روزنامه قانون
1396/04/26
هويت سپهسالار زير سنگ
حدود دو قرن از زماني كه آغا محمد خان تهران را به عنوان پايتخت انتخاب كرد، گذشته است و حالا مدتهاست تهران پایتخت ایران است. تهران با قدمت 7 هزار ساله، حوادث بسياري را به خود دیده است. در و دیوار محلههای قدیمی تهران هنوز نيز نشانههای تحولات سیاسی و اجتماعی این مملکت را روی تن خود به یادگار نگه داشته اند. البته این روزها هر چه بیشتر میگردی، کمتر این نشانهها را مییابی و بهجایش با پاساژها و برجهای قد و نیم قد مواجه میشوی که چهره شهر قدیمی و زیبای تهران را تغییر دادهاند و به قدمت این شهر دهنکجی میکنند.اثري از سپهسالار نمانده
یکی از محلههای قدیمی تهران، محدوده خیابان بهارستان و اطراف آن است که از قدیم بهدلیل وجود ساختمان مجلس ملی مورد اهمیت بوده و هنوز هم به همین دلیل و بهخاطر وجود ساختمان مجلس شورای اسلامی، اهمیت دارد. یکی از خیابانهای محدوده بهارستان، باغ سپهسالار (صف کنونی) با تاریخی طولانی است. باغ سپهسالار نام یکی از باغهای قدیمی تهران در زمان قاجاریه بود که در محدوده بهارستان قرار داشت. این باغ متعلق به میرزا حسین خان سپهسالار، صدراعظم ناصرالدین شاه بود که پس از عزل وی، املاکش هم مصادره شد و در اختیار شاه قرار گرفت. از آن روزها که باغ سپهسالار محل تفریح و گشت و گذار تهرانيها بود قرنها میگذرد. حالا نه از نهر آب خبری هست و نه از باغ و بوستان. از باغ سپهسالار ،تنها خیابانی به همین نام باقی مانده که به مرکز خرید کیف و کفش تبدیل شده است. این خیابان نيز بیتوجه به قدمت و تاریخش، دستخوش تغییراتی اساسی شده است. در سال 85 این خیابان به پیادهراهي تبدیل شد كه تردد خودرو در آن ممنوع بود. از همان سالها زمزمه ثبت ملی خیابانهای محدوده بهارستان به گوش رسید تا بالاخره بخشهایی از آن منطقه مانند مسجد و حوزه علمیه سپهسالار (شهید مطهری)، عمارت نظامیه و نقاشیهای آن، بنای مجلس شورای ملی و ساختمانهای الحاقی، موزه هنرهای ملی،عمارت مسعودیه،خانه استاد ابوالحسن صبا، خانه دکتر ابتهاج و.... به ثبت ملي رسید.
تاريخ ماندني است
کوچکتر که بودم، بیشتر به این خیابان سر میزدیم. این خیابان با آن حجم رفت و آمد ماشینهای بزرگ و کوچک و گاری دستیها، انگار خود جریان زندگی بود. در و دیوارهای قدیمی و رنگ و رو رفتهاش گویی نشستهاند و به عابران لبخندی کج میزنند و میگویند شما همه رفتنی و ما ماندنی هستیم. برای بچهای با این تخیلات که لبخند تمسخر دیوارها به عابران را میدید، هر از گاهی گشت و گذار در خیابان قدیمی باغ سپهسالار به بهانه خرید سال نو یا خرید آغاز سال تحصیلی، همیشه جذاب بود. زمان زیادی گذشته و باغ سپهسالار هم مثل خیلی دیگر از لذتهای گذشته به خاطره تبدیل شدهاند. حالا از آن خیابان با بافت و ساختمانهای قدیمی، چیز زیادی باقی نمانده است. نماهای پر نقش و نگار آن خیابان حالا جای خود را به مغازههایی با تابلوهای رنگی و بزرگ دادهاند. هرچه چشم بگردانی در این خیابان قدیمی، اثر چندانی از تاریخی که دیده است، پیدا نمیکنی. فقط لبخند موذیانه ساختمانهای جدید به قامت فرسوده و خسته چند بنای قدیمی است که توی ذوق میزند. یکی از همین بناهای مهم خیابان باغ سپهسالار(صف) که هنوز هم بعد سالها منتظر رسیدگی و توجه است، دبستان دهخداست که با بنایی آجری نبش کوچه شهید«امیدآزادیخواه» قرار دارد و در حال تخریب است. آنگونه که در اخبار آمده این بنا از مدتها قبل پرونده ثبت ملیاش آماده بوده است، اما گویی هنوز اندر خم کوچههای کاغذ بازیهای اداری مانده و در حال نابودی است. این ساختمان ارزشمند اکنون تبدیل به زبالهدانی شده است و مرور زمان، آنقدر شامل حالش شده که تمام کسبه و آدمهایی که در آن محدوده رفت وآمد دارند به دیدن این ساختمان متروکه عادت کردهاند. عادتی که ممکن است منجر به تخریب و از بین رفتن این بنا شود. درست شبیه بسیاری دیگر از بناهای تاریخی تهران که حکم شناسنامه این شهر قدیمی را دارند. اما سوال اینجاست که چرا در ثبت بناهای قدیمی کوتاهی میشود؟ کدام ارگان وظیفه حفاظت و نگهداری از شناسنامه شهر را بر عهده دارد؟ چرا و به چه قیمتی اجازه تخریب بناهای قدیمی صادر میشود؟ تهران مانند بسیاری از شهرهای کشورمان با وجود قدمت بالایش، توانایی جذب توریست دارد و میتواند درآمد شهر را افزایش دهد اما این به شرط آن است که بگذاریم بناهای تاریخیمان همچنان پا برجا بمانند و خود را نشان دهند.
