زندگی جادویی کوتاه‌قدترین مرد جهان 

 جوان دوست‌داشتنی و خونگرم اهل بوکان در استان آذربایجان‌غربی، توانست با قد 65.24 سانتی‌متری خود، رکورد کوتاه‌قدترین مرد جهان را که در اختیار «ادوارد نینو هرناندز» ۳۶ ساله کلمبیایی با 72.1 سانتی‌متر بود، بشکند و این عنوان را از آن خود کند. اکنون نام او به عنوان کوتاه قدترین مرد جهان، در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است. هرچند او این اتفاق را برای خودش یک رویا می‌دانسته که نامش در گینس ثبت و این رکورد به نام یک ایرانی در تاریخ ماندگار شود، اما کوتاهی قدش برای او دردسرهای زیادی را به همراه داشته است. در پرونده امروز زندگی‌سلام، با «محمد قادرزاده» و پدرش درباره ثبت این رکورد در گینس و روایت‌های‌شان از زندگی به سبک کوتاه‌قدترین مرد جهان گفت‌وگو کردیم که در ادامه خواهید خواند.
21 ساله، وزنم  6 کیلو و قدم 65 سانتی‌متر
«افشین قادرزاده» که مادرش و بیشتر اهالی روستای‌شان او را محمد صدا می‌زنند، متولد 22 تیر 1381 در روستای خورخوره بوکان استان آذربایجان‌غربی است. شهرستان بوکان در جنوب آذربایجان‌غربی و روستای خورخوره در ۶۵ کیلومتری شهر بوکان قرار دارد. او درباره خودش می گوید: «من الان 21 ساله هستم. زمانی که به دنیا آمدم، 700 گرم بودم و پدر و مادرم امیدی به زنده ماندنم نداشتند. الان هم که 20 سالگی را رد کرده‌ام، 6 کیلو و نیم وزن دارم. من سومین فرزند خانواده‌ام هستم و 2 برادر و خواهر بزرگ‌تر هم داشتم که پیش از به دنیا آمدنم، فوت کردند.»
دلیل کوتاهی قد افشین، ازدواج فامیلی است
پدر افشین درباره علت کوتاهی قد پسرش می‌گوید: «ما چندین سال قبل از به دنیا آمدن آقا افشین، برای بچه‌دار شدن دکتر می رفتیم. قبل از او هم، 2 بچه‌مان به دنیا آمدند که فوت شدند. از وقتی افشین به دنیا آمد، به دلیل شرایط جسمانی‌اش، باز هم سر و کارمان مدام با دکترها برای درمان او بوده است. بنابراین در این سال‌ها به خیلی از اهداف و آرزوهای‌مان نرسیدیم، چون درگیر دکتر رفتن بودیم. درباره قد کوتاه افشین هم به ما گفتند دلیل این اتفاق، فامیلی‌بودن ازدواج‌مان بوده است. من و مادرش، پسرعمو و دخترعمو هستیم. همه دکترهایی که رفتیم به خصوص همین مورد آخر، به ما گفتند که مشکل ژنتیکی داریم. برای افزایش قد او هم به پزشکان مختلفی در شهرهای تهران، تبریز و ارومیه مراجعه کردیم اما نتیجه‌ای نگرفتیم.»
همه بازی‌های جام‌جهانی را دیدم
از او درباره اوقات فراغتش می‌پرسم و این‌که چه برنامه‌هایی برای سرگرمی و تفریحاتش دارد که می‌گوید: «این اواخر که جام‌جهانی بود، همه بازی‌ها را تماشا کردم. عاشق تماشای فوتبال هستم. فوتبالیست‌های مورد علاقه‌ام علی دایی و کریستیانو رونالدو هستند. خودم که به علت ضعف مفرط بدنی نمی‌توانم هیچ نوع ورزشی را انجام دهم ولی توانایی پیاده‌روی عادی و روزمره را البته به سختی دارم. کلا اوقات‌فراغتم را با تماشای تلویزیون ،  فیلم و فوتبال می‌گذرانم. فیلم هم بیشتر ایرانی و ترکیه‌ای نگاه می‌کنم. می‌توانم به دو زبان کردی و فارسی صحبت کنم. تام و جری هم یکی از کارتون‌های مورد علاقه‌ام است و اگرچه ممکن است تصور کنید با جری هم‌ذات‌پنداری می‌کنم اما در واقع تام گربه را ترجیح می‌دهم (می‌خندد)».


زندگی ام جادویی شد
«افشین» درباره لحظه ثبت‌شدن نامش در گینس و واکنش دیگران به این اتفاق می‌گوید: «واکنش خبرنگاران و کارشناسان گینس خیلی محترمانه و خوب بود. قبل از دریافت رکورد گینس در دبی، احساس می‌کردم که این اتفاق یک رویاست. زمانی که به همین منظور در دبی بودم، از این که پیش خیاط و آرایشگر رفتم و از برج خلیفه، بلندترین ساختمان جهان دیدن کردم، خیلی خوشحال شدم. آرزوی من این است که بتوانم به پدر و مادرم کمک کنم. این شناخت جهانی ممکن است به من کمک کند تا به رویایم برسم، هرچند هنوز باورم نمی‌شود که نامم در گینس ثبت شده است. برای باور کردنش گاهی تقلا می‌کنم. الان شرایطم این‌طوری است که یک روز از خواب بیدار می‌شوی و تمام دنیا می‌دانند چه کسی هستی. این جادویی است.»
