مطالبات اصلی زنان رفع تبعیض در عرصه‌های اجتماعی است

آرمان ملی- احسان انصاری: محمد توسلی اولین شهردار تهران پس از انقلاب و از یاران نزدیک مهندس بازرگان است. او در سال ۱۳۳۵ وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان بود. از سال ۱۳۴۰ و با تشکیل نهضت آزادی از اعضای آن شد و در سال ۱۳۴۱ برای تحصیل در رشته مهندسی حمل‌ونقل و ترافیک به آلمان رفت. سپس برای ادامه تحصیل در رشته راه و ترافیک به آمریکا رفت. قبل از پیروزی انقلاب مسئول تبلیغات ستادهای راهپیمایی و ستاد استقبال از امام خمینی(ره) بود و با روی کار آمدن دولت موقت به عنوان شهردار تهران برگزیده شد. توسلی را طراح اسم «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» برای ارتش مردمی تشکیل شده در اوایل پیروزی انقلاب می‌دانند. او اکنون دبیرکل نهضت آزادی ایران است. «آرمان ملی» برای تحلیل و ارزیابی ریشه‌های اعتراضات اخیر و چشم‌انداز پیش‌روی کشور با محمد توسلی گفت‌وگو کرده که در ادامه ماحصل این گفت‌و‌گو را می‌خوانید. مهم‌ترين دلايل اعتراضات اخير را در چه مسائلي مي‌دانيد؟ اعتراضات اخير چه تفاوت‌هايي با اعتراضات گذشته داشت؟
اعتراضات اخير پس از جان باختن مهسا اميني در شهريورماه، بروز انباشته شده مطالبات گذشته است. اين اعتراضات پس از انحراف از مطالبات و برخي آرما‌ن‌هاي مردم در انقلاب 57 که توسط رهبر انقلاب در نوفل لوشاتو بر بام رسانه‌هاي جهاني مطرح کرده بودند و مردم به استناد آنها در 12 فروردين 58 به جمهوري اسلامي 98 درصد رأي دادند. در چهار دهه گذشته اين اعتراضات از طريق مطبوعات، احزاب و نهادهاي مدني به ويژه در فرصت برگزاري انتخابات و طرح مطالبه انتخابات آزاد، سالم و رقابتي طبق اصول قانون اساسي ادامه پيدا کرده است. اين فرايند پس از انتخابات در سال 88، در سال 96 به اوج خود رسيد، به‌طوري‌که همه مقامات و نهادهاي حاکميتي از نامزد محافظه‌کاران آقاي رئيسي حمايت کردند اما جنبش اجتماعي با 24 ميليون رأي خود به آقاي روحاني اعتراض خود را به محافظه‌کاران نشان دادند. در اعتراضات اخير دو عامل کاملا برجسته بود؛ اعمال برخي رفتارها با برخي از زنان جامعه که در قالب گشت ارشاد بروز پيدا مي‌کرد و تشديد بحران معيشتي جامعه در اثر تداوم تورم افسار گسيخته و بيکاري به ويژه براي نسل جوان، نسل جوان تحصيل‌کرده دانشگاهي که نمي‌تواند اميدي به آينده شغلي خود داشته باشد. به همين علت اعتراضاتي در سطح جامعه صورت گرفت.
ارزيابي شما از نحوه کنشگري نخبگان جامعه در اعتراضات اخير چگونه بود؟آيا نخبگان به خوبي در درک واقعيت‌هاي جامعه اهتمام داشتند؟
در اين اعتراضات حضور دانشجويان در دانشگاه‌ها و پشتيباني اساتيد دانشگاه‌ها و ساير نخبگان چون پزشکان، هنرمندان، فرهنگيان، کارگران، ورزشکاران و... مملوس بوده است.


جريان‌هاي سياسي و به خصوص اصلاح‌طلبان نسبت به اتفاقات اخير چه رويکردي داشتند؟آيا اين رويکرد مورد قبول جامعه قرار داشت؟
جريان‌هاي سياسي از جمله نهضت آزادي ايران از حقوق اساسي و مطالبات مردم به ويژه نسل جوان حمايت کردند. اما باتوجه به گسست نسلي و روشن نبودن مديريت جنبش اجتماعي در شرايط کنوني، عموم اصلاح‌طلبان با احتياط اظهارنظر کردند و در انتظار شکل‌گيري مديريت مطالبات اجتماعي هستند تا با اطمينان، هماهنگي عملي خود را بروز دهند. اما با توجه به حمايت و ابراز همدردي جامعه از جمله جمعي از علماي ديني اعم از سني و شيعه با مطالبات معترضين، سکوت جمعي از اصلاح‌طلبان قابل توجيه نيست.
به چه ميزان شکاف نسلي را در جامعه ايران مشهود مي‌دانيد؟آيا شکاف نسلي يکي از دلايل اصلي اعتراضات اخير بود؟
بله شکاف نسلي مشهود است. زيرا نسل طبقه متوسط گذشته که امکانات زندگي خود را دارند مي‌توانند با تورم و افزايش هزينه‌هاي زندگي مدارا کنند، اما نسل جديد از جمله فارغ‌التحصيل‌هاي دانشگاهي که با بيکاري و فقر و يا عدم تعادل درآمدها و هزينه‌ها روبه‌رو هستند و همزمان از طريق شبکه‌هاي اجتماعي و آگاهي از حقوق خودشان اين شکاف را احساس مي‌کنند چه راهي براي بيان مطالبات پيش‌رو خود دارد.
