پرواز ابدی عقاب

 یکم فروردین سال ۱۳۰۳ در محله سنگ سیاه شیراز پسری به دنیا آمد که نامش را خلیل گذاشتند. هیچ فردی باور نمی‌کرد که این کودک روزگاری به پهلوانی افسانه‌ای تبدیل و نامش در کتاب رکوردهای گینس  ثبت شود و به پدر سیرک ایران شهرت یابد. پهلوان «خلیل طریقت‌پیما» معروف به «خلیل عقاب» که نام وی با بلند کردن فیل ۲ تنی در کتاب گینس ثبت شد، پنج شنبه هفته گذشته در ۹۸ سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد. پهلوان عقاب ۳۶ روز در بیمارستان پیوند اعضا بستری بود و به دلیل کهولت سن به دیار باقی شتافت. در خور ذکر است او روزهای آخر عمرش را در یک کانکس زندگی می‌کرد. گفته می‌شود که پهلوان عقاب مدتی از صندوق حمایت از بازنشستگان ورزشی، حقوق ناچیزی دریافت می‌کرده، اما پس از چندین ماه همان را هم به او ندادند. روزی مدیر صندوق به او گفته: «شما قهرمان نیستید! به همین دلیل حقوقت را قطع می‌کنیم». خودش می‌گوید: «جای تعجب دارد که نام من به‌عنوان یک پهلوان در کتاب گینس به ثبت‌ رسیده، به اندازه یک اتاق 12 متری جام و مدال دارم و از دست امپراتور ژاپن کاپ گرفته‌ام، اما این حقوق ناچیز به من تعلق نمی‌گیرد». به بهانه درگذشت این پهلوان و در پرونده امروز زندگی‌سلام، درباره کودکی‌اش، رکوردها و افتخاراتی که از او به یادگار مانده است و ... خواهیم گفت.
از ورزش‌ باستانی و کشتی تا انجام حرکات خارق‌العاده
پدر «خلیل طریقت‌پیما»، اهل فسا در استان فارس و کشاورز و مادرش هم خانه‌دار بود. به گفته خودش، اصلا علاقه‌ای به تحصیل نداشت و در ۱۲ سالگی به ورزش روی آورد. «خلیل» از همان ابتدا استعداد فراوانی از خود نشان داد و تعجب پهلوانان آن زمان را برانگیخت و از سوی آنان تشویق شد.  او فعالیتش را با ورزش باستانی آغاز و لقب عقاب را هم برای معرفی خودش انتخاب کرد. 14 ساله بود که کم‌کم با میل گرفتن و بلند کردن وزنه‌های سنگین به تجربیاتش اضافه شد. پهلوان خلیل عقاب در دوران جوانی خود، در مسابقات کشتی در رقابت‌های بین‌المللی حضور یافت و موفق به کسب مدال‌های گوناگون شد. به دلیل توانایی و قدرت بدنی فوق‌العاده‌اش، سازمان‌های بین‌المللی کشتی هم به او توجه نشان دادند.
اجرای حرکات خارق‌العاده از 30 سالگی
خلیل عقاب وقتی 30 ساله بود با بلند کردن وزنه 450 کیلوگرمی با دندان، نام خود را  در کتاب گینس ثبت و کم‌کم شروع به برگزاری نمایش در شهرهای ایران کرد. او اجرای نمایش حرکات خارق‌العاده را از همین سن و سال به طور جدی‌تر در برنامه‌اش قرار داد و طرفداران زیادی پیدا کرد. خودش درباره این دوره یعنی شروع نمایش‌های خیابانی‌اش گفته: «تمرینات سخت و جان فرسایی را دنبال کردم و با سختی‌های فراوان سرانجام شدم پهلوان خلیل عقاب و نامم در کتاب گینس به ثبت رسید و شهرت جهانی پیدا کردم. پس از سپری کردن درد و رنج فراوان در زورخانه و بلند کردن میل‌های سنگین در ۳۰ سالگی در تمام شهرهای ایران به مناسبت‌های مختلف به انجام حرکات خارق‌العاده پرداختم... ».
سفر به 37 کشور جهان برای اجرا
خلیل عقاب در 47 سالگی بعد از چاپ شدن عکس نمایش‌هایش در یک مجله سوئدی به دعوت سیرک فاست به ایرلند مهاجرت کرد. سپس به ۳۷ کشور جهان سفر کرد و به شهرت جهانی دست یافت و به سه زبان انگلیسی، ایتالیایی و عربی با تسلط حرف می‌زد. او همچنین در سال ۱۳۴۳ با حضور در یک فیلم وارد عرصه هنر سینما شد و سپس در چندین فیلم‌ هم بازی کرد. جمشید مشایخی، حمیده خیرآبادی و ... از جمله هنرپیشه‌هایی هستند که پهلوان خلیل عقاب با آن‌ها بازی کرده است. فیلم مستند «آشیانه عقاب» هم آخرین مراحل فیلم برداری را پشت سر می‌گذراند. این فیلم پرتره‌ای از زندگی پهلوان «خلیل عقاب» پدر سیرک ایران به تهیه کنندگی مهدی شاه‌محمدی است.
