کنگ، جایی شبیه رویا

 خسته هستید، از این همه هیاهو، از کار پشت کار، از بوق و ترافیک، از ساختمان‌‌های زشتی که رنگ و رو دارند، اما روح ندارند. در روزهای خستگی، یک سفر کوتاه حکم یک اتفاق شیرین را دارد. سفری که به کمکش بتوانید خیره شوید به آسمان، حس قشنگ زندگی را تجربه کنید، با سنگ و خشت و چوب انس بگیرید و در رودخانه پیاده‌‌روی کنید. همه این‌‌ها می‌‌شود تجربه‌‌ای به ‌‌نام سفر به روستای کنگ. روستایی که حدود 3 هزار سال قدمت دارد و یکی از زیباترین روستاهای پلکانی کشور است. جایی که تعامل انسان با طبیعت، با کوه و با درخت به حد اعلی رسیده. جایی که کنار و گوشه خیابانش ماشین راه عابر را مسدود نمی‌‌کند. جایی در دل کوه‌‌های مرتفع و کنار هوا، روشنی و زیبایی. روستایی که صدای زیبای آب با خنده بچه‌‌ها ترکیب  و باعث می‌‌شود تلخی‌‌ها را فراموش کنید. فرقی ندارد مشهدی هستید یا قرار است به مشهد سفر کنید. این روزها تماشای کنگ را از دست ندهید. جایی که بعد از تماشایش یک آخیش بلند خواهید گفت، چون تمام خستگی‌‌های روحی و جسمی‌‌تان از بین رفته. در این پرونده این زیبایی‌‌ها را معرفی می‌‌کنیم.
تاریخچه روستای تاریخی کنگ
روستای پلکانی کنگ در ۲۹ کیلومتری مشهد قرار دارد و آخرین روستا در محور دره رودخانه کنگ است. این روستا دارای رودخانه و قنات ها و چشمه‌هاست و باغ های این روستا در یک آرایش خطی به صورت دو رشته در میان دو دره اصلی محدوده روستا و تحت تأثیر شکل منابع اصلی آب روستا، اعم از دو رودخانه امتداد یافته اند. کنگ در لغت دو معنا دارد، یکی به معنای پرنده‌ای قوی‌پنجه است که در مناطق کوهستانی زندگی می‌کند و در دیگر معنا به دژ مستحکم تعبیر شده ‌است. قدمت «کنگ» که به ماسوله خراسان شهرت دارد به پیش از اسلام و حدود 3 هزار سال قبل باز می‌گردد. این روستا در دامنه کوه بینالود قرار گرفته و به دلیل استقرار سکونتگاه‌های آن روی کوهپایه و به سبب موقعیت جغرافیایی و پلکانی بودن منظره کنگ و به لحاظ زیبایی شناسی و ساختار معماری در نوع خود بی‌نظیر است. از سوی دیگر، قدمت این روستا و وجود گورستان قدیمی، مسجد، تکیه و رباط شاه عباسی، جلوه این روستا را در نظر بیننده بیشتر نشان می‌دهد. شغل و پیشه مردم این روستای تاریخی، باغداری، دامداری، کشاورزی و فرش‌بافی است و بسیاری از اهالی این روستا نقش گسترده‌ای در تولیدات دامی و میوه‌ای منطقه دارند.
کنگ را بدون پلاستیک دوست دارم
روایتی کوتاه از سفری به روستای کنگ، جایی که گنگش بالاست

