اجرای چراغ خاموش سند لیبرالیستی ۲۰۳۰ !

آرمان امروز- رها معيري:‌ سند 2030، يکي از چالش‌هاي دولت حسن روحاني بود که حالا ابعاد جديدي از آن منتشر شده که دولت رئيسي در حال اجراي بخش‌هاي از آن است!. دولتي که خود قبل از سرکار آمدن يا در زمان حال، مخالف سرسخت اين سند نشان مي‌دهد، ولي آنها نيز باور دارند که به‌غير از چند مورد از اين سند که در رابطه با «هم‌جنس گرايان» است، مابقي آن را مي‌توان مثلا در سند تحول بنيادين در آموزش و پرورش جست‌وجو کرد. هنوز کسي از ياد نبرده که تجمعات مخالفان سند 2030 از تهران و قم تا مشهد به‌راه افتاد. با اين وجود محافظه‌كاران همواره از اين سند براي حمله به دولت روحاني استفاده مي‌كردند. خرداد ماه 1396، پس از مطرح شدن انتقادات وسيع در سطح حاكميت، اجراي سند 2030 با تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، متوقف شده بود. اما حسن روحاني پس از انتخابات سال 1396، در يك نشست خبري روند اجرا و تصويب سند 2030 را شرح داده بود: «راجع به سند 2030 وزراي علوم و خارجه و آموزش‌و‌پرورش نامه‌اي به رهبري نوشتند و گفتند كه ما تحفظ خودمان را از ابتدا حفظ كرده و گفته‌ايم هر چه برخلاف ارزش‌هاي ملي باشد به آن توجه نمي‌كنيم. علي‌الظاهر گزارش‌هايي به ايشان داده بودند كه نگران‌شان كرده بود. اما من در سخنراني‎هايم به ايشان اطمينان دادم و الان هم به مردم اين اطمينان را مي‎دهم كه اصلا نگران خدشه‌دار شدن ارزش‌ها نباشند.» او به هجمه‌هاي محافظه‌كاران هم اشاره‌اي داشت: «بسيار متاسفم كه كساني در اين انتخابات از اين سند سوءاستفاده كردند. من از تخريب و تهمت به خودم مي‎گذرم، اما از اهانت به معلمان در قالب اعتراض به سند 2030 نمي‌گذرم... هر كسي تهمت زد، توهين كرد و غيبت كرد از همه گذشتم ولي از اين توطئه 2030 نمي‌گذرم... من از 2030 نمي‌گذرم و تا آخر دولت دوازدهم آن را دنبال مي‌كنم.»
پرده افتاد؟
اما شايد مهم‌ترين مسئله‌اي که شنبه شب در برنامه شيوه توسط معصومه ابتکار مطرح شد، پرده برداشتن از اجراي سند 2030 در دولت سيزدهم بود. در بخش از مناظره انسيه خزعلي که تاکيد داشت به عنوان شخصيت حقيقي در برنامه حضور پيدا کرده است نه معاون امور زنان و خانواده دولت رييسي، بيان کرد که «ما توانستيم آيورا را براي آموزش زنان حاشيه اقيانوس هند برعهده بگيريم»، ابتکار هم در واکنش به او گفت که «در چارچوب سند 2030!» خزعلي هم در پاسخ عنوان کرد که «در چارچوب سند 2030 هم باشد با حق تحفظ مواردي که مدنظر خودمان است را اجرا مي‌کنيم.» اين صحبت او واکنش ابتکار را به همراه داشت مبني بر اينکه «آنچه براي‌تان مصلحت است براي ما نبود.!» 12 ساعت پس از اتمام اين برنامه اما معاون امور زنان و خانواده دولت سيزدهم به نوعي سخنان خود را تکذيب کرد. خزعلي در صفحه توييتري خود نوشت که: «جمهوري اسلامي ايران همچنان بر موضع خود در مخالفت با اجراي بند آموزش سند 2030 در کشور پابرجاست و مديريت کارگروه توانمندسازي اقتصادي آيورا که ايران به مدت دو سال عهده دار آن است، ارتباطي با 2030 ندارد. آيورا (اتحاديه کشورهاي حاشيه اقيانوس هند) نهادي با هدف توسعه همکاري‌هاي تجاري-اقتصادي است و با رياست جمهوري اسلامي ايران بر کارگروه بانوان آيورا، زنان متخصص ايراني، زنان کشورهاي عضو آيورا را توانمند مي‌سازند. در تعاملات بين‌المللي بر اصول خود پافشاري مي‌کنيم حتي اگر مرتبط با داخل کشور نباشد.»  هرچند انسيه خزعلي حرف خود را تکذيب کرد و مدعي شد که آيورا ارتباطي با سند 2030 ندارد، اما شواهد و مستندات چيز ديگري را مي‌گويند. بر اساس آنچه در وب سايت رسمي آيورا آمده، عنوان شده است که کارگروه توانمندسازي اقتصادي زنان که ذيل آيورا بوده و جمهوري اسلامي ايران اخيرا به عنوان رياست کارگروه آن درآمده، محورهاي متعددي براي فعاليت دارد که ذيل بيانيه شانزدهمين نشست وزرايي در سال 2016؛ در بالي صادر شد که براساس آن «کشورهاي حاضر در اين کارگروه متعهد به تساوي جنسيتي و توانمندسازي زنان براساس کنفرانس آديسابابا و سند 2030 براي توسعه پايدار هستند. طبق سخنان شنبه‌شب خزعلي، رفتار و استانداردهاي دوگانه نمي‌تواند پيام خوبي براي جامعه داشته باشد؛ برقراري سياست يك بام و دو هوا، اين‌گونه مي‌رساند كه مشكل سند 2030 نبوده و معضل اصلي اين بوده است كه چه دولتي در راس كار است و چه كسي در راس دولت. البته كه چنين رويكردهايي كم‌كم برخي ابهامات درباره موضوعاتي كه در دولت قبل رخ داده را روشن مي‌كند.
