جریان بی‌صلاحیت

محمد سلحشور: حوادث سریالی در برخی مدارس و مسموم شدن دانش‌آموزان در ماه‌های گذشته تبدیل به یک موضوع امنیتی شده است. حالا رئیس‌جمهور از ماموریت ویژه به وزرای کشور و اطلاعات برای تحقیق درباره این توطئه، عوامل و چگونگی ماجرا خبر داده است. با این حال این حادثه که کماکان ابعاد آن روشن نشده، در هفته‌های گذشته تبدیل به یکی از سوژه‌های جراید اصلاح‌طلب برای ناآرام کردن فضای عمومی جامعه شده است. در حالی که مسائل اینچنینی به علت ماهیت امنیتی‌شان و لزوم مدیریت روانی جامعه باید با نگاه ملی پیگیری شود، باز هم ماهیتی جناحی برای اصلاح‌طلبان پیدا کرده است. این جریان سیاسی که در برهه‌های مختلف عدم تقید به مصالح ملی و امنیتی را نشان داده، در این فقره نیز به دنبال گرفتن ماهی از آب گل‌آلود است. به گزارش «وطن امروز»، دومینوی آلوده کردن مدارس دخترانه جدیدترین توطئه دشمنان خارجی برای ناامن کردن کشور است. با این حال هنوز ابعاد عملیاتی این ماجرا روشن نشده است اما روایتی که رسانه‌های اصلاح‌طلب درباره این ماجرا دنبال می‌کنند، روایتی در راستای افزایش التهابات عمومی است. آنها از سویی بدون ارائه هیچ سندی سعی کردند این حادثه را به عنوان یک نزاع مذهبی جلو ببرند. انتساب چنین فعلی به جریان مذهبی در ابتدای امر نیازمند ارائه سند است که تاکنون هیچ سندی ارائه نشده است. از سوی دیگر هیچ جریان مذهبی شناخته شده‌ای در ایران وجود ندارد که با تحصیل دختران مخالف باشد. کارنامه جمهوری اسلامی ایران نیز در این مساله کاملا روشن است و پس از پیروزی انقلاب اسلامی باب تحصیل بانوان را به قدری گشود که اکنون قریب به 60 درصد دانشجویان کشور را بانوان تشکیل می‌دهند. در چنین فضایی طرح این فرضیه که جریانی مذهبی پشت این حادثه است، چه معنایی جز ملتهب کردن جامعه دارد؟ یکی از نکات قابل تامل درباره سریال مسموم‌سازی مدارس، همزمانی آن با تلاش ضدانقلاب برای روشن کردن مجدد آتش آشوب‌های خیابانی است. در این فضا خشمگین شدن جامعه از چنین اقدامی و منتسب کردن آن به نظام یا جریان‌های مذهبی هدفی است که از سوی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور دنبال می‌شود. با این حال رسانه‌های اصلاح‌طلب این خط را حتی قبل از رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور طرح کردند! این مساله زمانی بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد که به اقدام مشابه جراید اصلاح‌طلب در ماجرای مهسا امینی نگاهی بیندازیم. در ماجرای مذکور نیز رسانه‌های اصلاح‌طلب بدون ارائه هیچ سندی این روایت را طرح کردند که بستری شدن مهسا امینی در بیمارستان به علت ضرب و جرح وی از سوی ماموران انتظامی بوده است؛ روایتی که بعدها کذب بودن آن ثابت شد اما مقدمات آشوب خیابانی را فراهم کرد. آبان‌ امسال نیز در بیانیه تبیینی مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه درباره حوادث اخیر به نقش‌آفرینی مستقیم ۲ خبرنگار اصلاح‌طلب در تحریک اطرافیان مهسا امینی و ملتهب کردن فضای تشییع وی در سقز اشاره شد. برای نمونه روزنامه شرق مهم‌ترین رسانه اصلاح‌طلبی بود که خط دروغ‌پراکنی، ترویج شایعات و احساسی کردن فضا را در دست گرفت. این روزنامه در همان نخستین روزهای پس از حادثه ابتدا با انتشار فیلمی، مدعی شد پرستاران بیمارستان کسری در حال وداع با پیکر مهسا امینی هستند اما چیزی نگذشت که مشخص شد فیلم مورد ادعای شرق، مربوط به بیماری است که در ارومیه دچار مرگ مغزی شده بود و اعضای بدنش را اهدا کردند. شرق در دروغی دیگر، مدعی فیلتر شدن سیستم پیامکی هنگام ارسال نام مهسا امینی شد تا ذهنیت امنیتی شدن فضا و آمادگی برای شورش خیابانی را در افکار عمومی تثبیت کند. * روایت ضدانقلاب در جراید اصلاحات خط روایی‌ای که رسانه‌های اصلاح‌طلب در ماجرای اخیر دنبال کردند و شایعه پراکنی‌های بی‌سند و مدرکی که برای انتساب مسموم شدن دانش‌آموزان