در دل بهار 1402، فرصتی شد بعد از مدت‌‌ها سری به کنگ بزنیم تا در 30 کیلومتری مشهد یک دل سیر کوه ببینیم، به آسمان زیبا خیره شویم و از کنار درخت‌‌های قشنگ که گاهی گیلاس‌‌هایش چشمک می‌‌زد، عبور کنیم. اقداماتی که توسط بوم‌‌گردی‌‌ها برای اقامت گردشگران انجام شده خیلی خوب و مثبت است. زندگی در فضایی که مردم کنگ تجربه می‌‌کنند. حس خوبی که صبحانه محلی و ... دارد. خانه‌‌هایی از سنگ و خشت که شبیه یک کارت‌‌پستال بزرگ روبه‌‌روی تو هستند. مردمی که انگار خورشید را مهمان نگاه مهربان و خونگرم‌‌شان کرده‌‌اند. بچه‌‌هایی که در کوچه‌‌های باریک بازی می‌‌کنند. کوه‌‌هایی که اطرافت را احاطه کرده‌‌اند و بین این همه زیبایی بکر، حیف است بخواهی چرت بزنی و دل را به مسیر زیبای رودخانه نزنی. شما هم اگر رفتید کفش مناسب بردارید و راحت اجازه دهید پای‌‌تان خیس شود. کنگ در مسیر رودخانه‌‌اش تا آبشارها دیدنی زیاد دارد ،اما اسیر عکس گرفتن افراطی نشوید. خیلی‌‌ها دوست دارند هربار که به کافه و رستوران می‌‌روند چند استوری شیک از دل ماجرا در بیاورند تا فخرفروشی کنند. به تازگی هم که استوری از طبیعت‌‌گردی، املت آتشی و این جور چیزها مد شده. نمی‌‌دانم این ‌‌تیپ آدم‌‌ها چه زمانی فرصت می‌‌کنند از اتفاقی که در جریان است، لذت ببرند. اما همین‌‌ قدر که چند وقتی است زور اصالت و زیبایی دیدنی‌‌هایی مثل کنگ به تفریحات تجملی مثل رستوران‌‌گردی و کافه چربیده جای خوشحالی دارد. فقط کاش لحظه را فدای ثبت آن لحظه نکنیم و در این زیبایی و اصالت رها شویم. پلاستیک و زباله را در این روستای تماشایی رها نکنیم. حواس‌‌مان باشد که به فرهنگ و ارزش‌‌های آن ‌‌جا احترام بگذاریم. اگر می‌‌خواهیم چای یا املت آتشی به بدن بزنیم به محیط زیست لطمه نزنیم. کاری نکنیم ترکیب طبیعت، قبل و بعد رفتن‌‌ ما عوض شود. مسیر رودخانه کنگ پر است از پوست هندوانه و شیر بلال یا پلاستیک‌‌هایی که لای شاخ و برگ‌‌های داخل رود گیر کرده‌‌اند. کنار آبشارها هم که مسابقه عکاسی است و دیدن خود آبشار در شرایطی که هر کسی به طور  میانگین 200 تا عکس می‌‌گیرد تا یکی از آن‌‌ها خوب شود، سخت است. آن‌‌ جا که بودم با خودم فکر می‌‌کنم همان دوربین آنالوگ با حلقه 36 تایی برای خیلی از ما بهتر بود چون خودمان و دیگران را حین چنین تجربه ‌‌لذت بخشی اذیت نمی‌‌کردیم. راستی اگر به کنگ رفتید باید اهل پیاده‌‌روی، پله‌‌نوردی و تجربه کردن باشید. از هوای تازه لذت ببرید و شب را با تماشای ستاره‌‌ها سپری کنید. پس اگر برنامه خواب و دورهم جمع شدن فامیلی برای بازی مافیا دارید و می‌‌خواهید همان ورودی روستا بساط جوجه راه بیندازید انتخاب‌‌های نزدیک‌‌تری هم دارید.
 
رفاقت ایتالیایی در کنگ
سال 89 با 2 هنرمند ایتالیایی آشنا شدم که دیدار از کنگ، یکی از برنامه‌‌های مهم سفرشان به ایران بود  

