ساترا برای نظارت چقدرآماده است؟

اعلام مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر واگذاری نظارت بر شبکه نمایش خانگی به صداوسیما، دو جریان اصلی رسانه‌ای به وجود آورد. ابتدا جریانی که با نقد این واگذاری آن را باعث نابودی شبکه نمایش خانگی دانست و کوشید این موضوع را که ابعاد کارشناسی زیادی دارد به مباحث سیاسی و جناحی تقلیل بدهد و جریان دوم که غالباً در رسانه‌های وابسته به صداوسیما دیده شد، با تأکید بر حق صداوسیما در نظارت بر شبکه نمایش خانگی، دسته اول را با القابی، چون «لشکر ابرهه» مورد حمله قرار داد. دعوا‌ها درباره نحوه واگذاری نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی در شرایطی رخ داده است که هنوز متن کامل مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر نشده و تنها یک پیش‌نویس از آن در فضای مجازی نشر پیدا کرده است.
مخالفان چه می‌گویند؟
با کنار گذاشتن استوری‌ها و پست‌های بازیگران سریال‌های شبکه نمایش خانگی در شبکه‌های اجتماعی که غالباً احساسی و دور از تحلیل است، تا به حال دو بیانیه مهم در خصوص رد نظارت صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی منتشر شده است. خانه سینما و کانون کارگردانان سینمای ایران دو بیانیه جداگانه در انتقاد از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی داشته‌اند.
خانه سینما اولین نهادی بود که در مخالفت با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بیانیه صادر کرد و با اعلام تأسف از چنین مصوبه‌ای، واگذاری نظارت بر شبکه نمایش خانگی را باعث از رونق افتادن شبکه نمایش خانگی و رونق یافتن شبکه‌های ماهواره‌ای دانست. در بیانیه خانه سینما آمده است: «خانه سینمای ایران می‌خواهد شورای عالی انقلاب فرهنگی و هر نهاد مرتبط دیگر، ضمن تجدیدنظر و تصحیح مصوبات مربوطه برای تصمیم‌گیری در مورد مدیریت بر وضعیت هنر صنعت سینما و نمایش خانگی به دست‌اندرکاران متخصص حرفه‌ای و هنرمندان رجوع کند.»


کانون کارگردانان نیز در بخشی از بیانیه‌ای که منتشر کرده، آورده است: «مشروعیت بخشیدن به نظارت تلویزیون بر شبکه نمایش خانگی و رفتن به سمت قانونی کردن این نظارت با تصمیم‌گیری از بالا بدون در نظر گرفتن نظر اهالی سینما و کارشناسان مستقل و بررسی همه جوانب، تصمیمی اشتباه است که نتیجه آن بحران در شبکه نمایش خانگی خواهد بود. توجه داشته باشیم این تصمیم در شرایطی گرفته شده است که اولأ تلویزیون در تغییر و تحولات جدید نتوانسته مقبولیت عمومی پیدا کند و برعکس به دلیل از دست دادن نیرو‌های کارآمد و چهره‌های محبوب میزان نفوذش در جامعه کاهش یافته است.»
مصوبه‌ای در راستای قانون اساسی.
اما حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره خروجی جلسه این شورا می‌گوید: «مصوبه‌ای که شورای‌عالی انقلاب فرهنگی داشته، دقیقاً مصوبه‌ای در راستای قانون اساسی است، یعنی در وهله اول قانون اساسی مسئولیت صوت و تصویر فراگیر را به‌عهده صداوسیما گذاشته است؛ بنابراین اگر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی غیر از این مصوبه عمل می‌کرد خلاف قانون اساسی بود. نکته دوم مصوبه اینکه اصلاً معنایش این نیست که صداوسیما می‌خواهد دست‌وپای پلتفرم‌های نمایش خانگی را ببندد یا اجازه فعالیت ندهد، به هیچ وجه این‌طور نیست.» خسروپناه با انتقاد از فضای به وجود آمده پس از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌افزاید: «این جوسازی‌ها در حالی اتفاق می‌افتد که این مصوبه هنوز بیرون نیامده است. دوستان اول بخوانند و ببینند به‌نفع‌شان است یا به نفع‌شان نیست، این جوسازی و فضاسازی یک نوع عوام‌زدگی است، هنوز برخی مصوبه را ندیده‌اند. این مصوبه شش بند دارد و در بند ششم، سیاست‌ها و اصول نمایش خانگی مدون شده است و ما میدان وسیعی را براساس این سیاست‌ها به پلتفرم‌ها خواهیم داد.» با این حال برخی از رسانه‌ها با اعلام جزئیاتی از مصوبه شورا، عملاً همان اطلاعات منتشر شده در متن پیش‌نویس را بازنشر داده‌اند و این شبهه را به وجود آورده‌اند که آیا اطلاعات آن‌ها قدیمی است یا اینکه عملاً مصوبه همان متن پیش‌نویس است.