به جریان دینی و نظام اسلامی داشتند، مکمل نقشه‌های ضدانقلاب است. در شرایطی که با شکست پروژه ناامن‌سازی کشور در سایه آشوب‌های خیابانی، تیر ضدانقلاب به سنگ خورد و فراخوان‌های‌شان برای آغاز اغتشاشات با شکست روبه‌رو شد، این جریان بیش از هر زمان دیگری نیازمند یک شوک روانی برای ارتباط‌گیری مجدد با جامعه ایران است. در این فضا سریال مسموم کردن دانش‌آموزان دختر در تعدادی از شهرهای کشور می‌تواند گامی برای ملتهب‌سازی باشد. خشمگین کردن جامعه و تثبیت این فرض که عده‌ای از درون نظام به دنبال قربانی کردن دانش‌آموزان دختر هستند، نخستین مولفه‌ای است که در این فضا شکل می‌گیرد. از سوی دیگر با توجه به تعداد بالای جامعه دانش‌آموزی ایران، این جریان می‌تواند از والدین این دانش‌آموزان برای آشوب خیابانی سربازگیری کند. در نهایت نیز با جرقه زدن درگیری‌های خیابانی به بهانه مسموم شدن دانش‌آموزان، فضا را برای شروع مجدد ناآرامی‌ها فراهم کند. با این نگاه خط روایی رسانه‌های اصلاح‌طلب در ماجرای مدارس دخترانه کاملا همسو با نقشه ضدانقلاب است. * اصلاحات و چالش صلاحیت ملی با این اوصاف در شرایطی که رسانه‌های اصلاح‌طلب مکررا بر عدم تقید خود به مصالح ملی و امنیتی تاکید دارند، دستگاه‌های قضایی و امنیتی باید با این خط خبری برخورد کنند. اهمیت «امنیت روانی» برای هدایت جامعه به سمت کنش عقلانی تا جایی است که رهبر حکیم انقلاب چندی پیش این امنیت را به عنوان «حقوق عمومی» توصیف کردند و تامین آن را وظیفه‌ای حاکمیتی خواندند. رهبر انقلاب تیر سال جاری در دیدار رئیس و مسؤولان قوه‌قضائیه با اشاره به این مهم فرمودند: «یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیت روانی داشته باشند. امنیت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرف هراس‌افکننده‌ای در ذهن‌ها پخش نشود. تا دیروز فقط روزنامه‌ها بودند که این کارها را می‌کردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده است. هر چند وقت یا چند روز یک بار، گاهی چند ساعت یک بار یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخص یا نامشخصی در فضای مجازی منتشر می‌کند، مردم را نگران می‌کند، ذهن مردم را خراب می‌کند. یک دروغی را مطرح می‌کند، شایع می‌کند، خب! امنیت روانی مردم از بین می‌رود. یکی از وظایف قوه‌قضائیه برخورد با این مساله است». از سوی دیگر این ماجرا بار دیگر چالش صلاحیت اصلاح‌طلبان برای سکانداری قدرت را نمایان کرد. جریانی که به اولیه‌ترین مصالح عمومی نیز تقیدی ندارد و از هر ابزاری برای جلو بردن نقشه‌های سیاسی خود استفاده می‌کند، صلاحیت در دست گرفتن قدرت را ندارد. تجربه فتنه 88 و نوع مواجهه اصلاح‌طلبان با سایر آشوب‌های خیابانی این واقعیت را اثبات کرده است که اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه به عنوان یک جریان درون ساختار که مدعی اصلاح (و نه براندازی) هستند، حاضر به فاصله‌گیری از خط روایی براندازان نیستند. ****** جدیدترین اخبار درباره معمای مسمومیت دانش‌آموزان فرضیه‌های یک ماجرای سمی با آنکه بیش از ۳ ماه از مسمومیت دانش‌آموزان در برخی مدارس کشور می‌گذرد اما علت آن همچنان نامشخص است؛ موضوع مهمی که البته از سوی دستگاه‌های نظارتی، امنیتی و عوامل اطلاعاتی با جدیت در حال پیگیری است ولی با توجه به بررسی‌های دقیق تاکنون عامل یا ماده خاصی که مسمومیت دانش‌آموزان ناشی از آن باشد کشف نشده است. کارشناسان و متخصصان معتقدند این نحوه مسمومیت با توجه به فراوانی موضوع می‌تواند تلفیقی از پروژه ایجاد ناامنی توسط سرویس‌های امنیتی دشمن و نیز برخی شیطنت‌های دانش‌آموزان باشد.. نهم آذرماه اخبار ضدونقیضی از مسمومیت دانش‌آموزان دختر در مدارس قم منتشر شد. پس از چند روز مشخص شد ده‌ها مدارس دخترانه در قم دچار آلودگی سمی شده‌اند و دختران این مدارس دچار حالت تهوع، حس خفگی و بی‌حسی شده بودند. خوشبختانه هیچ‌کدام از این دانش‌آموزان نیاز به بستری طولانی پیدا نکردند و مرخص شدند. اما این مسمومیت‌ها به قم محدود نشد و موارد مشابهی در مدارس بروجرد، اصفهان، کرمانشاه، پردیس، تهران، اردبیل و فردیس کرج گزارش شد. تقریبا دانش‌آموزان همان علائم مشابه را داشتند و کسی هم بستری نشد. * احتمالات درباره گازهای سمی به هر حال تاکنون درباره عامل مسمومیت‌ها فرضیه‌های مختلفی مطرح شده است، هر چند برخی از این فرضیه‌ها تکذیب شده اما یکی از نخستین فرضیه‌ها درباره مسمومیت دانش‌آموزان، بحث مسمومیت با گاز آمونیاک (NH3) بود.  