دموکراسی امریکایی یا تمسخر شهروندان؟!

این روزها، سران و طرفداران دو حزب سنتی امریکا (دموکرات و جمهوریخواه) در حال آماده‌سازی خود برای منازعه‌ای تمام‌عیار در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ میلادی هستند. بسیاری از تحلیلگران امریکایی مدعی هستند در نهایت، دوگانه انتخاباتی «بایدن –ترامپ» بار دیگر در انتخابات پیش رو تکرار شده و به نوعی، انتخابات ریاست جمهوری پیش رو بازخوانی انتخابات ریاست جمهوری جنجالی سال ۲۰۲۰ محسوب می‌شود. در مقابل، برخی دیگر مدعی هستند احتمال دارد چنین صحنه‌ای مجدداً شکل نگیرد و به هر دلیلی از جمله شکست ترامپ در انتخابات درون‌حزبی جمهوریخواهان با کناره‌گیری ناگهانی بایدن از صحنه انتخابات به دلیل تشدید ناتوانی جسمی وی، شاهد حضور نهایی نامزد‌هایی جدید در صحنه باشیم. در این خصوص نکاتی وجود دارد که نمی‌توان به سادگی از کنار آن‌ها عبور کرد:
در اکثر نظرسنجی‌های انتخاباتی که از سوی مؤسسات دانشگاهی و رسانه‌ای در ایالات گوناگون امریکا (چه در سطح ایالتی و چه عمومی) شاهد انتشار نتایج آن هستیم، اکثریت قریب به اتفاق شهروندان امریکایی، رقابت دوباره بایدن و ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ را نوعی بازگشت به عقب و فاجعه تلقی می‌کنند. نزدیک به ۷۰ درصد از شهروندان امریکایی معتقدند انتخاب میان «بایدن خواب‌آلود و سردرگم» و «ترامپ دیوانه» هر دو مصداق شکست و ناکامی برای آن‌ها محسوب می‌شود. فراتر از آن، بسیاری از رأی‌دهندگان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه می‌گویند، جنس آرای آن‌ها «سلبی» و نه «ایجابی» است! به عنوان مثال، ساکنان برخی ایالات مهم و کلیدی در امریکا مانند پنسیلوانیا، ویسکانسین، جورجیا، آریزونا و نوادا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آرای خود را تنها و تنها به دلیل «نفرت از ترامپ» در سود بایدن به گردش در آوردند. حتی برخی چهره‌های حزب جمهوریخواه که مخالف ترامپ هستند (مانند جان بولتون)، بار‌ها عنوان کرده‌اند باید برای جلوگیری از رأی نیاوردن دوباره ترامپ هرگونه اقدامی را صورت داد، حتی اگر این اقدام حمایت از فردی ناتوان مانند بایدن باشد!
نکته دوم، مربوط به الگوی برگزاری رقابت‌های انتخاباتی در امریکاست. مطابق قوانین امریکا، حتی اگر ترامپ در پرونده مربوط به نگهداری اسناد محرمانه و فوق سری پنتاگون و کاخ سفید مجرم شناخته و به زندان محکوم شود، از زندان نیز می‌تواند در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند! به عبارت بهتر، انتخابات ریاست جمهوری امریکا تابعی از اصول و مبانی حداقلی رفتار انسانی نبوده و شأن نامزد‌ها و شهروندان نیز در آن موضوعیتی ندارد.
مسئله مهم‌تر اینکه ساختار انتخاباتی امریکا (ساختار الکترال) نیز به مانند همیشه مسئله‌دار و ناقض اصول دموکراتیک است. بخشی از این مسئله، ناظر بر اصالت‌بخشی به آرای ذاتی شهروندان امریکایی بر مبنای محل زندگی آنهاست! در این ساختار، ایالت کالیفرنیا دارای ۵۵ رأی الکترال بوده و ایالتی مانند نوادا دارای پنج رأی الکترال است. به عبارت بهتر، ارزش ذاتی رأی هر شهروند امریکایی در کالیفرنیا، ۱۱ برابر رأی یک شهروند امریکایی در ایالات کوچک‌تر است. ماجرا به این نقطه ختم نمی‌شود! اگر در ایالتی، به عنوان مثال یکی از نامزد‌ها ۹/۴۹ درصد آرا و نامزد مقابل، ۱/۵۰ آرا را کسب کند، کل امتیاز رأی الکترال آن ایالت به سبد رأی نامزد پیروز واریز می‌شود. در اینجا، نه تنها آرای مخالفان مورد محاسبه نهایی قرار نمی‌گیرد، بلکه به پشتوانه‌ای برای رأی نهایی نامزد رقیب تبدیل می‌شود! طی دهه‌های اخیر، اکثر شهروندان امریکایی به عناوین مختلف خواستار تغییر ساختار انتخاباتی کشورشان و پرهیز از تفسیرپذیر بودن این ساختار پرهزینه هستند. با این حال، صاحبان پشت پرده قدرت در ایالات متحده، تغییر ساختار انتخاباتی امریکا و تبدیل ساختار آن به ساختاری شفاف و مردمی را به مثابه خط قرمزی پررنگ برای خود تلقی می‌کنند.