نه شرقی نه غربی، جهانی

فریدون مجلسی تحلیلگر مسائل بین‌الملل سفر رئيس‌جمهور چين به عربستان و انعقاد قرار داد 35 ميليارد دلاري با اين کشور سبب شد تا اين مساله پيش‌ آيد که چيني‌ها طبيعتا عرب‌ها را ترجيح مي‌دهند. چرا که عرب‌ها ثروتمند هستند داراي بازار بسيار بزرگ هستند و با دنيا رابطه دارند و پروتکل‌هاي FATF را قبول کردند و بر مبناي آن به نظام بانکي دنيا متصل هستند و تجارت با آنها دردسرآفرين نيست و موجب تحريم شرکت‌ها نمي‌شود. اينها مسائلي است که کشورها در روابط خارجي خود به آنها اهميت داده و رعايت مي‌کنند. روابط بازرگاني چين با کشورهاي عربي خصوصا عربستان سعودي و همچنين مصر، امارات و... چندين برابر بيشتر از روابطش با ايران است. چگونه مي‌توان توقع داشت که بازار عربي را به بازار ايران ترجيح ندهند. اما در اعلاميه‌اي که دادند البته گرچه به‌خاطر منافع‌شان يک اظهار راهنمايي کردند که اختلافات ايران و امارات بر سر جزاير به صورت مسالمت‌آميز حل و فصل شود اما اين حرف فرصت‌طلبانه‌اي است که براي منافع خودشان زدند. چين با ايران نه اتحاد خاصي دارد و نه تعهد خاصي در برابر ايران دارد و نه نيازي دارد به عنوان بزرگ‌ترين قدرت اقتصادي و بازرگاني جهان بخواهد با ايران متحد باشد. به خصوص چون ايران به‌خاطر تحريم‌ها رابطه مهم بازرگاني ندارد و اين رابطه نيز با چين داراي ابعاد گسترده است از نظر چيني‌ها اين ارتباط الزامي است. کشورهايي که در دنيا روابط بين‌المللي دارند اگر خواسته‌هاي خود را از چين تامين نکنند از ساير کشورها تامين خواهند کرد. در حالي که ايران به‌خاطر تحريم‌ها روابط بين‌المللي تجاري چنداني ندارد و بيشتر منحصر به چين و روسيه است و در عرصه رقابتي هم قرار نمي‌گيرد و آنها هم آزادانه سياست‌هاي خود را پيگيري مي‌کنند. البته نبايد اين مساله را ناديده گرفت که اقدام چيني‌ها کاملا شتاب‌زده و حساب نشده بود که نبايد بدان دامن زد و بر ابعاد آن افزود. فقط چيني‌ها بايد پاسخگو باشند که به مقام مسئول اين کشور در سفر به تهران پاسخگوي اين مساله بوده و به حاکميت ملي و تماميت ارضي ايران احترام گذاشته است. البته ايران بايد به مسائل مهمي در منطقه بينديشد و بتواند با انعقاد قراردادهاي اقتصادي با کشورهاي ديگر اقتصاد خود را تقويت کند. ما گرفتاري‌هاي بزرگي را بعضا ناشي از برخي عملکردها و رويکردهاي خودمان داريم که باعث شده آنطور که بايد و شايد به منافع مدنظر دست پيدا نکينم. لذا بهتر است در نوع رويکردها و عملکردها اصلاحات و تغييراتي انجام دهيم تا بتوانيم در عرصه ديپلماسي موفقيت‌هاي بيشتري به‌دست آوريم. البته اينکه گفته مي‌شود ايران فقط نبايد به سمت شرق يعني چين و روسيه متمايل باشد بلکه بايد با غربي‌ها نيز تعامل داشته باشد بايد گفت؛ ايران اگر به سمت کشورهاي غربي هم برود دوباره دچار همين مساله‌اي مي‌شود که به سمت کشورهاي شرقي رفته‌ايم. لذا ايران نه به سمت غرب و نه به سمت شرق بايد برود بلکه بايد به سمت جهان برود و قوي‌ترين روابط را با قوي‌ترين اقتصادهاي دنيا داشته باشد. مهم‌تر از اينها نيز زماني که ايران مسائل بين‌المللي خود را حل و فصل کرد بهتر است بيش‌ترين روابط صنعتي اقتصادي را با کشورهاي ثروتمند همسايه مثل عراق، کويت، امارات، عربستان و ترکيه ايجاد کند. چرا که دور و بر هيچ کشوري را به اندازه ايران چنين همسايگان ثروتمندي نگرفتند که ايران مي‌تواند با ارتباط مفيد با آنها اقتصاد خود را تقويت کند.