شفافيت داشته باشيم


اما براي بررسي بيشتر اين موضوع، دکتر فرزانه ترکان، فعال حقوق زنان به «آرمان امروز» مي‌گويد: «يکي از بزرگترين مشکلات ما در کشور، عدم شفافيت در تصميم گيري‌ها و عدم شفافيت در مناسبت‌هاي اجتماعي و بين المللي است. همين اتفاق در بحث سند 2030 که بسياري از مسئولان آن را تکذيب مي کردند، بعد از سال‌ها در کمال تعجب شاهد هستيم که مسئولان عضو اين معاهده شده‌اند و مدارک آن منتشر شده است. اين عدم شفافيت به اعتماد مردم آسيب جدي بزند و واقعيت‌ها را از زبان مسئولان نمي‌شنوند و حرف‌‌ها آنقدر بالا و پايين مي‌شود که کمترين اعتمادي وجود ندارد. اگر اين شفافيت وجود داشته باشد و خيل راحت در مورد آن صحبت شود، رسانه ملي  در مورد آن بحث کند و اجازه بدهد که مخالفان و موافقان در مورد آن صحبت کنند و اين شفافيت در تصميم‌گيري، باعث مي‌شود که مردم در امورات مشارکت داشته باشند و اعلام نظر نمايند.»
وي در رابطه با طرح‌هايي نظير سند تحول بنيادين، مي‌افزايد: «طرح همان است، اما مي‌خواهند اسم آن را عوض کنند. يک نوع لجاجت و لجبازي وجود دارد و مي‌خواهند چرخ را از ابتدا اختراع کنند. زماني که کارها و سندهاي بين المللي وجود دارد و کارشناسان و اساتيد صاحب فن جامعه شناسي و روانشناسي در مورد آن نظر داده‌اند، آن را تدوين کرده‌اند، چه ايرادي دار که اين طرح در بخش‌هايي که با فرهنگ ما هماهنگ است يا آنجايي که نکات مثبت آن به فرهنگ ما مي‌خورد، اجرايي کنيم. اما چرا بايد بدنه را برداريم و يک اسم ديگر برروي آن بگذريم و در قالب طرح ديگر ارائه دهيم، ولي در کل آن را تکذيب نماييم. اگر مسئولان ادعا دارند، طرح آنها متفاوت است، بايد بيايند و نکات متمايز آن را بررسي کنند، شايد سندي که آنها اعتقاد دارند در داخل ايران تدوين شده، از سند 2030 موثرتر باشد.
فرزانه ترکان در رابطه مفاد «متعهد به تساوي جنسيتي و توانمندسازي زنان» در سند 2030 براي توسعه پايدار، خاطرنشان مي‌کند: «در انديشه سنتي تندروها، تساوي زنان و مردان کتمان مي‌شود، در صورتي که مسئولان ارشد کشور و جامعه آن را پذيرفته‌اند. آنها حقوق برابري آيورا چه در زمينه فعاليت‌هاي اجتماعي و چه در زمينه توانمند سازي کتمان مي‌کنند، اما خودشان در مورد آن شعار مي‌دهند. خود اين سند مي‌تواند فرصت مناسبي براي ايجاد فرصت‌ها و زيرساخت‌ها، براي توانمند‌سازي زنان جامعه باشد. مثلا چند روز پيش در وزارت علوم، 40 انجمن‌هاي ورزشي فقط مسئوليت 5 انجمن به زنان سپرده شده است، در حالي‌که در وزارتخانه‌هاي بهداشت، علوم و آموزش و پرورش، زنان توانمند بسياري فعال هستند و اما هيچوقت از ظرفيت‌هايشان استفاده نمي‌شود. اگر از اين توانمندي‌ها در انتصاب‌ها و توزيع اجتماعي و مديريتي بهره گرفته شود، اين تساوي و برابري در جامعه بيشتر خود را نمايان مي‌کند.
اين فعال حقوق زنان در ارتباط با موضوعات آموزشي و تربيتي که در مفاد سند 2030 آمده است نيز مي‌گويد:‌ «همين اتفاقي که در مشهد رخ داده و صحبت از تعرض به دانش آموزان مطرح مي‌شود و در طي ساليان اخير هم نمونه‌هايي از آن تکرار و تاييد شده است، اينها همه از عدم آشنايي و آموزش به پسربچه‌ها و دختر بچه‌هاست!. يعني هم دختران و هم پسران اين آموزش را اگر ببنيد که از حق و حقوق در برابر جنس مخالف و موافق محافظت کنند و بدانند که چگونه خودمراقبتي انجام دهند، اين اتفاقات تلخ را شاهد نيستم. اما وقتي آن را کتمان مي‌کنيم و آموزش هم نمي‌دهيم و مي‌خواهيم صورت مساله را پاک کنيم، در روي همان پاشنه قرن پيش مي‌گردد. مشکل اصلي ما اين است که مسئولان نمي‌دانند که نسل جوان و نوجوان ما به‌ فضاي مجازي و امکانات اينترنتي دسترسي دارند و همه نوع اطلاعات در اختيارشان هست، نه اينکه جزيره کوچکي درست کنيم و فکر مي‌کنيم کسي اين موضوعات را نمي‌داند. در صورتي که به‌جاي پاک کردن صورت مساله مي‌توان از فرصت‌ها استفاده کرد.