بی تعارف با «جایزه جلال»

جایزه ادبی جلال را می‌توان مهم‌ترین رویداد درزمینه ادبیات داستانی کشوردانست. جشنواره‌ای که چند روز پیش پانزدهمین دوره آن به ایستگاه پایانی خود رسید و آثار شاخص حاضر در آن معرفی شدند. این دوره از جایزه جلال نیز مانند چند دوره پیشین، خالی از حاشیه‌ها نبود که از آن جمله می‌توان به انتقاد و طرح این ادعا که بیشتر آثار این دوره جایزه جلال، سمت‌وسوی محتوای دینی و مذهبی داشت اشاره کرد.برخی از دیگر انتقادهایی که تعدادی از نویسندگان و صاحب‌نظران این عرصه نیز به آن اشاره کرده اند، عبارتند از: آمار بالای آثار ضعیف در بخش داستان کوتاه و مستند نگاری بحران، مشکلات فاحش ویراستاری کتاب‌ها و جای خالی چهره‌های برجسته ادبیات داستانی. برای رسیدن به پاسخ این انتقادات با دبیر علمی پانزدهمین جایزه جلال آل احمد گفت‌وگو کرده‌ایم.
 آیا موضوع بیشتر آثار این دوره دینی بود؟
وجیهه سامانی در ابتدا ضمن اشاره به رشد چشمگیر آثار رسیده به این جشنواره می‌گوید: حدود ۲۶۰۰ اثر به دبیرخانه رسیده بود که نسبت به دوره قبل رشد ۶۶ درصدی داشت. بهترین بخش هم مستندنگاری بود با رشد ۹۱ درصد.
وی درپاسخ به این سؤال که آیا در جشنواره جلال امسال، بیشتر آثار دینی و


مذهبی بوده است، خاطرنشان می‌کند: این‌که چه کتاب‌هایی با چه موضوعاتی نامزد
این جایزه شود، به نظر متولیان و دست‌اندرکاران جایزه و خواست اهالی رسانه و کتاب بستگی ندارد؛ بلکه کیفیت و کمیت کتاب‌های موجود در هر دوره، تعیین‌کننده این موضوع است. داوری در جایزه جلال یک فرایند تخصصی و حاصل روزها و هفته‌ها کار کارشناسی و ارزیابی و چندین ساعت جلسات حضوری بحث‌وجدل و اقناع و اجماع است. این‌ را که خروجی هر دوره‌ای چه باشد، کمیت و کیفیت آثار و اقبال و رویکرد نویسندگان آن دوره به موضوعات مختلف، تعیین می‌کند. توجه به موضوعات ملی، امنیتی و دینی در رمان های این دوره از جایزه جلال برجسته بود که اتفاقی خوب و درعین‌حال ظریف و حساس است که اگر متکی به تحقیقات صحیح و بر پایه منابع درست باشد، نویدبخش تولید آثاری فاخر در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهد بود.
جای خالی چهره های سرشناس
 ادبیات داستانی

وی درپاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این که چرا در جشنواره امسال از چهره‌های سرشناس نویسندگی، خبر چندانی نبود، می‌گوید: این پرسش به این معناست که جایزه باید در همه دوره‌ها فقط روی چند چهره شاخص و مطرح ادبیات بچرخد و اگر کار درخور و شایسته‌ای از نویسندگان دیگر بود، به آن توجه نشود. جایزه جلال به بررسی و معرفی بهترین وبرترین آثار یک سال گذشته می‌پردازد، نه نویسنده‌های این آثار.
 حرکت کُند نقد ادبی بومی
دبیرعلمی پانزدهمین جشنواره ادبی جلال آل احمد درباره ضعف‌های موجود در شاخه نقد ادبی این جشنواره می‌گوید: این قالب، شاخه کم‌برگ و بار جایزه ادبی جلال است که در مقایسه با دیگر شاخه‌ها، به لحاظ کمّی و کیفی رشد قابل‌اعتنا و توجهی نیافته است. نقدهای موجود و آثار این دوره و حتی دوره‌های قبل، نمایانگر حرکت کُند، محتاطانه و قدری انفعالی این شاخه مهم ادبی است. فقر نقد بومی و در عوض تأثیرپذیری از نقد ادبی غرب، بسیار مشهود و محسوس است. در این میان سهم اندیشکده‌ها، نهادهای دانشگاهی و پژوهشی نیز اندک و کم‌رنگ است که امیدواریم با عزم نهادهای مسئول، در آینده‌ای نزدیک شاهد رشد و شکوفایی این شاخه مهم و تأثیرگذار باشیم.
وی درادامه با اشاره به ضعف‌های موجود بخش مستند نگاری تصریح می‌کند: برخی از نویسندگان و پژوهشگران این حوزه، مخصوصاً نویسندگان نوقلم، تنها از روی علاقه و تعهد وارد این عرصه شده‌اند و خالی از دانش و آگاهی کافی درباره اصول و روش‌های مستند نگاری هستند. به همین دلیل اقدامات لازم برای آموزش حرفه‌ای این نویسندگان باید انجام شود.
 فقرموضوعی و پیچیدگی کلامی
در داستان کوتاه