نوجوان که بودم یکی دوباری با فامیل سری به کنگ زدیم. به ‌‌نظرم زیبا بود با هوای تازه. اما برایم تا آن زمان خیلی ویژه نبود. گذشت و گذشت تا این ‌‌که زمستان سال 89 رفیق عزیزی به ‌‌نام محسن خبر داد که دو هنرمند معروف ایتالیایی که در تئاتر کشورشان چهره‌‌های موثری هستند طی سفر دور دنیای‌‌شان و عبور از ایران، قصد تماشای کنگ را دارند. مارکو و رافائلا که مدیرداخلی و طراح صحنه و البته بازیگران تئاتر رُم محسوب می‌‌شدند دوچرخه به دست دور دنیا راه ‌‌افتاده بودند تا جهان را کشف کنند و با کمک کتابی به ‌‌نام «سیاره تنها» با معماری جالب و منحصربه‌‌فرد و البته قدمت کنگ آشنا شده و تصمیم گرفته ‌‌بودند بخشی از این کشف هیجان‌‌انگیزشان را به آن اختصاص دهند. کنجکاو شدم بدانم چه شده که دو هنرمند ایتالیایی از آن سر دنیا آمده‌‌اند تا کنگ را ببینند. پس به ‌‌اتفاق رفیق عکاسم یعنی جواد رفتیم سراغ  محسن که با مارکو و رافائلا در کنگ بودند. آن ‌‌روزها ایام محرم و صفر بود و مارکو و رافائلا از عزاداری مردم کنگ عکس می‌‌گرفتند. بسیار خاکی بودند طوری ‌‌که بیشتر آدم‌‌هایی که توی مسیر دیده بودیم از آن‌‌ها ایتالیایی‌‌تر به‌‌ نظر می‌‌رسیدند. چند ساعتی در کنگ چرخیدیم، گپ زدیم و طی آن مهم‌‌ترین نکته برایم انگیزه آن‌‌ها از سفر بود. آن‌‌ها دنبال کشف جهان بودند و سفر برای‌‌شان با تجربه تازه معنا پیدا می‌‌کرد. این ‌‌که جایی را ببینند که شبیهش نیست. سبک زندگی را مشاهده کنند که مشابهش را ندیدند و ... اما بیشتر ما دوست داریم سفر که می‌‌رویم خستگی جسمی‌‌مان رفع شود تا خستگی روحی. حواس‌‌مان نیست که روح از تکرار خسته می‌‌شود. فراموش می‌‌کنیم که جان از روزمرگی بیزار است و برای همین دوست ‌‌داریم جایی برویم که امکاناتش اگر از خانه خودمان بیشتر نیست، کمتر نباشد. غذایش مثل خانه خودمان باشد و آدم‌‌هایش هم مثل سوپری محل با ما رفتار کنند. اما سفر در نگاه مارکو و رافائلا چیز دیگری بود. آن‌‌ها کنگ را از من بهتر می‌‌شناختند و متعجب بودند که چرا من خرانق در اطراف یزد را ندیده‌‌ام درحالی ‌‌که به ‌‌نظر آن‌‌ها زیباترین نقطه ایران در سفر یک ماهه آن‌‌ها بوده. بیشتر غذاهای ایرانی را امتحان کرده بودند و فردوسی و مولانا را خیلی زیاد می‌‌شناختند. در اواسط آن دیدار احساس می‌‌کردم باید درباره تاریخ، دیدنی‌‌ها و بزرگان کشورم از آن‌‌ها یاد بگیرم. صحبت‌‌مان به کنگ کشید. رافائلا می گفت کنگ خیلی زیباتر از آن است که ما فکر می‌کردیم، این‌ جا خیلی زنده‌تر از نوشته‌هاست. لبخندهای مهربانانه آن‌‌ها به بچه‌‌های روستا حاکی از یک زبان مشترک بود. زبانی به ‌‌نام انسانیت که دستور زبان مشترکی بین دو آدم از دو نقطه متفاوت و دور دنیا را ایجاد می‌‌کرد. یکی از اقدامات جالب آن‌‌ها در سفرشان به ایران، عکس‌‌برداری از مراحل مختلف تهیه نان‌‌های سنتی ایرانی بود. نکته دیگر این ‌‌که به ‌‌رغم معلومات زیاد درباره ایران، به‌‌طور مشخص قبل و حین سفر هم کلی مطالعه درباره فرهنگ و دیدنی‌‌های گوشه و کنار ایران انجام داده بودند و همین دانسته‌‌ها در حس و حالی که درباره کنگ داشتند، مشخص بود.    


معماری کنگ و غذاهای محلی‌اش برای گردشگرها هیجان‌انگیز است
یک فعال گردشگری در روستای کنگ درباره نظرات مسافرهای این روستا بعد از حضور در آن جا می‌گوید

«علیرضا هاتفی‌نژاد»، 45 ساله و متولد روستای کنگ است. او حالا یک فعال حوزه گردشگری در این روستا به حساب می‌آید. «هاتفی‌نژاد» در ابتدای صحبت‌هایش می‌گوید: «قدمت این روستا بیش از 3 هزار سال است و اهالی این جا در گذشته در منطقه‌ای به نام «قلعه‌حصار» که بعد از کنگ قرار دارد، زندگی می‌کردند».