حتی یک در را نمی‌توانم باز کنم!
«قد کوتاهم برایم مشکلات زیادی ایجاد کرده، هم برای خودم و هم برای خانواده‌ام که باید 24 ساعته مراقب من باشند.» افشین درباره مشکلاتی که قد کوتاه برایش دارد، سر صحبت را باز می‌کند و می‌گوید: «حتی یک در را نمی‌توانم باز کنم. نمی‌توانم تنهایی به سرویس‌بهداشتی و حمام بروم. برای روشن و خاموش کردن چراغ‌ها باید چیزی زیر پایم بگذارم. لباس‌هایم را نمی‌توانم بپوشم و در بیاورم. همه این کارهایم را در این 21 سال، مادرم برایم انجام داده است. مشکل تکلم و حرف زدن داشتم که الان خیلی بهتر شده است. دندان‌هایم هم کامل نیست. چند سال پیش خانه‌مان آتش گرفت و همه وسایل‌مان نابود شد. فقط خدا رحم کرد که در خانه نبودم وگرنه معلوم نیست چه اتفاقی برایم می‌افتاد. بخاری خانه‌مان نفتی بود و یکهو آتش گرفت.»
کارشناسان گینس، قدم را 3 بار در 24 ساعت اندازه گرفتند
از افشین درباره ثبت رکورد کوتاه‌قدترین مرد جهان در گینس به نام او می‌پرسم که می‌گوید: «قد کوتاه من توسط رئیس کمیته ثبت رکوردهای ایران بررسی و ثبت شد. هماهنگی‌هایی از طریق کمیته ثبت رکوردهای ایران انجام و قرار شد که برای ثبت آن در گینس جهانی اقدام کنند. جمعه هفته پیش به دبی رفتیم. قبل از ثبت رکورد، مرا به بیمارستان بردند و چندین تست پزشکی گرفتند مثل رادیولوژی، خون و... . سپس اجازه دادند که کارشناس‌های گینس برای ثبت رکوردم اقدام کنند. سه شنبه پیش بود که خبرنگارها و کارشناس‌های گینس آمدند، قد من را چندین بار اندازه‌گیری کردند، با من حرف زدند و بعد هم این رکورد را ثبت کردند. قد من زمانی که در دبی بودم، سه بار در طول ۲۴ ساعت اندازه‌گیری‌ شد. بعد هم، برگه و قاب عکس ثبت رکورد گینس را که نام من روی آن است، به ما دادند و با آن عکس گرفتیم».
تازه یاد گرفته‌ام که اسمم را بنویسم
محرومیت از تحصیل و ناتوانی در انجام برخی کارهای روزمره، اصلی‌ترین مشکلات کوتاه‌قدترین مرد جهان است. خودش در این‌باره می‌گوید: «درس خواندن را خیلی دوست دارم. از بچگی دوست داشتم به مدرسه بروم اما شرایط مدرسه برای درس خواندن من مهیا نبود و نمی‌توانستم روی نیمکت‌ها بنشینم. الان یک معلم به خانه‌مان می‌آید و به من درس می‌دهد. درسم هم خیلی خوب است. تازه درس خواندن را شروع کرده‌ام، مغزم برای درس خواندن خوب است و استعداد دارم. به تازگی یاد گرفته‌ام که اسمم را بنویسم». پدرش هم در این باره می‌گوید: «وقتی افشین 8 یا 9 ساله بود، در روستا هر کاری که لازم بود کردم اما معلمی پیدا نشد که به او درس بدهد. هیچ فردی پاسخگو نبود. چندین بار به آموزش‌و‌پرورش هم مراجعه کردم، یک بار هم 20 روزی به ما معلم دادند، بعدش تمام شد و دیگر نیامد».
رفتار بچه‌ها با من خیلی مودبانه است
گفته می‌شود افشین شخصیتی بسیار مهربان و برون‌گرا دارد به همین دلیل در بین مردم محلی بسیار محبوب است. خودش درباره رفتار بچه‌های دیگر با او در کوچه و خیابان می‌گوید: «برخورد همه با من در این سال‌ها خیلی خوب بوده است. بچه‌ها هم 3 یا 4 تا شلوغ‌کار بودند و اذیتم می‌کردند اما بقیه من را دوست داشتند و مراقبم بودند. آن‌ها گاهی هُلم می‌دادند تا بیفتم، گوشم را می‌کشیدند و... اما بیشتر دوستانم و بچه‌های روستا و محله‌مان هیچ‌وقت من را مسخره نکردند یا این که بخواهند کاری بکنند که اذیت بشوم. اصلا این‌طور نبودند و چنین رفتارهایی نداشتند.»