قوانيني كه هيچ انگاشته ميشوند
سپهسالار از ليست بناهاي تاريخي محله بهارستان كه ثبت ملي شدهاند، جا مانده است. اتفاقي كه براي اين خيابان به قيمت نابودي هويت آن تمام شده است اما سپهسالار باوجود زخمهاي توسعه ناپايدار شهري بر پيكرش همچنان پابرجا مانده است. خياباني كه اين روزها بيش از هميشه به توجه افكار عمومي بهخصوص دلسوزان ميراث فرهنگي نيازمند است. مهدي معمار زاده، كارشناس ميراث فرهنگي با اشاره به اينكه خيابان سپهسالار در حصار ناصري قرار دارد به «قانون» گفت:«خيابان سپهسالار ثبت ملي نشده است. ولي در حصار ناصري قرار گرفته است. حصار ناصري هم بافت ارزشمندي محسوب ميشود كه در طرح تفصيلي نيز آمده است. براساس قانون طرح تفصيلي، بهدليل قرارگيري بناهاي تاريخي ارزشمند در اين خيابان، قبل از صدور هرگونه پروانه ساختماني يا مجوز بايد با اداره ميراث فرهنگي هماهنگي انجام شود. براي مجوزهاي بافت تاريخي حصار ناصري، طرحهاي ويژه تهيه ميشود كه به شوراي عالي معماري و شهرسازي و كميسيون ماده 5 براي صدور مجوز ارجاع داده ميشود، درصورت موافقت آن طرح را مصوب ميكنند. اما درعمل چنين پروسهاي درخصوص بافت تاريخي حصار ناصري و خيابان سپهسالار طي نميشود و بهراحتي در اين بافت تاريخي پروانههاي ساخت و ساز صادر ميشود».
شهرداري ارزش ميدهد و بيارزش ميكند
معمارزاده درباره كجسليقگي مديريت شهري درباره بافت تاريخي عنوان كرد:« مديران شهري، طرح تفصيلي را تنها براي برجسازي و خرابكردن باغها طراحي كردهاند. اين چه يك بام و دو هوايي است كه در مديريت شهري براي بافتهاي تاريخي اجرا ميشود. اگر به همين منوال ميخواهند ادامه بدهند به زمان كرباسچي باز گرديم كه هيچ طرح تفصيلي وجود نداشت. هنگاميكه خياباني بهعنوان محور فرهنگي تاريخي مطرح ميشود بهدليل كف خيابان يا آسفالت آن نيست بلكه جدارههاي آن به خيابان، هويت و ارزش بخشيدهاند. بهعنوان مثال، خيابان وليعصر(عج) ثبت ملي شده است ولي اين ثبت ملي موجب حفظ خيابان نشده است چرا كه مديران شهري، بيشتر از درختان و بناهاي تاريخي ارزشمند در مسير اين خيابان به آسفالت آن توجه كردهاند. حال پرسش اينجاست كه آيا خيابان وليعصر(عج) زيبايي و هويت خود را از آسفالت ميگيرد يا چنارهاي كهنسال و جداره ارزشمند تاريخي آن؟ مسالهاي كه تاكنون به آن توجه نشده است. تبديل خيابان باغ سپهسالار به اولين پيادهراه، بدان معناست كه مديران شهري به اين نتيجه رسيدهاند كه در اين خيابان يك سري بناهاي ارزشمند تاريخي وجود دارد و ميتواند بهعنوان محور تاريخي و فرهنگي محسوب ميشود. پس از آنكه شهرداري، كف خيابان را سنگفرش كرد و پيادهراه احداث شد، شهرداري در اقدامي عجيب شروع به تخريب ارزشهاي تاريخي فرهنگي باغ سپهسالار كرد. اينگونه اقدامات مغاير با اسم اين محور، ارزشهاي شهرسازي و ارزشهاي ميراثي است.متاسفانه اين اقدامات همچنان ادامه دارد».
كلنگ شهرداري در باغ سپهسالار
اين كارشناس ميراث فرهنگي درباره ثبت جداره خيابان باغ سپهسالار گفت: « اگر قرار باشد سازمان ميراث فرهنگي هر بنا يا بافت تاريخي را ثبت ملي كند و بعد مديران شهري آن را تخريب كنند، اين ثبت ملي هيچگونه فايدهاي ندارد. بايد مديريت شهري به اين نتيجه برسد كه جداره اماكني كه خود سنگفرش كرده، ارزشمند است و نميتوان بهراحتي آن را تخريب كرد. مديريت شهري بايد به اين درك برسد هنگاميكه محوري را تاريخي- فرهنگي اعلام ميكند و در همين راستا برنامهريزي انجام ميدهد، نميتواند آن مكاني را كه خود آباد كرده است با كلنگ توسعه ناپايدار، به جانش بيفتد. همچنان بيخردي و بيدانشي در مديريت شهري ادامه دارد. متاسفانه از زمانيكه باغ سپهسالار را به پيادهراه تبديل كردهاند، دهها بناي تاريخي ارزشمند توسط مجوزهايي كه شهرداري صادر كرده، تخريب شده است».
سخن آخر
این روزها در حالی با دست خودمان، داشتههای ارزشمندمان را نابود میکنیم که کشورهایی در همسایگیمان مثل امارات، خاک و تاریخ را میخواهند با پول به دست بیاورند و برای خودشان هویت جعلی بسازند. ولي ما با بیتوجهی و از سر سیری، هویتمان را نابود میکنیم. کاش حداقل اگر چیزی نمیسازیم، خرابشان هم نکنیم!