستند. شكوري‌راد با اشاره به اينكه نمونه اين نوع برخوردها را مي‌توان در رسانه‌هاي تندرو جناح حاكم به عينه ديد، ادامه داد: مطلبي كه روزنامه كيهان در واكنش به بيانيه اخير جبهه اصلاحات نوشته، نشان‌دهنده بغض فراواني است كه در اين بخش از نيروهاي تندرو در درون حاكميت عليه «جنبش اصلاحات» و «گفتمان اصلاح‌طلبي» وجود دارد. اين طيف راديكال اگر بهانه و مجال لازم را پيدا كنند، نشاني از اصلاحات باقي نخواهند گذاشت. اين نوع واكنش‌ها نشان مي‌دهد اصلاحات يك جريان زنده و گفتمان آن اثرگذار است.او گفت: اما اينكه اصلاحات به‌رغم همه اين دشمني‌ها و تقابل‌ها و مخالفت‌ها در عرصه عمومي، سياسي، اجتماعي و در بطن افكار عمومي ايرانيان باقي مانده، برآمده از پايه‌هاي قانوني و رفتار خشونت پرهيز و دلسوزانه‌اي است كه اين جناح همواره نسبت به ايران و اصل نظام در پيش گرفته است. براي اصلاح‌طلبان اين موضوع كه حكمراني با شاكله و رويكردهاي كنوني قابل قبول مردم نيست و بايد اصلاح شود، اصلي اساسي است. اين مجموعه در عين حالي كه خواهان از ميان رفتن اصل نظام نيست، وضعيت فعلي را منطبق بر خواست اكثريت مردم نمي‌داند. در واقع وضعيت امروز مورد قبول مردم نيست و مردم گونه‌اي ديگر از حكمراني را طلب مي‌كنند. افراد و جرياناتي كه مديريت كشور را به دست گرفته‌اند، برخلاف اهدافي عمل مي‌كنند كه مردم به خاطر آنها انقلاب اسلامي را شكل دادند.
سخنگوي جبهه اصلاحات اظهار داشت: به دليل همين رويكرد مردم‌گرايانه و مسالمت‌جويانه است كه نقطه عزيمت اصلاح‌طلبان محكم است. اين گفتمان پايه‌هاي نظري، فكري و اجرايي محكمي دارد كه همين محتوا تداوم اين جنبش را تضمين مي‌كند. مبتني بر اين محتواي غني است كه مخالفان نتوانسته‌اند اين جنبش را از ميان ببرند و چون نتوانسته‌اند آن را از ميان برده يا آن را مهار كنند از دست اين جنبش عصباني هستند. اما دشمنان اصلاحات را تنها طيف‌هاي تندروي جناح حاكم تشكيل نمي‌دهند. در نقطه مقابل، بخش‌هاي ديگري نيز قرار دارند كه خواهان نابودي اصل نظام هستند و چون اصلاح‌طلب‌ها را با خود همراه نمي‌بينند با آنها دشمني مي‌كنند. هر اندازه كه حكمراني طي سال‌هاي اخير بر طبل اصلاح‌ناپذيري خودش كوبيده، اصلاح‌طلبان تضعيف و اين جناح تندرو تقويت شده است. رويكرد اشتباه   يعني اصلاح ناپذير نشان دادن خود - باعث شده بخشي از بدنه جامعه به سمت مخالفان اصل نظام متمايل شده، با اصل نظام ناسازگار شوند. امروز دور، دورِ براندازان شده و اصلاح‌طلبان به حاشيه رانده شده‌اند.
او يادآور شد: هرچند اصلاح‌طلبان در هيچ‌ قطب از دو قطبي حاضر حضور ندارند. اما اعتراضات و انتقادات خود را همان طور كه از ابتدا داشته‌اند و بر اساس آن گفتمان اصلاحات را شكل داده‌اند، با صداي بلند فرياد مي‌زنند. در بيانيه اخير جنبش اصلاحات نيز به همان باورهاي ريشه‌اي گفتمان اصلاح‌طلبي اشاره شده است. اين روند نشان مي‌دهد كه رويكرد اصلاحات رويكردي پايدار و بادوام است. 25 سال است كه جنبش اصلاحات آغاز شده و 25 سال است كه از قانونگرايي، خشونت پرهيزي، مردم‌سالاري، شايسته‌سالاري، تنش‌زدايي، گفت‌وگو و... صحبت مي‌كند. البته براي اصلاحات، صبوري و استقامت، همواره پارامترهاي مهمي هستند. در واقع در بطن زمان است كه اين مطالبات در عرصه عمومي به شكل يك مطالبه جدي و همگاني مطرح مي‌شود. استقامت و استمرار بر پيگيري مطالبات اصلاح‌طلبانه نهايتا حاكمان را به اين نتيجه خواهد رساند كه كشور را اين گونه نمي‌شود اداره كرد و تن به اصلاح امور مطابق خواست مردم خواهند داد.
