غفلت از «حماسه‌سرایی شیعی» در ادبیات آیینی

بی‌تردید هرگاه سخنی از شعر و حماسه به میان می‌آید، اولین گزینه‌ای که به ذهن هرکدام از ما می‌رسد شاهنامه فردوسی است. اثر فاخری که چه درگذشته‌های دور و چه امروز، مرزهای زبانی و جغرافیایی زیادی را درنوردیده و شکوه ادبیات فارسی را به رخ جهانیان کشیده است. باید به این نکته توجه داشت که میان گونه‌های متعدد حماسه‌سرایی، نوعی حماسه‌سرایی نیز وجود دارد که شاعرانی مانند اسدی توسی، نظامی گنجوی، ابن حسام خوسفی و بسیاری از شاعران نام‌آشنای ما در این عرصه، آثار باشکوهی خلق کرده‌اند اما تا امروز کمتر کسی ازاین‌گونه حماسه‌سرایی نامی به میان آورده است. «حماسه‌سرایی شیعی» گونه‌ای ادبی است که در طول تاریخ اوج و فرودهای زیادی را تجربه کرده و شوربختانه در شعر معاصر ما تا حدود زیادی رنگ‌باخته است. برای بررسی دلایل کم‌رنگ شدن حماسه‌سرایی شیعی در روزگار ما و همچنین تاریخچه آن با دکتر فرزاد قائمی، استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت‌علمی دانشگاه فردوسی که به‌تازگی کتاب «نظریه ادبیات شیعی - درآمدی بر اصالت حماسه در فرهنگ تشیع» او منتشرشده، گفت‌وگو کرده‌ایم. سر آغاز ادبیات حماسی شیعی، نیم‌قرن پس از فردوسی این استاد دانشگاه گفت: پیشینه شکل‌گیری حماسه در ادبیات شیعی با شکل‌گیری حماسه در ادبیات فارسی تقریباً یکسان است و این گونه ادبی از لحاظ محتوایی بیشتر شامل غزوات پیامبر اکرم(ص) و رشادت های امیر مومنان(ع) می شود. از شاهنامه فردوسی که عبور کنیم اولین منظومه‌ای که ویژگی‌های حداقلی یک منظومه حماسی را در اختیار ما می‌گذارد «علی نامه ربیع» است. منظومه‌ای فارسی و ناشناخته که حدود نیم‌قرن پس از شاهنامه فردوسی سروده شده و دلیل اهمیت آن، قدمت تاریخی آن بوده  نه ظرفیت‌های ادبی‌اش. حتی اگر این منظومه را کنار بگذاریم شکل‌گیری شعر حماسی در فرهنگ تشیع به بعد از حمله مغول برمی‌گردد. قائمی افزود: در سده‌های پنج و شش، نوعی تلاش برای رقابت، تکمیل و تقلید از شاهنامه فردوسی میان شاعران آن روزگار به راه افتاد. در این عصر، شاعرانی مانند اسدی توسی و نظامی گنجوی به سرایش این نوع از شعر می‌پرداختند؛ اما پس از دوره مغول، حوزه‌های جدیدی از شعر حماسی با توجه به رونق تاریخ‌نویسی و تاریخ سرایی آثار حماسی به وجود آمد که از آن جمله می‌توان به «شهنشاه نامه احمد تبریزی»، «شاهنامه چنگیزی» و «قازان نامه» اشاره کرد. در همین زمان با توجه به رواج شاهنامه میان شاعران و مردم، به شعر حماسی شیعی نیز توجه بیشتری شد  و میان حماسه و تشیع پیوند عمیق‌تری شکل گرفت. در این دوره و همزمان با فروپاشی حکومت عباسی، تشیع که در قرن‌های قبل‌تر به‌شدت سرکوب می‌شد گسترش یافت و در سده‌های 8 و 9 به اوج خود رسید.وی خاطرنشان کرد: در همین دوره تعدادی از نقالان، قصه‌گویان و درویشان دوره‌گرد که از آن‌ها بانام «مناقبی» یاد می‌شود، داستان‌های فرهنگ دینی را میان مردم نقل می‌کردند. مناقبیان کسانی بودند که در گسترش تشیع در ایران نقش جدی داشتند. در ادامه، تحت تأثیر داستان‌های مناقبیان نوعی شعر به نام «ولایت نامه» به وجود آمد. ولایت نامه‌ها، قصیده ها و مثنوی‌های بسیار ساده‌ای بود که در آن داستان‌های مناقبیان بیان می‌شد. شاعرانی مثل «سلیمی» و «کاشی» شعرهای درخور‌توجهی در این حوزه ادبی خلق کرده‌اند. «خاوران نامه» ،شاهکار ادبیات حماسی شیعی عضو هیئت‌علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: ولایت نامه سرایی در قرن ۹ به بلوغ کامل رسید و شاهکار ادبیات حماسی شیعی به نام «خاوران نامه» اثر ابن حسام خوسفی در همین قرن به وجود آمد. به اعتقاد من، بعد از شاهنامه فردوسی این منظومه حماسی از همه منظومه‌های حماسی یک سرو گردن بالاتر است. ابن حسام، این منظومه را   حدود 24 هزار بیت بر اساس افسانه‌های مناقبیان سروده است. این شاعر که به‌شدت تحت تأثیر