یک اشتباه در تفسیر شرایط
بزرگ‌ترین اشتباه منتقدان واگذاری نظارت صداسیما بر شبکه نمایش خانگی این است که آن‌ها تصور می‌کنند پس از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که صداوسیما بر شبکه نمایش خانگی نظارت خواهد کرد. این در حالی است که عملاً «ساترا» چند سال است که به عنوان نماینده صداوسیما در حال نظارت بر شبکه نمایش خانگی است و پلتفرم‌ها در حال حاضر با ساترا در تعامل هستند. آنچه محل مناقشه بود، همکاری نکردن برخی از پلتفرم‌ها بود که از قضا بزرگ‌ترین سهم را در بازار شبکه نمایش خانگی دارند. «ساترا» هم به انحای مختلف از جمله اعطای مجوز راه‌اندازی «سکو» به صورت گسترده و همچنین حمایت از پتلفرم‌های دیگر برای رشد می‌خواهد بزرگان شبکه نمایش خانگی را با چالش روبه‌رو کند. این رفتار با استقبال پلتفرم‌های کم‌مخاطب و کوچک روبه‌رو شده، به‌خصوص اینکه ساترا وعده‌های خوبی برای در اختیار قرار دادن آرشیو مجموعه‌های نمایشی صداوسیما داده است و با راه‌اندازی مجمع «رصتا»، یک اتحادیه غیررسمی برای سکو‌ها ایجاد کرده است. ساترا در شبکه نمایش خانگی همه چیز دارد غیر از مصوبه‌ای که به آن اعتبار قانونی بدهد. همه تفاسیری که تا پیش از مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برای پیدا کردن جایگاه قانونی برای ساترا عنوان شده بود، صرفاً در بین محافل موافق صداوسیما خریدار داشت، اما مصوبه اخیر تا حد زیادی مسئله نظارت را حل کرده است.
آنچه از این به بعد مهم می‌شود!
طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید نحوه نظارت بر شبکه نمایش خانگی در قالب یک لایحه بیاید و تصویب شود. گرچه مدیران صداوسیما در موضع‌گیری خود تلاش می‌کنند که کار را تمام شده قلمداد کنند، اما نحوه تدوین این آیین‌نامه می‌تواند بخشی از نگرانی‌هایی را که خانه سینما و کانون کارگردانان سینما مطرح کرده‌اند، رفع کند! این آیین‌نامه مشخص می‌کند که صداوسیما چه حدود و اختیاراتی در نظارت بر شبکه نمایش خانگی دارد. آن وقت می‌توان این سؤال را مطرح کرد که صداوسیما با چه ابزاری می‌خواهد بر فضای وسیع و رو به تحول شبکه نمایش خانگی نظارت کند؟ آیا ابزار‌های فعلی که در این سازمان است، می‌تواند پاسخگوی محیط پویای شبکه نمایش خانگی باشد؟ ساترا برای رفع این نقیصه اقدام به برون‌سپاری بحث نظارت بر محصولات شبکه نمایش خانگی کرده بود، اتفاقی غیرحرفه‌ای و حتی غیرقانونی که در آن یک مسئله حاکمیتی به بخش خصوصی واگذار می‌شد! احتمالاً صداوسیما از این به بعد باید به فکر ارتقای بحث نظارت باشد و ابزار‌های نظارتی خود را متناسب با شرایط شبکه نمایش خانگی به‌روزرسانی کند. نگرانی از اینکه صداوسیما بخواهد شبکه نمایش خانگی را مانند کنترل بر شبکه‌های تلویزیونی، زیر نظارت خود ببرد وجود دارد. مدیران صداوسیما باید از هم‌اکنون در ذهن خود بر تفاوت‌های شبکه‌های نمایش خانگی با شبکه‌های تلویزیونی و استاندارد‌های نظارت بر هر کدام توجه کنند. شبکه نمایش خانگی در ایران بیشتر مأنوس و متأثر از سینمای ایران است تا شبکه‌های تلویزیونی و این تفاوت ماهوی باید در بحث نظارت نیز مورد توجه قرار گیرد.