روزنامه اعتماد
1401/09/05
هميشه چنين خواهد بود
يكرويدادها و بحرانها يك نشانه هستند: نشانهاي -به بيان كانت- توامان «يادآورنده، نماينده و پيشگويانه». اين نشانه، نشان ميدهد كه هميشه چنين بوده است (نشانه يادآورنده)؛ هماكنون نيز چيزهايي دال بر يك رويداد روي ميدهد (نشانه نماينده) و سرانجام، نشان ميدهد كه هميشه نيز چنين خواهد بود (نشانه پيشگويانه). كانت، هشدار ميدهد كه نشانه يادآورنده، نماينده و پيشبينيكننده را نه در رويدادهاي بزرگ، بلكه در رويدادهايي بايد جست كه بسيار كمشكوهتر و كمنمودتر هستند. از اين منظر، اين وجه رويداد يا بحران نيست كه معنا دارد، بلكه آنچه رويدادي را ميسازد كه ارزش يادآورندگي، نمايندگي و پيشبينيكنندگي دارد. پس، ماجراي خود رويداد، نه استعداد شگرف تخريبي آن است و نه اداها و جار و جنجالي كه همراه آن است. آنچه معنا دارد شيوهاي است كه رويداد/بحران با آن يادآورندگي، نمايندگي و پيشگويي خود را به نمايش ميگذارد و در پيرامونش، از سوي مردماني دريافته ميشود كه در حادثشدن آن نقشي نداشتهاند، اما به آن مينگرند، شاهد آنند، در پي آن كشيده ميشوند و چشمان خود را ميشورند و به حال و آينده به گونهاي ديگر مينگرند و براي زيست در ميان رويدادها و بحرانها خود را مهيا ميكنند. بنابراين، آنچه بيش از خودِ رويداد و بحران اهميت دارد استعداد نهفته آن در همين ياد و يادآوري است. به بيان ديگر، رويدادها/بحرانها نوري هستند كه به ره اصحاب قدرت فرود ميآيند -رهنشانههايي در مسير گذر و گذار تاريخي آنان- كه اگر بدانند و بپرسند كه به چه ميخوانندشان، رو به سوي ساحل نجات خواهند شد و اگر ندانند و نپرسند، يا بر اين خيال شوند كه شايد خطايي پا به ره آنان نهاده است، نخواهند دانست كه شبهاي تاريك و موجهاي سهمگين و گردابهاي حايل لب درگاه حال و آينده آنان است، نخواهند دانست كه رويدادها/بحرانها تنها نقش و رنگ آرايش تاريخ نيستند و نخواهند توانست در حافظه رويداد بخوانند اين سخن: «به پشتِ اين رويداد، رويدادي است گران، پشت آن هم رويدادي دگر. تمهيد و تدبيري بايد كرد، قبل از آنكه هنگام و هنگامه آن رويداد بزرگ فرارسد.»
دو-
امروز، جامعه ما با پديدهاي رخدادگون (پديدهاي غيرقابل پيشبيني كه از هيچكجا و همهكجا ميآيد) مواجه است. در گستره مواجهه با اين رخداد، آنچه به نمايش درآمده، نشانهها و رهنشانههايي هستند كه تدبيرگران و اهالي منزل ما، در مسير تاريخي خود نديدهاند و از كنارشان -بيآنكه از گوهر يادآورندگي، نمايندگي و پيشگويي آنان نصيبي ببرند- سهل و بيخيال گذشتهاند. لذا امروز، حال و احوال تدبيرگران ما مثل حال و حالت شكاري ميماند كه از شكارچي خود ايده و تصوير و تعريفي ندارد و تنها از رهگذر تجربه تماميت و كليت ناشناخته شكارچي ميتواند شناختي نسبت بدان حاصل كند. آشكار است كه چنين شرايطي، به تعبير دريدا، شرايط فقدان تصميم و تدبير است، شرايط ظاهر شدن كليدها در نقش قفل است، شرايط انفعال و وانهادگي است، شرايط تعليق و تخريب است، شرايط ديدنهاي ناجور و كزنگريستها و كنش/واكنشهاي كژ و ناجور است، شرايط من بدو، آهو بدو است، شرايط بحرانهاي انعكاسي (آنجا كه تدبير بحران بر دامنه و عمق بحران ميافزايد) است. اما اين رخداد، با خود انبوهي از نشانههاي پيشگويانه را همراه دارد: نشانههايي كه با وضوح تمام از تداوم و گشت و بازگشت سخن ميگويند و زير لب زمزمه ميكنند: تاريخ قبرستان كساني است كه از نشانههايي به سيلابي در راه نميبرند و قايقي نميسازند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
بهترين برد بعد از بدترين باخت
پس از فشارهاي سياسي، هستهاي ونظامي نوبت به حقوق بشر رسيد
خسارت آلودگي هوا براي ايرانيها سالانه 7 ميليارد دلار است
فکر نکنید جمهوری اسلامی نباشد، ایران سويیس میشود
وریا غفوری بر اساس کدام ماده قانونی دستگیر شده؟!
هميشه چنين خواهد بود
مسوولیت همزاد قدرت
جوهر دانایی
استفاده ابزاري از شادي مردم ممنوع
مگر بودجه بدون جدول هم داريم؟
فشار براي خلع سلاح
وعدهها بینهایت تحقق صفر
ايران و نشست ويژه شوراي حقوق بشر سازمان ملل