فردوسی و نظامی گنجوی است با توجه به جغرافیای افسانه‌های مناقبیان، سرزمینی خیالی به نام خاوران را ایجاد و روایت‌های شعری خود را در این فضا پیاده‌سازی کرده است. به‌جرئت می‌توان گفت که ابن حسام خوسفی با این اثر ماندگار، خود ادبیات شیعی را وارد دوره جدیدی کرد. نقش ناصرخسرو قبادیانی وکسایی مروزی در ادبیات حکمی شیعی دکتر قائمی گفت: قدمت ادبیات شیعی کمتر از کلیت ادبیات فارسی نیست. شاعران خراسان و سیستان را می‌توان آغازگر ادبیات حکمی شیعی به شمار آورد. ادبیاتی که با کسایی مروزی شروع شد و با ناصرخسرو قبادیانی به اوج رسید. با گسترش حوزه سیاسی آل‌بویه و رشد آیین‌های شیعی در بخش‌هایی از ایران ما شاهد حضور شاعری به نام قوامی رازی هستیم که شاید اولین شعر آیینی شیعی را از این شاعر شنیده باشیم. اگر از منظومه علی نامه به دلیل ضعف‌های ادبی‌اش صرف‌نظر کنیم حماسه‌سرایی شیعی از سده هشتم شروع‌شده و با خاوران نامه ابن حسام خوسفی به اوج خود رسید.وی بیان کرد: بعد از خاوران نامه، شاهد خلق منظومه‌های زیاد و متنوع شعر حماسی شیعی فارسی هستیم که از آن جمله می‌توان به دیوان قصاید «ولایت نامه» سید طاهر آتشی شیرازی متخلص به «خباز» با 5500 بیت در سده نهم، منظومه «کتیب معجزات» اثر حیرتی تونی با 10 هزار بیت و منظومه «فارغ نامه» اثر حسین بن حسن فارغ گیلانی رودسری (سروده شده در سال هزار هجری) اشاره کرد. راویان شعر حماسی شیعی در   هند و عثمانی این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: در دوره، صفوی در کنار رشد و گسترش ادبیات فارسی، ادبیات حماسی شیعی نیز به دو حوزه عثمانی و هند گسترش یافت. در این دوره منظومه‌های حماسی شیعی از شعر ولایی که مبتنی بر فرهنگ شفاهی بود  به سمت منابع رسمی شناخته‌شده حرکت کرد که اوج این حرکت با منظومه «حمله حیدری» اثر بازل مشهدی اتفاق افتاد. این منظومه، شاید بعد از شاهنامه فردوسی شناخته‌ترین منظومه حماسی ادبیات فارسی باشد. تعداد نسخه‌های موجود از این منظومه در کتابخانه‌های ایران و جهان به 10 هزار نسخه می‌رسد. این منظومه در سده 12 هجری سروده شده و از اهمیت بالایی در جغرافیای زبان فارسی برخوردار بوده است.وی با اشاره به سنت «حمله خوانی» و جایگاه آن میان شیعیان اظهارکرد: سنت حمله خوانی که بعد از روضه‌خوانی دومین سنت مهم فرهنگ تشیع است مبتنی بر نقش محوری منظومه «حمله حیدری» شکل‌گرفته  و با توجه به همین منظومه نام‌گذاری شده است. انواع ادبیات حماسی دینی این استاد دانشگاه افزود: ادبیات حماسی شیعی را می‌توان به دودسته تقسیم کرد: گونه اول منظومه‌های حماسی که برگرفته از فرهنگ شفاهی مردم هستند. این منظومه‌ها شامل داستان‌های غیرواقعی استخراج‌شده از روایت‌های مناقبیان (که حاصل ترکیب اسطوره‌های کهن بافرهنگ تشیع بود) است. گونه دوم ادبیات حماسی شیعی هم مربوط به منظومه‌هایی است که بر اساس مستندات تاریخ تشیع شکل‌گرفته است. دوران اوج نوع اول از قرن هشتم تا دهم و دوران اوج نوع دوم از قرن دوازدهم تا امروز است. البته گونه سومی به نام حماسه دینی عامیانه تاریخی را نیز می‌توان به این دسته‌بندی‌ها اضافه کرد. جای خالی حماسه‌های شیعی  در   روزگار ما این پژوهشگر ادبی در پاسخ به این سؤال که آیا زمینه‌های مذهبی توانسته در حماسه‌های فارسی عصر ما جایی برای ظهور پیدا کند؟ گفت: متأسفانه پاسخ منفی است و شاید یکی از مهم‌ترین علت‌های این اشکال، تمرکز بسیار سرایندگان اشعار شیعی بر شعر آیینی بوده است. شعری که صرفاً زمینه کاربرد آن محدود به استفاده‌ در آیین‌هاست.وی تصریح کرد: شعر حماسی زمینه انگیزشی مثبت دارد و کاربرد آن می‌تواند به ارتقای کیفیت روانی افرادی ختم شود که در یک آیین مذهبی مشارکت می‌کنند. ذات شعر حماسی همواره امیدبخش بوده و دنیای روشن‌تری را برای مخاطبانش ترسیم می‌کند. ازاین‌رو سرایندگان شعر آیینی باید به شعر حماسی توجه بیشتری داشته باشند.