شكوري‌راد خاطرنشان كرد: جنبشي كه اخيرا در كشور پديد آمده است در عمل به حاكمان مي‌فهماند كه با روش‌هاي فعلي مورد پذيرش جامعه نيستند و بايد خود را اصلاح كنند. از اين منظر، جنبش اخير به كمك جنبش اصلاحات مي‌آيد تا روندي را كه بر طبل اصلاح‌ناپذيري مي‌كوبد، متوجه ضرورت‌هاي اصلاح و تحول كند. اگر كساني كه در مصدر قدرت هستند، بپذيرند كه نمي‌توان به اين شكل جامعه را اداره كرد و هسته سخت قدرت بخواهد اصلاحاتي صورت بدهد، اصلاح‌طلبان راهكارهاي عملي مناسبي دارند كه مي‌توانند عرضه كنند. اصلاحاتي كه هم باعث رضايت مردم بشود و هم كشور را از معرض آسيب‌هاي يك فرآيند انقلابي مصون نگه دارد. به اين دليل است كه افراطيون در هر دو سو به خون اصلاحات و اصلاح‌طلبان تشنه هستند. آنها مي‌دانند با وجود گفتمان اصلاح‌طلبي به اهدافي كه مغاير منافع ملي است، نخواهند رسيد.
فاطمه راكعي: خواستار مجازات آمران و عاملان برخوردهاي خشن با مردم هستيم
فاطمه راكعي، نماينده اصلاح‌طلب دوره ششم مجلس از منظر ديگري به بحث ورود كرده و مي‌گويد: طبيعي است كه تندروهاي داخلي و طيف‌هاي راديكال بيروني با بيانيه اخير جنبش اصلاحات مخالفت كنند و آن را برنتابند. اساسا اگر چنين مخالفت‌هايي از سوي كيهان و اعوان و انصارش از يك طرف و تندروهاي خارجي از سوي ديگر صورت نمي‌گرفت، تعجب‌آور بود. ما هم از آغاز مي‌دانستيم كه اين بيانيه باعث برآشفتن برخي افراد و جريانات خواهد شد؛ با اين آگاهي و دانسته اين بيانيه صادر شد و هرگز به فكر تاييد افراطيون نبوديم. اين وظيفه تاريخي گفتمان اصلاحات است كه از منافع بلندمدت مردم دفاع كنند و كشور را به سمت آن سوق بدهند.
