ژاپن می‌برد، ما همچنان درس می‌گیریم!

  دو هفته از رقابت‌های لیگ ملت‌های والیبال را پشت سر گذاشتیم و رسیدیم به جایی که سرمربی تیم ملی صراحتاً اعلام کند والیبال ایران جزو تیم‌های برتر دنیا نیست!
خب سؤال این است که جناب عطایی، مربی ارزشمند ایران اگر ما جزو تیم‌های برتر دنیا نیستیم پس در سطح یک رقابت‌های لیگ ملت‌های والیبال چه می‌کنیم؟
مشکل اینجاست که تیم ایران بعد از سپری کردن دوران بی‌نظیری که در والیبال جهان داشته به تصور اینکه بقیه همچنان درجا می‌زنند هیچ تلاشی برای حرکت رو به جلو نداشته است. اینکه تیم ملی در بدیهی‌ترین مسائل فنی والیبال با مشکل روبه‌رو باشد و این مشکل را همه ببینند، الا بازیکنان و کادر فنی ربطی به سطح والیبال ایران ندارد.
ایتالیا جوانگرایی کرده، فرانسه هم همین‌طور و بقیه تیم‌های مطرح دنیا نیز هر کدام در مقاطعی به جوانگرایی روی آورده و با افتی طبیعی روبه‌رو بوده‌اند، اما هنوز کسی نمی‌داند چرا جوانگرایی این قبیل تیم‌ها خیلی زود جواب می‌دهد، اما جوانگرایی ما نه. اصلاً چرا راه دور برویم؛ همین ژاپن فقط می‌برد و پیش می‌رود، تیمی که تا چند سال قبل به راحتی مغلوب والیبال ایران می‌شد حالا چهار سال است که حسرت بردنش به دل تمام علاقه‌مندان به والیبال مانده و اکنون نیز در لیگ ملت‌ها مقتدرانه به صدر جدول تکیه کرده است. در این میان فقط ما می‌بازیم و کادر فنی و سرمربی بعد از هر باخت عنوان می‌کنند که از این باخت درس گرفتیم.


به لهستان می‌بازیم، می‌گویند «از این بازی درس گرفتیم.» به ایتالیا می‌بازیم، عنوان می‌شود «ایتالیا به ما درس داد.» به ژاپن می‌بازیم و گفته می‌شود «درس‌های زیادی آموختیم.» یکی پیدا شود و حداقل از والیبالی‌ها بپرسد این کلاس درس کی قرار است تمام شود! لیگ ملت‌ها به هفته سوم رسید. ژاپنی که به قول بهروز عطایی، سرمربی ایران «سرمایه‌گذاری فوق‌العاده‌ای» انجام داده خیلی خوب و فوق‌العاده از سرمایه‌گذاری خود بهره‌برداری کرده، اما ما همچنان در حال درس آموختن از این و آن هستیم و فعلاً هم نباید توقعی داشته باشیم، چون به قول سرمربی تیم ملی جزو تیم‌های درجه یک دنیا نیستیم و در حد صربستان و اسلوونی هستیم! اما مقابل همین تیم‌ها هم فعلاً درس می‌آموزیم! (منظور همان شکست‌های ۳ بر صفر و تحقیرآمیز است)
با این اوضاع و احوال به هفته سوم رسیدیم، هفته‌ای که در امریکا برگزار می‌شود و حاشیه‌های آن خیلی زودتر از خودش به تیم ملی رسیده است. ترکش‌هایش را می‌شد از همان شب بازی با امریکا دید. واقعیت این است که کار رقیب حاشیه‌سازی است، اما مشکل تیم ملی والیبال را باید جای دیگری جست‌وجو کرد. این حاشیه‌ها همیشه بوده، حتی آن سال‌های خوب که مقتدرانه کار می‌کردیم، اما امروز والیبال ایران مشکل فنی دارد. تیمی که نه خوب سرویس می‌زند، نه خوب حمله می‌کند، نه به‌درستی دفاع انجام می‌دهد و در توپ‌های برگشتی میدان را به رقبا می‌دهد نیازی به این حاشیه‌سازی‌ها ندارد و خودش قبل از شروع مسابقه میدان را واداده است.