از تهران، شیراز، شمال و ... گردشگر داریم
از او می‌پرسم که به جز مشهد، بیشتر از چه شهرهایی به این روستا می‌آیند که می‌گوید: «طبیعتا بیشتر گردشگرهای این روستا از مشهد و بقیه جاهای استان خراسان‌رضوی هستند. علاوه بر آن از تهران، شیراز، یزد، اصفهان، جنوب و شمال کشور هم گردشگر داریم».
بیشترین سوال گردشگرها درباره معماری کنگ است
وی درباره واکنش افرادی که به این روستا به‌خصوص برای اولین بار می‌آیند، می‌گوید: «بیشتر از معماری روستای کنگ تعریف می‌کنند و این ‌که خانه‌ها روی هم ساخته شده‌اند، برای‌شان عجیب و جالب است. معمولا هم سوال می کنند که حیاط این خانه‌ها کجاست و از کجا به داخل خانه می‌روند و ... . از زمانی که میراث فرهنگی آمده است نظارت دارد، خوشبختانه اجازه نمی‌دهد که ساخت و ساز غیرمجاز در کنگ انجام شود و معماری روستا در حد زیادی حفظ شده است. در این بین، برخی از اهالی خانه‌های‌شان را بازسازی و مرمت کردند و برخی هم هیچ دستی به آن نزدند که وضعیت مناسبی ندارد».
از دره و رودخانه تا آبشار و مغازه صنایع‌دستی
وی درباره جاذبه‌های گردشگری کنگ که بیشتر از بقیه مورد توجه گردشگرها قرار می‌گیرد، می‌‌افزاید: «پرطرفدارترین جاذبه‌هایی که الان دارد عبارتند از: اقامتگاه‌های بوم گردی، دره‌ها، رودخانه، چند تا مغازه صنایع‌دستی و بافت تاریخی روستا. آبشار هم دارد که به آن حمام گرم می‌گویند اما تقریبا 5/2 تا 3 ساعت پیاده‌روی دارد».
اشکنه هویجی که هویج ندارد!
واکنش گردشگرها به غذاهای محلی کنگ هم به گفته «هاتفی‌نژاد» جالب است: «غذاهای محلی این جا شامل اشکنه هویج، اشکنه قروت، اشکنه اوجیز و ... است یعنی بیشتر اشکنه است که برای همه تازگی دارد و عجیب است. مثلا یک بار گردشگری از من پرسید که این اشکنه هویج چه جوری است؟ یعنی هویج در آن دارد؟ گفتم نه، تنها چیزی که ندارد هویج است! پرسید پس چرا اسمش اشکنه هویج است، گفتم به خاطر حبوباتش است که ما به آن هویج‌ دانه می‌گوییم.»
معروف‌ترین روستاهای پلکانی ایران
چندین روستای ایران به‌ دلیل داشتن سبک معماری پلکانی در سطح جهانی به شهرت زیادی رسیده‌اند. در ادامه با چند مورد از آن‌ها آشنا خواهید شد.


1- ماسوله  هر وقت صحبت از روستاهای پلکانی ایران باشد، ماسوله حرف اول را می‌زند، چرا ‌که شاید بتوان گفت در بین مردم ایران شناخته ‌شده‌ترین روستای پلکانی است. ماسوله، یکی از روستاهای گیلان است که به خانه‌های کاهگلی و گلدان‌های شمعدانی معروف است و در کنار سرسبزی گیلان منظره‌ای تماشایی را به وجود آورده است.
2- روستای اورامانات  
در استان کردستان به دلیل کوهستانی بودن منطقه، روستاهای پلکانی زیادی وجود دارد که اورامانات، معروف‌ترین آن‌هاست. این روستا در منطقه اورامان تخت قرار گرفته و وقتی که از پله‌های آن که تعدادشان هم زیاد است، بالا می‌روید، حس خواهید کرد که آسمان را در دست گرفته‌اید! گفتنی است که روستای پلکانی اورامانات به عنوان بیست و ششمین اثر میراث فرهنگی ملموس ایران در فهرست جهانی یونسکو ثبت شده است.
3- روستای سرآقاسید  این روستا در ارتفاعات زاگرس در استان چهارمحال و بختیاری و در میان انبوهی از درختان سر به فلک کشیده بلوط و چنار واقع شده است. خانه‌های این روستا به صورت پلکانی است و از جنس خشت خام، سنگ و چوب روی یکدیگر قرار گرفته‌اند و معماری باشکوهی را به وجود آورده‌اند. به دلیل قرار گرفتن روستا در منطقه‌ای کوهستانی با آب و هوای سرد، دیوارهای خانه‌ها بلند و درهای آن ها کوچک است تا از نفوذ سرما به داخل خانه جلوگیری شود.
و چند روستای پلکانی دیگر
روستای نایبند در منطقه طبس در خراسان جنوبی، روستای بوژان در حوالی نیشابور، روستای هجیج در کرمانشاه، روستای پالنگان در توابع کامیاران استان کردستان و ... از دیگر روستاهای پلکانی ایران است.