چه ويژگي‌هايي براي نسل جديد قائل هستيد؟ چرا نسل جديد نسبت به نسل‌هاي گذشته در بيان مطالبات خود صريح‌تر شده است؟
نسل جديد از طريق شبکه‌هاي اجتماعي از آگاهي بالايي برخوردار است و به همين مناسبت با توجه به مشکلات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جامعه راهي جز پيگيري صريح مطالبات خود در عرصه عمومي براي خود نمي‌بيند.
در اعتراضات اخير دانشگاه‌ها دوباره به صورت مدني تأثيرگذاري خود را نشان دادند. چرا تأثيرگذاري مدني دانشگاه در سال‌هاي اخير کاهش پيدا کرده بود؟
در دوران کرونا و تعطيلي دانشگاه‌ها و همچنين فضاي جديد در مديريت دانشگاه‌ها و اعمال محدوديت‌ها عملا فعاليت‌هاي دانشجويي محدود شده بود. اما با بازگشايي دانشگاه‌ها و برخي رخدادها و بروز اعتراضات در سطح جامعه، دانشجويان نيز که همواره متاثر از جامعه هستند، در دانشگاه‌ها اجتماعات اعتراضي مسالمت‌آميز داشتند که البته به تدريج با واکنش نيروهاي مسئول روبه‌رو شده‌اند.
تحليل شما از نحوه برخوردي که با معترضان صورت گرفت چيست؟ آيا اين نوع برخورد را قانع کننده مي‌دانيد؟
سياست مديريت دانشگاه‌ها و دستگاه‌هاي مسئول متأسفانه برخورد و بازداشت برخي از دانشجويان در اعتراضات مسالمت‌آميز در داخل دانشگاه‌ها و همچنين تعليق و ممنوع الورود کردن آنان به محيط دانشگاه‌ها بوده است. اين برخوردها که اغلب با همکاري حراست و هماهنگ با مديريت دانشگاه‌ها صورت مي‌گيرد و نقض استقلال و حرمت فضاي دانشگاه‌هاست آثار سوئي در امنيت فضاي آموزشي و کارکرد دانشگاه‌ها داشته است.
چه توصيه‌هايي براي نحوه برخورد با چنين اتفاقاتي داريد؟
تجربه تاريخي نشان مي‌دهد که حاکميت‌ها براي برخورد با اعتراضات شهروندان آن را راديکاليزه مي‌کنند. رخداد 16 آذر سال 32 و 18 تير 78 نمونه‌اي از اين سوابق تاريخي است. بپذيريم که اين شيوه‌ها شناخته شده است و تاثيري در افکار عمومي ندارد. توصيه مشفقانه اين است که در اين سياست تجديدنظر کنند و ضمن حفظ حرمت شهروندان و به ويژه فضاي مقدس دانشگاه‌ها از اعمال برخي رفتارها خودداري شود.
در اعتراضات اخير زنان در محوريت اعتراضات بودند. ارزيابي شما از اين موضوع چيست؟ مهم‌ترين مطالبات زنان امروز ايران را چه مي‌دانيد؟
اگرچه حجاب يکي از محورهاي اعتراض برخي زنان بوده پس از مرگ مهسا اميني و اعتراضات اخير گام محسوسي هم به لحاظ نظري و و هم به لحاظ اجرايي برداشته است و انتظار مي‌رود در يک فرايند حقوقي قانون مصوب قبلي آن هم اصلاح شود، اما مطالبات اصلي زنان رفع تبعيض در عرصه‌هاي مختلف اجتماعي جامعه است .
با توجه به چالش‌هاي داخلي و فشارهاي خارجي چه چشم‌اندازي را پيش روي کشور مي‌بينيد؟
چالش‌هايي که امروز در عرصه‌هاي داخلي و روابط بين‌المللي شاهد هستيم ناشي از انحراف از مطالبات تاريخي ملت ايران و آرمان‌هاي اوليه انقلاب است. در چنين ساختاري اگر تحولي در برخي ديدگاه‌هاي حاکميت رخ ندهد، چشم‌انداز پيش‌رو تشديد مشکلات داخلي و بين‌المللي است.
راهکار شما براي عبور از بحران‌هاي کنوني کشور چيست؟
راهکار واقع بينانه براي عبور از بحران‌هاي کنوني کشور اجراي قانون است. در شرايط حساس کنوني که بيگانگان با رسانه‌هاي گسترده خود به‌طور يکپارچه در راستاي منافع خود به حمايت از اعتراضات پرداخته‌اند، راهکار واقع بينانه بازگشت به مردم از طريق گفت‌وگو و پاسخ به مطالبات قانوني و برحق ملت است تا با انسجام و وحدت ملي بتوان در مقابل خطراتي که منافع ملي و تماميت ارضي کشور را تهديد مي‌کند ايستادگي کرد. براي اين منظور گام نخست اصلاح ساختاري در قانون اساسي است.