دیگر فرضیه مسمومیت‌ها نیز گاز N2 و انتشار آن در مدارس اعلام شد. سپس گازهای دی‌اکسیدکربن و مونوکسیدکربن دیگر مواردی بودند که در قضیه مسمومیت دانش‌آموزان از آنها نام برده شد. البته برخی دانش‌آموزان مسموم شده بوی شبیه به تخم‌مرغ گندیده و عطر تند، همچنین برخی دیگر بوی گاز و بوی نارنگی را عنوان می‌کنند. فرماندار بروجرد درباره علل مسمومیت دانش‌آموزان این شهر، نقص فنی سیستم گرمایشی مدرسه و همچنین نشت گاز سالن ورزشی مجاور را اعلام کرده بود.  همچنین در حادثه دبیرستان دخترانه ۱۳ آبان تهرانسر تهران نیز برخی  پرتاب کپسول دودزا  به داخل حیاط مدرسه را علت مسمومیت جزئی دانش‌آموزان دانستند که البته بلافاصله مشخص شد چنین موضوعی صحت ندارد و اساسا کپسولی به حیاط مدرسه پرتاب نشده بود. علاوه بر این برخی دیگر نیز گفتند انتشار گاز از تانکر حامل مواد پتروشیمی کنار مدرسه‌ای در پردیس هم علت مسمومیت دانش‌آموزان یکی از مدارس این شهرستان بوده است که البته این مورد هم صرفا یک فرضیه است. تحقیقات اولیه درباره مسمومیت دانش‌آموزان شاهین‌شهر و میمه هم حاکی از انتشار گاز فلفل در مدارس بود. در همین رابطه گفته شده یکی از دانش‌آموزان که اقدام به انتشار اسپری فلفل در کلاس درس کرده بود، دستگیر شده است. با توجه به این موارد عده‌ای شیطنت دانش‌آموزان متاثر از شبکه‌های اجتماعی و استفاده از بمب‌های بدبو (شوخی) را دلیل این بوها اعلام کرده‌اند، البته اینها صرفا فرضیه‌هایی هستند که به قطعیت نرسیده‌اند.  با گسترش اخبار مسمومیت‌ها در ایران، بازوهای رسانه‌ای فارسی‌زبان جریان غربی- عربی، دیگر شبکه‌های فارسی‌زبان،کانال‌های تلگرامی و کاربران توئیتری‌شان با بمباران مطالب (تایید‌شده و نشده) سعی کردند با استفاده از نظریه برجسته‌سازی، ناامنی و ناامیدی، پازل جنگ ترکیبی علیه ایران را کامل کنند.  یکی از سناریوهایی که از روزهای اول این مسمومیت‌ها‌ طرح‌ریزی شد و تا به امروز هم دنبال می‌شود، ترساندن خانواده‌ها بویژه با انتشار شایعاتی همچون فلج شدن یا فوت دانش‌‌‌آموزان بر اثر استنشاق این بو بوده است؛ دروغ‌هایی که هیچ کدام از آنها واقعیت نداشت و دانش‌آموزی دچار آن نشد. در راستای این سیاست، شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان و دیگر عوامل ضدانقلاب، حتی فوت فاطمه رضایی، دانش‌آموز قمی را که بر اثر عفونت شدید از دنیا رفته بود به این ماجرا گره زدند تا ماجرای دیگری همچون مهسا امینی را علم کنند و اغتشاش دیگری راه بیندازند. این درحالی است که پدر و برادر فاطمه رضایی ضمن انتقاد از فتنه‌انگیزی افرادی مانند علی کریمی، اعلام کردند فاطمه رضایی ۳ هفته آخر عمرش اصلا در مدرسه حاضر نبوده که بخواهد دچار مسمومیت شود. پزشک معالج وی نیز هرگونه شباهت علائم بیماری فاطمه با دانش‌آموزان مسموم را رد کرد. پس از شکست در سناریوی اول، ضدانقلاب در یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای، گزاره عوامل خارجی را مطرح و عنوان کرد چون جمهوری اسلامی نمی‌تواند علل این مسمومیت‌ها را پیدا کند پس ناکارآمد است. این درحالی است که کارشناسان و متخصصان معتقدند این نحوه از مسمومیت‌ها با توجه به فراوانی موضوع باید در کنار فرضیه‌های امنیتی و خرابکاری سرویس‌ها و معاندین، برخی فرضیه‌های مبتنی بر شیطنت دانش‌آموزان را نیز در نظر گرفت.