فهرست بلند بالای رکوردهای «خلیل عقاب»
مروری بر افتخارات پهلوانی که فیل هوا کرد، ولی تحمل دیدن اشک نیازمند را نداشت
مرحوم خلیل عقاب به راستی یک پهلوان بود. درباره کارهای خیری که انجام داد و دیده شد، اخبار زیادی وجود دارد؛ از بخشیدن دستمزد یک روزش به کودک مستمندی که برای دیدن سیرکش آمده و کنار چادر ایستاده بود تا رد کردن هدایایی که مردم به او تقدیم می‌کردند و آن‌ها را به افراد مستحق می‌داد. او کسی بود که سنگینی کامیون ٢٠ تنی را روی گرده‌هایش تحمل می‌کرد، اما تاب دیدن اشک نیازمندی را نداشت. در کنار این خصلت پهلوانی، مرحوم عقاب افتخارات حرفه‌ای زیادی هم داشت؛ بلند کردن وزنه ۴۵۰ کیلویی فقط با دندان‌هایش، دراز کشیدن روی زمین و عبور کامیون و اتوبوس از روی سینه‌اش، گذاشتن سنگ ۲ تنی روی سینه و تحمل ضربات پتک که سنگ را خرد می‌کرد، پیچاندن آهن به دور دست، خم کردن تیرآهن ۱۴ و ۱۲ با گردن، جلوگیری از حرکت دو خودروی سنگین، اجرای نمایش در سیرک با حیوانات وحشی مانند شیر و خرس و از همه مهم‌تر بلند کردن فیل ۲ تنی با فاصله ۵۰ سانتی‌متری از زمین. او که در ۳۰ سالگی وزنه‌ ۴۵۰ کیلویی را با دندان بلند کرده و رکورد زده بود، درباره ماجرای بلند کردن فیل یا به عبارتی «فیل هوا کردن» این‌طور گفته است: «در سیرک انگلستان که بودم یک روز فیل‌بان سیرک گفت ما این‌جا پنج تا فیل داریم. چهار تای آن‌ها ۴ تن وزن دارند. یکی از آن‌ها که کوچک‌تر است ۸۰۰ کیلو وزن دارد. ببین می‌توانی آن را بلند کنی؟ گفتم برو بیاور. با همان حرکت اول بلندش کردم و پنج سال تمام در سیرک انگلستان کارم همین بود. آن زمان ۵۰ ساله بودم و شبی دو بار این فیل را بلند می‌کردم.» پس از مدتی او بار دیگر این حرکت بلند کردن فیل را برای نمایندگان کتاب رکوردهای گینس انجام داد. نام پهلوان خلیل عقاب زمانی در سراسر جهان پیچید که او در شهر بیرمنگام انگلستان، در برابر چشم داوران و ثبت‌کنندگان رکوردهای گینس، با همان حرکت نخست، فیلی چند صد کیلوگرمی را با استفاده از مهار و سکوی بالای فیل از زمین بلند کرد. در سال 1975 پهلوان در حالی که در سیرک جری کاتل اجرا می‌کرد فیل 1408 کیلوگرمی را از زمین بلند کرد و روزنامه‌های انگلیس تیتر زدند: «هرکول ایرانی، لندن را تسخیر کرد!» هرچند خلیل عقاب، هرکول نبود، رستم دستان بود. خودش درباره این رکوردشکنی می‌گوید: «در ایتالیا چند بار اسب بلند کرده بودم، اما فیل چیز دیگری بود! سخت بود، با این همه از پس این کار برآمدم.» با این حرکت نام پهلوان خلیل عقاب در رکوردهای گینس ثبت شد و اولین شخص ایرانی بود که نامش در کتاب رکوردهای جهانی نوشته شد. هنوز هم او را قوی‌ترین مرد جهان می‌نامند. فقط این کار، اولین‌های مرحوم خلیل عقاب نیست. او اولین برگزارکننده نمایش‌های پهلوانی با بلیت فروشی بود و اولین کسی بود که از هندوستان، شیر و خرس به ایران آورد و آن‌ها را تربیت کرد و روی صحنه برد. در سال ۱۳۷۰ از او دعوت شد تا با اندوخته تجربیاتش از سیرک‌های جهان این شاخه نمایش را به ایران بیاورد. مرحوم پهلوان خلیل، سیرکی را به همراه همسرش «شهلا اشکبوس» که به بانوی سیرک ایران مشهور شد، برای اولین بار در ایران افتتاح کرد که با حضور ۶۰ هنرمند از ایتالیا، رومانی و پرتغال در بسیاری از شهرهای ایران به اجرای نمایش پرداخت. در این برنامه‌ها علاوه بر همسرش، دو فرزند او به نام‌های شهرزاد و ابراهیم هم همراهی اش می‌کردند. در سال ۱۳۹۳ پسر پهلوان یعنی ابراهیم عقاب معروف به «چاوش اکبر» سیرک عقاب بدون حیوان واقعی را افتتاح کرد و دوباره نام پهلوان به عنوان کسی که اولین سیرک بدون حیوان را در ایران راه انداخت، بر سر زبان‌ها افتاد. اهمیت این کار در این است که سال‌هاست سازمان‌های حفاظت محیط زیست تلاش می کنند اجرای حیوانات در سیرک‌ها را به دلیل آزار و اذیت‌شان، ممنوع کنند. این‌گونه بود که مرحوم خلیل عقاب تبدیل به «پدر سیرک ایران» شد.
