فتح‌الله‌زاده نمونه خروار است

چند جمله، فقط چند جمله کافی بود تا نشان دهد فقدان نظارت می‌تواند چه بلایی بر سر فوتبال این کشور بیاورد! نظارتی که نبود آن طی سال‌های اخیر نه فقط جیب مردم و بیت‌المال را خالی کرده که ضربه‌های مهلکی نیز به بدنه فوتبال کشور زده است، اما بدترین مسئله آبروی فوتبال ایران است که به واسطه همین ندانم‌کاری بار‌ها و بار‌ها در مجامع بین‌المللی خدشه‌دار شده است.
نه فقط فتح‌الله‌زاده که هیچ کس دیگری تصورش را هم نمی‌کرد رئیس سازمان خصوصی‌سازی در یک مناظره تلویزیونی در عرض تنها چند دقیقه کوتاه بی‌هیچ تعارفی فساد مدیران در فوتبال باشگاهی ایران را روی دایره بریزد. مدیرعامل استقلال در نظر داشت تا بار دیگر از آب گل‌آلود ماهی بگیرد و با سوءاستفاده از حذف دوباره استقلال از لیگ قهرمانان آسیا که نتیجه بی‌کفایتی مدیریتی او و امثال او بود، هواداران را تهییج کند و وزارت ورزش و حتی دولت را تحت فشار قرار دهد، اما برخلاف همیشه این‌بار نمایش او راه به جایی نبرد و دستش برای خیلی‌ها از جمله هواداران استقلال رو شد. اما مسئله امروز این نیست که فتح‌الله‌زاده حرف‌هایی خلاف واقع زده یا حتی دو مرتبه چک‌های ۵ میلیاردی از حساب باشگاه پاس کرده و مدعی طلب ۲۰ میلیاردی از آبی‌پوشان پایتخت شده است، مسئله این است که چرا آقایان او و امثال او را که هر بار فجایع بی‌شمار رقم می‌زنند هرازچندگاهی روی کار می‌آورند تا افتضاح نیمه‌تمام خود را تمام کنند!
تکلیف امثال فتح‌الله‌زاده مشخص است. کمتر کسی است که نداند امثال او چه حیف و میل‌هایی کردند و چطور بیت‌المال را برباد دادند. او مشتی است نمونه خروار. خروار‌ها مدیران بی‌کفایتی که نه به آبروی فوتبال ایران رحم کردند و نه به جیب مردم و حتی بیت‌المال. مدیرانی که تنها با در نظر گرفتن منافع شخصی خود و برای دیده شدن هرچه بیشتر بدترین تصمیمات را برای فوتبال این کشور گرفتند و چنان در این مسیر آزاد بودند برای هرگونه تاخت و تاز که امروز شاهد تأسفبارترین اتفاقات هستیم.
اینکه یک مدیرعامل چک‌هایی را که نقد کرده و بار دیگر به دلیل عدم پانچ شدن آن‌ها نقد می‌کند، یعنی فساد محض! یعنی به عنوان شخص اول مدیریت یک باشگاه، هیچگونه باور و اعتقادی به انجام کار درست ندارد و همین نگاه است که عرصه را برای جولان دلال‌ها باز گذاشته است. آنچه در مناظره بین رئیس سازمان خصوصی‌سازی کشور با مدیرعامل استقلال شنیده شد، روایتی تلخ از واقعیت فوتبال ایران بود. روایتی از دلالی‌ها و فسادی که این رشته پرطرفدار را به منجلاب کشیده، به‌طوری‌که نمی‌توان بوی تعفن آن را پنهان کرد یا نادیده گرفت. با این وجود هنوز گویی بوی گند این فساد واضح به مشام نهاد‌های نظارتی نرسیده که صدایی از آن‌ها درنمی‌آید! آقایانی که باید حق مردم و فوتبال کشور را از حلقوم مدیران فاسد و دلال‌هایی که زمام امور فوتبال را به دست گرفته‌اند درآورند، اما گویا نه گوشی دارند برای شنیدن و نه چشمی برای دیدن این فاجعه به بار آمده! فاجعه‌ای که کمر فوتبال ایران را چنان خم کرده که عنقریب است صدای شکسته شدن آن گوش فلک را کر کند.
مسئله امروز نه فتح‌الله‌زاده و افشاگری‌های رئیس سازمان خصوصی‌سازی از مدیریت او که کلیت مدیریت فوتبال کشور است و آن‌هایی که جواز حضور تکراری امثال او را صادر می‌کنند. مسئله امروز تصمیم‌گیرنده‌های بالاتر از فتح‌الله‌زاده‌ها و نهاد‌هایی هستند که وظیفه نظارت بر عملکرد این مدیران را دارند، اما همچنان در خواب به سر می‌برند که اگر غیر از این بود فوتبال ایران امروز تا این اندازه در منجلاب فساد غوطه‌ور نبود.