داستان کوتاه از دیگر بخش‌های این جایزه ادبی بود که آثار ضعیف آن در این دوره جایزه جلال  با انتقاد تعدادی از نویسندگان و صاحب‌نظران مواجه بود. وجیهه سامانی درباره آثار رسیده به این بخش از جایزه جلال خاطرنشان می‌کند:
موضوعات پرداخته‌شده در داستان‌های کوتاه این دوره، محدود به حال و هوای زندگی شهری بود. متأسفانه در این دوره، موضوعات بومی، اقلیمی و سبک زندگی اقوام ایرانی در مجموعه داستان‌ها کمتر دیده شد. درواقع می‌توان گفت داستان‌نویسان با فقر موضوعی و درعین‌حال پیچیده گویی کلامی مواجه بودند. شرایط داستان کوتاه ایران نه‌تنها در این دوره که در بیشتر
دوره‌های جایزه جلال، خوب نبوده و این زنگ خطر بزرگی برای جریان ادبی کشور است.
ضعیف در مستندنگاری بحران
وی می افزاید: در این دوره دو بخش جنبی با موضوع سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و مدافعان سلامت  برگزار شد که  با حجم قابل‌توجهی از کتاب‌های
منتشرشده در دوره زمانی سه‌ساله روبه‌رو بودیم. در موضوع سردار شهید سلیمانی، بررسی کیفی، کمی و دقیق آثار، این پیام مثبت را داشت که هرچه از نقطه کانون حادثه فاصله گرفته‌ایم، حجم آثار ضعیف و احساسی کمتر و به تعداد آثار قابل‌اعتنا افزوده‌شده است. در بخش کرونا بیشتر کتاب‌ها دربرگیرنده خاطرات بیماران، پرستاران یا گروه‌های جهادی بود. بررسی این دسته از آثار نشان می‌داد نویسندگان این حوزه به آموزش‌های بیشتری نیاز دارند و برای مستند نگاری بحران باید نیروی قوی تربیت کرد. همچنین درباره بخش ویرایش، هنوز در بسیاری از کتاب‌های ارسالی به این جایزه (حتی راه‌یافتگان به بخش نیمه‌نهایی از ناشران مطرح) با خطاهای ویرایشی بزرگی روبه‌رو بودیم که این زنگ خطر جدی برای اهالی نشر و دلسوزان زبان و ادبیات پارسی است.
جایزه جلال،نیازمند تحول و بازبینی
دبیرعلمی جایزه جلال آل احمد در پاسخ به این سؤال که برای سامان بخشی به وضعیت این جایزه چه اقداماتی باید در دستور کار قرار گیرد، می‌گوید: هر جشنواره و جایزه ادبی که مدتی از بروز و ظهورش در جریان ادبیات کشور می‌گذرد بعد از مدتی نیازمند تحول و بازبینی در اساسنامه و اهداف، شیوه برگزاری و بازنگری در نحوه انتخاب‌هاست. جایزه جلال، پانزدهمین دوره خود را پشت سر گذاشته است و قطعاً در آستانه شانزدهمین دوره، با کوله باری از تجربه‌های گران‌سنگ، نیازمند تغییراتی است که دکتر احمدوند، معاون فرهنگی وزارت ارشاد هم در مراسم اختتامیه جایزه جلال به این موضوع به‌درستی اشاره کردند.