تنها آرزویم داشتن یک زندگی عادی است
از افشین می‌پرسم چه آرزوهایی برای خودش دارد که می‌گوید: «این سوال را خیلی از افراد در خیلی جاها از من پرسیدند. به همه هم یک جواب را دادم و گفتم که تنها آرزویم این است که مثل یک جوان امروزی، یک زندگی عادی داشته باشم. بتوانم راه بروم، رانندگی کنم، درس بخوانم، سر کار بروم، امکاناتی برای خودم داشته باشم، برای تماشای فوتبال به ورزشگاه بروم، خرید بروم و... . آرزویم این است یک زندگی عادی داشته باشم، همین. بتوانم خودم کارهای خودم را انجام بدهم. راستش را بخواهید مادرم مریض است و پای پدرم به علت ریزش دیوار دچار نقص شده و کارش کفاف زندگی‌مان را نمی دهد و از طرف دیگر خودم هم قادر به انجام کاری نیستم.» مرد کوچک بوکانی انتظار زیادی از زندگی و دنیای مادی ندارد و در آخر دوباره آرزو می‌کند که خانواده‌اش در رفاه باشند، همین برایش بس است.
در کف دست بلندترین مرد جهان جا می‌شوم!
از او می‌پرسم آیا خبر دارد که بلندترین مرد جهان هم یک کُرد است یا نه؟ این‌طور پاسخ می‌دهد: «تا چند روز پیش، من هم نمی‌دانستم و به تازگی در شبکه‌های اجتماعی عکس «سلطان کوسَن» صاحب رکورد بلندترین مرد زنده دنیا با ۲ متر و ۵۱ سانتی را به من نشان دادند. من می‌دانم بلندترین مرد دنیا کیست و ممکن است در کف دستان او جا شوم! او دارای رکورد بلندترین دست دنیا با اندازه 27.5 سانتی‌متر هم هست. ظاهرا دلیل رشد بیش از حد او وجود نوعی تومور در غده هیپوفیز است. شاید روزی با او دیدار داشته باشم.»
هیچ فردی برای هزینه‌های درمان افشین
کمک نمی‌کند

پدر افشین درباره شغلش و هزینه‌های درمان پسرش می‌گوید: «شغل من، کارگری است و زندگی‌ام را از همین راه می‌گذرانم. خانمم هم مریض است. یک بنده خدایی چند وقت پیش گفت حالا که همسر و بچه‌ات مریض هستند، بیا در یک روستای نزدیک شهر خانه بگیر تا کمتر اذیت شوی. الان تقریبا در 5 کیلومتری بوکان، یک خانه کوچک اجاره کرده‌ایم و ماهی یک میلیون تومان اجاره می‌دهیم. تمام هزینه‌های درمان افشین را از جیب خودمان در تمام این سال‌ها داده‌ایم. اگر بخواهم دروغ نگویم، بهزیستی هم هست اما خودتان می‌دانید که الان ماهی 300 هزار تومان به ما می‌دهد که این مبلغ، کفاف هیچ چیزی را نمی‌دهد. حداقل ما را بیمه هم نمی‌کنند و از بیمه روستایی سلامت استفاده می‌کنیم. سال 97 مهمان برنامه حالا خورشید و آقای رضا رشیدپور هم شدیم. من سواد درست و حسابی ندارم اما روی کاغذ از آموزش‌و‌پرورش و بیمارستان محل زندگی‌مان تشکر کرده بودم که شاید بعدش بیمه‌ای، معلمی یا ... برای افشین بگیریم ولی هیچ کمکی به ما بعد از آن روز هم نشد. با گذشت زمان هم کسی پیگیر حل مشکلات‌مان نشد. در تلویزیون درباره مشکلات افشین و کمبودهایش و نداشتن امکانات گفتم و فقط بعضی از مردم دست به کار شدند و برای ما پتو و فرش و... فرستادند».
عاشق موسیقی کردی هستم
جثه کوتاه‌قدترین مرد جهان، او را از شرکت در هر ورزشی باز می‌دارد اما افشین به آواز خواندن و رقص محلی کردی علاقه زیادی دارد. خودش در این باره می‌گوید: «عاشق آواز خواندن و رقص محلی کردی هستم و با وجود این که برای انجام برخی فعالیت‌های بدنی مشکل دارم اما تمرین کردم و می‌توانم یک تخته را به مدت 2 دقیقه روی دستم نگه دارم.» او درباره غذای مورد علاقه‌اش هم می‌گوید: «از خوردن تمام غذاهایی که مادرم می‌پزد، لذت می‌برم و هیچ میوه یا غذایی را بر دیگری ترجیح نمی‌دهم.» او در پایان از پدر و مادرش هم تشکر می‌کند و می‌گوید: «مادرم که بنده‌خدا هیچ جایی نمی‌رود. تقریبا 21 سال است که صبح و شب برای نگهداری از من و انجام کارهایم، پیش من است. همه زندگی‌اش را وقف من کرده و نمی‌دانم باید چطور از او و پدرم تشکر کنم».