عقابی که روزانه 18 زرده تخم‌مرغ می‌خورده است
یکی از رایج‌ترین سوالات از «خلیل عقاب» درباره تغذیه‌اش بوده است. این‌که مصرف چه غذاهایی باعث شده بتواند دست به چنین اجراها و حرکات خارق‌العاده بزند. خودش در پاسخ به این سوال گفته: «برای این که بدنم همیشه روی فرم باشد، ۱۸ زرده تخم مرغ را با یک لیتر شیر و کره محلی مخلوط می‌کردم و به‌طور روزانه می‌خوردم و جالب این که هرچه غذا مصرف می‌کردم، سیر نمی شدم؛ چرا که با ورزش کردن، بدنم سوخت و ساز زیادی انجام می‌داد و هیچ‌گاه هم از این بابت مریض نشدم و کبدم هم آسیب ندید... خدا رحمت کند همسرم را. از نظر غذا به من می‌رسید. دستپخت او خوب بود. خوب می‌دانید آدمی که فیل بلند می‌کند غذایش معمولی نیست. من روزی یک کیلو گوشت می‌خوردم. مثلا سردست گاو را می‌گرفتیم و همسرم در زودپز می‌پخت و چربی‌هایش را می‌گرفت و با سیب‌زمینی و سبزیجات می‌خوردم. از نظر خورد و خوراک عجیب بودم...» عقاب همچنین با بیان این که با انجام کارهای سخت در حین نمایش بسیاری از استخوان‌هایش شکسته، گفته: «خون‌ زیادی بر اثر جراحی از بدنم جاری شد، اما با اراده‌ای که داشتم هیچ گاه دلسرد نشدم؛ چرا که به هدفم ایمان زیادی داشتم. در زندگی از سه چیز؛دود، الکل و چای پرهیز کردم تا توانستم به موفقیت برسم و به جوانان هم توصیه می‌کنم برای سلامتی خود به ورزش بپردازند و از دوست‌های ناباب دوری کنند و از تحصیل هم غافل نشوند».


بهترین و بدترین خاطره «خلیل عقاب» از زبان خودش
«طریقت پیما» در گفت‌و‌گویی به خاطرات خوب و بد خود طی دوران پهلوانی اشاره کرده و گفته است: «در این باره خاطرات زیادی دارم، اما آن چیزی که برایم بسیار شیرین بود در ایتالیا رخ داد. پس از این که در چندین سیرک در شهرهای مختلف این کشور نمایش دادم، مدیر سیرک پیشنهاد داد به یکی از شهرهای جنوبی به نام ایزیو کالبریا برویم که حتی پلیس هم به دلیل وجود افراد خلافکار از کنترل آن عاجز است؛چراکه آن‌ها آدم‌های قوی را دوست دارند. سرانجام بار سفر به این شهر بستیم و در حالی که داشتم وزنه‌های نمایشی را در گوشه خیابان پیاده می‌کردم، چندین مرد قوی هیکل  سراغم آمدند و گفتند با این وزنه‌ها چه کار می‌کنی، گفتم این‌ها را از زمین بلند می‌کنم، گفتند این که چیزی نیست، اما وقتی وزنه‌ها را با انگشت کوچک بلند کردم تعجب آن‌ها را برانگیخت و هرچه تلاش کردند، نتوانستند این کار را انجام دهند و همین موضوع موجب شد آن‌ها به من احترام بگذارند. سپس آن‌ها با من دوست شدند و حتی کنترل ورودی سیرک را به عهده گرفتند و اجازه ندادند افراد بدون بلیت وارد سیرک شوند و برایم غذاهای ایرانی درست کردند و قرار بود این سیرک را به مدت ۱۰ روز برگزار کنیم، اما استقبال آن ها موجب شد ۱۵ روز در این شهر خشن برنامه اجرا کنیم و این بهترین خاطره من بود و بدترین خاطره هم شکستن استخوان‌های بدن و جراحی‌های مختلف بود.»
منابع این پرونده: ایرنا، تسنیم، دلگرم، برترین‌ها و ...