دیپلماسی خیالی

آرمان امروز: رویکرد وزارت خارجه در دوره جدید نسبت به دوره گذشته به گونه‌ای است که کشورها دیگر مسئولان دیپلماسی ایران را جدی نمی‌گیرند.
این بی‌توجهی در حالی است که در دولت اصلاحات، جهان حساب زیادی روی دیپلماسی ایران باز می‌کرد اما در پایان آن برهه هم به این نتیجه رسیدند که دولت اساساً در ایران قدرت زیادی ندارد. تکلیف دولت فعلی هم روشن است. با شرایط موجود منافع ملی آسیب‌هایی جدی می‌بیند. البته رابطه ایران با جامعه جهانی به مسائلی نظیر «برجام»، «جنگ اوکراین»، «اسرائیل»، «رابطه با کشور‌های حوزه خلیج فارس» و م«حقوق بشر» و ... ربط پیدا می‌کند. یعنی همه این موارد به نوعی با هم پیوستگی دارند. با این توضیح که در حال حاضر درباره همه موارد ذکر شده با نظام بین‌الملل در فضایی تنازعی قرار داریم. به همین دلیل است که تورم بالا می‌رود و قیمت دلار نیز لحظه‌ای افزایش می‌یابد. حاکمیت به دلیل اصرار بر رویکردها، در وضعیتی گرفتار شده است که نه راه پس دارد نه راه پیش. یعنی اگر قرار بر عقب‌نشینی از مواضع باشد، باید به استقبال هزینه‌هایی گزاف‌برود.
در این شرایط مردم هستند که باید گرانی، بیکاری، محرومیت و همچنین افول جایگاه کشور در نظام بین‌الملل را تحمل کنند و با این عوامل کنار بیایند. این وضعیت به‌هم‌ریخته به دلیل کار‌ها و تصمیم‌هایی است که از اول هم مشخص بود تا چه حد برای منافع ملی هزینه به همراه دارد. به قول معروف دولت‌مردان به ترتیب قد ردیف شده‌اند. خب نتیجه اینکه این مردم هستند که هزینه دولت‌داری کسانی را می‌دهند که توانایی و شایستگی‌شان برای همه روشن است. شاید این سوال مطرح شود که چرا حاکمیت نگران ضعف‌های تصمیم‌سازان نیست. توجه داشته باشید که سیستم‌هایی که تمام قدرت و منابع مالی را در اختیار دارند و برای درآمد و همچنین «انتخاب»، احتیاجی به مردم ندارد، نگرانی‌ای از ثبات و جایگاه خود ندارند، چون درآمد مستقل از مردم دارند بنابراین حاکمیت خیلی نگران ضعف‌های تصمیم‌سازان نیست.