او گفت: گفتماني كه 25 سال قبل با ظهور اصلاحات و با راهبري سيدمحمد خاتمي شكل گرفت و تلاش كرد از مدارا، از گفت‌وگو، از تعامل، مردم‌سالاري و... سخن بگويد. اين گفتمان با همه فراز و فرودهاي دهه اخير و حتي زماني كه برخي طيف‌هاي افراطي چپ در ايران، بحث عبور از خاتمي را مطرح كردند به مسير خود ادامه داد و منافع مردم و كشور را جست‌وجو كرد. سيدمحمد خاتمي به روشني گفت كه كشور انقلاب كرده و محتواي اين انقلاب در قالب مشي مصلحانه بايد به منصه ظهور برسد.  راكعي با اشاره به اينكه خاتمي معتقد بود نمي‌توان سخن از اصلاحات زد، اما به هر بهانه‌اي صحبت از انقلاب دوباره كرد و مدام كشور را دچار دگرگوني‌هاي ساختاري كرد، گفت: اصلاحات تلاش كرد به جاي «هيجان»، «منطق» را؛ به جاي «احساسات»، «عقل» را؛ به جاي «خشونت»، «مدارا» را؛ به جاي «تقابل»، «گفت‌وگو» را؛ به جاي «تنش‌زايي»، «تنش‌زدايي» را؛ به جاي «تقابل با جهان»، «تعامل با جهان» را و به جاي «رفتارهاي پراكنده»، «اصلاح‌طلبي» را در پيش بگيرند. همان طور كه سيدمحمد خاتمي بر اين مرام و چارچوب تاكيد دارند، اصلاح‌طلبان نيز كه در اين هوا تنفس مي‌كنند، پايبند به لوازم و ضوابط اصلاح‌طلبي هستيم.  او يادآور شد: البته معناي اين اصلاح‌طلبي، انفعال نيست؛ ما ضمن اينكه از مطالبات بحق مردم ايران و نسل‌هاي مختلف دفاع كرده و هر گونه رفتارهاي خشن و غيرقانوني با مردم را محكوم مي‌كنيم و خواستار مجازات آمران و عاملان برخوردهاي خشن با مردم هستيم، اما در عين حال به دنبال تحقق اين مطالبات در قالبي ضدخشونت و مدني هستيم. ما نماينده 25 سال اصلاح‌طلبي در كشور هستيم. دوره پر افتخار دولت اصلاحات و زمامداري مجلس ششم كه يكي از نقاط درخشان در تاريخ كشورمان است، نشان مي‌دهد كه اين گفتمان مي‌تواند ضمن توجه به مطالبات مردم حركت كشور در مسير توسعه، اقتدار و افتخار را براي ايران و ايراني بيافريند. راكعي گفت: بر اين اساس كه جنبش اصلاحات معتقد است كشوري كه چندين دين و اقليم و فرهنگ و طيف دارد، بايد مبتني بر ايده «ايران براي همه ايرانيان» قدم بردارد و تلاش كند تا بستري براي پويايي و رشد همه اقوام و مذاهب و اقليم‌ها فراهم سازد. اصلاحات امروز هم بر همان گفتماني پافشاري مي‌كند كه 25 سال پيش حماسه دوم خرداد را شكل داد. آزادي رسانه‌ها، گردش آزاد اطلاعات، توسعه مناسبات جهاني، آزادي فعاليت‌هاي مدني، تاكيد بر حاكميت قانون و... مهم‌ترين محتواي اين گفتمان محسوب مي‌شود. اين فعال حوزه زنان با اشاره به اينكه گروه‌هاي تندرو از بدو پيروزي انقلاب، تلاش كردند تا مسير كشور را به حاشيه بكشانند، گفت: نبايد اجازه داد اين طيف‌هاي تندرو بر بستر مطالبات مردم سوار شوند و كشور را دچار حاشيه كنند. بدون ترديد كشور از منظر نهادي و ساختاري با مشكلات عديده‌اي مواجه است. اما اصلاح اين روند نه به وسيله دولت‌هاي خارجي و طيف‌هاي تندرو، بلكه از بطن كشور و با استفاده از مشاركت بالاي شهروندان به بار بنشيند. راكعي گفت: مبتني بر اين محتوا معتقدم كه برآشفتن كيهان و طيف‌هاي تندروي داخلي و فحاشي براندازان بيروني نه تنها عجيب نيست، بلكه نشانه‌اي است كه از مسير درست اصلاحات و تاكيد بر گفتماني كه مي‌تواند كشور را به سمت بهبود وضعيت، تحقق آزادي مردم و افزايش مشاركت‌هاي عمومي سوق بدهد.
  علي شكوري‌راد :براي اصلاح‌طلبان اين موضوع كه حكمراني با شاكله و رويكردهاي كنوني قابل قبول مردم نيست و بايد اصلاح شود، اصلي اساسي است.
  فاطمه راكعي:اصلاحات تلاش كرد به جاي «هيجان»، «منطق» را؛ به جاي «احساسات»، «عقل» را؛ به جاي «خشونت»،« مدارا»را؛ به جاي« تقابل»،« گفت‌وگو» را ؛ به جاي «تنش زايي»، «تنش‌زدايي» را؛ به جاي« تقابل با جهان» ، «تعامل با جهان» را و به جاي «رفتارهاي پراكنده»،
« اصلاح طلبي» را در پيش بگيرند.