پوست اندازی سینمای ترسوها با «پوست شیر»

آرمان امروز- رها معيري: انتشار قسمت آخر سريال «پوست شير» در چهارشنبه همين هفته، خيلي‌ها را به ياد انتشار فصل آخر «بازي تاج تخت» در ايران مي‌اندازد. روزهايي که ميليون‌ها نفر از يکديگر مي‌پرسيدند که «قرار است سريال چگونه تمام شود؟‌»، و در ساعت اوليه پخش آن در شبکه HBO، نسخه آن در اينترنت و سايت‌هاي پخش فيلم قرار گرفت و خيلي زود رکورد دانلود را شکستند. حالا نيز به نوعي اين اتفاق در کشورما با ساخت سريال پوست شير، در حال تکرار است. بازي‌هاي بدون نقص و متفاوت، داستان پرکشش و جذاب و سبکي نو در سينماي ايران که در ساخت چنين آثاري دست و پايش مي‌لرزد! و تهيه کنندگان بيشتر به‌دنبال آثار کمدي و گيشه پسند هستند، حال از اين سريال، يک درام اجتماعي- جنايي موفق ساخته است. در تاييد اين صحبت همين بس که پلتفرم‌هاي پربازديد ايراني، جرات سرمايه‌گذاري و پخش آن را نداشتند و گمان مي‌کردند خيلي مورد استقبال قرار نمي‌گيرد، تا اينکه فيلم نت، که VOD کم مخاطب‌تري از فيلمو و نماآوا است، انتشار اين سريال را برعهده گرفت و خيلي زود توانست، با سريال‌هاي عظيمي همچون جيران، سرگيجه، هم گناه و ... رقابت کند و حتي در برخي از مواقع گوي سبقت را از اين سريال‌ها بدزد. هرچند که اين ترس در ميان بسياري از مخاطبان اين سريال وجود دارد که اين سريال نيز مانند بسياري ديگر از سريال‌هاي تلويزيوني و پخش رسانه‌هاي ديگر، به شکلي خيلي ضعيف و به قول معروف «از سر باز کردن» و صرفا درج کلمه «پايان» بر اين سريال‌ها به اتمام برسد، اما روند سريال پوست شير در سه فصل، نشان داده که شايد پاياني غير قابل پيش بيني در انتظار مخاطبان باشد و آنها را 50 تا 60 دقيقه روي صندلي‌هاي خود ميخ‌کوب کند.
سکوت برهها يا پوست شير؟ 
قسمت هفتم فصل سوم اين سريال به کارگرداني، جمشيد محمودي که تا پيش از توليد سريال پوست شير، تهيه کنندگي آثار سينمايي همچون «مردن در آب مطهر»، «رفتن» و کارگرداني «شکستن همزمان بيست استخوان»، «چند متر مکعب عشق» و آثار تلويزيوني «سايه بان» و «دل‌دار» را در کارنامه خود داشت، بازي گرفتن از منصور مجتبي پيرزاده (منصور باجلان)، بسياري را به ياد فيلم سينمايي «سکوت بره‌ها» انداخت. در سکانسي که جودي فاستر، در نقش «کلاريس استارلينگ» روبه‌روي آنتوني هاپکينز در نقش «دکتر هانيبال لکتر» مي‌ايستد و با او مصاحبه مي‌کند و در قسمت ششم و هفتم سريال پوست شير با گريم بي‌نظير و بازي فوق العاده مجتبي پيرزاده که روبه‌رو بازجوي خود (شهاب حسيني) نشسته، با گريم يک انسان صورت‌سنگي، استرس و هيجان را به مخاطب تزريق مي‌کند و لحظات جالبي را رقم مي‌زند که تا به‌حال در سريال‌ و فيلم‌هاي سينمايي پليسي و جنايي کمتر ديده شده است. بازي منصور مجتبي پيرزاده، که تا پيش از اين در فيلم‌هاي خود چندان قوي نبود، پوست اندازي اين بازيگر سينما و تلويزيون است، به‌حدي که بازي بازيگر قدرتمندي همچون شهاب حسيني، کمتر به چشم مي‌آيد.
درس افغانها به سينماي ايران


برکسي پوشيده نيست که کارگردان و تهيه  اين سريال نقش مهمي در جذابيت پوست شير داشتند؛ در جايي که نويد محمودي تهيه کننده و جمشيد محمودي هر دو زاده ايالت پروان، افغانستان هستند. بسياري براين باورند که اين سريال روند سينما و سريال سازي در ايران متحول مي‌کند و پس از اين سريال بايد در انتظار آثاري تکميل‌تر از پوست شير در آينده اي نزديک باشيم. درسي که کارگردان و تهيه کننده افغانستاني آن، به سينماي ايران دادند و مي‌توان از آن در الگو برداري کرد. اتفاقي که در دهه 90 با ورود کارگردانان و فيلمسازان جواني همچون سعيد روستايي با ابد و يک روز و محمدحسين مهدويان پايه‌گذار شد و حالا به بردران ليلا و... ختم شد. اما با نگاهي به واکنش‌هاي مجازي نسبت به پوست شير، به‌نظر مي‌رسد که مي‌توان رضا پروانه با بازي عليرضا کمالي که تا پيش از اين چندان فرصت قدرتنمايي در سينما و تلويزيون را نداشت، به محبوب‌ترين شخصيت اين سريال تبديل کرده است.
 رضا در قسمت بيست‌وسوم پوست شير نقش کمرنگي دارد اما وقتي وارد مي‌شود، حسابي قدرتمند نشان مي‌دهد تا مشخص شود چرا اين کاراکتر و بازي قابل ستايش، کمالي را يکي از نقاط قوت و دلايل موفقيت پوست شير مي‌دانند. همچنين محمودي و بهاروند (نويسنده اثر) در اکثر قسمت‌هاي پوست شير (حتي برخي از اپيزودهايي که شايد در جمع بهترين بخش‌هاي اين سريال قرار نگيرند) توانسته‌اند با پايان‌بندي‌هايي جذاب، کنجکاوي مخاطب را براي انتظار کشيدن تا زمان فرا رسيدن قسمت بعدي برانگيزند. با اين حال اين چهارشنبه نوبت پيچ پاياني است و يکي از جذاب‌ترين سريال‌هاي شبکه نمايش خانگي به پايان مي‌رسد. آيا توانايي محمودي و بهاروند به کمک پوست شير مي‌آيد تا شاهد يک پايان‌بندي غيرقابل‌پيش‌بيني، تاثيرگذار و در عين حال منطقي و باورپذير باشيم؟