حوادث مرگبار در جروبحث‌های ساده

       بعضی اتفاقات روزمره باعث می‌شود که خیلی زود از دست دیگران عصبانی شویم. گاهی هم تصمیم می‌گیریم به جای سکوت، اعتراض‌مان را بیان کنیم تا حداقل، کمی آرام‌تر شویم. اما این اعتراض به ظاهر ساده که معمولا منجر به یک جروبحث کلامی می‌شود، عواقب غیرقابل پیش‌بینی دارد که کمتر به آن توجه شده است. به تازگی، ماجرای یک راننده تاکسی اینترنتی که با مسافرش درگیر شده و این جروبحث به مرگ مرد میان سال انجامید، در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شده است. در ادامه، خلاصه‌ای از این حادثه را خواهیم خواهند و از منظر روان‌شناسی، آن را بررسی می‌کنیم به این امید  که از تکرار چنین اتفاقات تلخی جلوگیری شود.
   ماجرای درگیری مرگبار با راننده تاکسی
بعد از اعلام مرگ یک مرد میان سال به بازپرس، تحقیقات جنایی آغاز شد و در بررسی‌های صورت‌گرفته مرد جوانی که خود را تاجر و همراه متوفی معرفی می کرد، گفت: «سفر کاری پیش‌رو داشتم و برای رفتن به فرودگاه، تاکسی اینترنتی گرفتم. لحظاتی بعد راننده همراه با مرد جوانی آمد و به من گفت مرد جوان برادرش است و دقایقی دیگر او را پیاده خواهد کرد. اما راننده ناگهان تغییر مسیر داد و وارد گاراژی شد. من که ترسیده بودم با آن‌ها درگیر شدم و به برادر همسرم زنگ زدم و از او کمک خواستم. برادر همسرم خودش را رساند و درگیری بین ما باعث جراحت من و دو مرد جوان شده بود. باهم به کلانتری رفتیم و راننده مدعی بود که از ابتدا به من گفته تغییر مسیر به دلیل پیاده‌کردن برادرش است و من هم معترض به ماجرا بودم اما چون بلیت داشتم و باید به پرواز می‌رسیدم از شکایتم صرف‌نظر کردم. از کلانتری که بیرون آمدیم برادر همسرم حالش بد شد و ناگهان سکته کرد. حالا هم من از راننده تاکسی اینترنتی شکایت دارم چرا که او باعث وارد شدن استرس به برادرزنم شد و مرگش را رقم زد».(منبع خبر: ایران)

   ترسیدن مسافر منطقی بوده است


اولین موضوع درباره این اتفاق تلخ که به مرگ یک نفر ختم شده، این است که دیگران علم غیب ندارند و از نیات ما آگاه نیستند. بنابراین همیشه باید مراقب رفتار خود باشیم. دیگران غریبه هستند و ما را نمی‌شناسند.  پس ترس مسافر از تغییر مسیر راننده کاملا درست و منطقی بوده است. اگر راننده به مسافر توضیحات کافی را می‌داد و از آگاهی او مطمئن می شد، احتمال چنین حادثه‌ای کاهش زیادی پیدا می‌کرد.

   متفاوت‌بودن تاثیر یک اتفاق روی افراد مختلف
نکته بعدی متفاوت بودن اثر یک موضوع روی دیگران است. یعنی ممکن است که یک اتفاق برای شما بی‌اهمیت اما برای فرد دیگر بسیار پر استرس باشد تا حدی که به سکته قلبی و مرگ ختم شود. بنابراین ممکن است یک جروبحث ساده برای شما فقط به خالی شدن خشم و برای دیگری به درگیری عصبی ختم شود. جامعه امروز ما به شدت پر از استرس است. بیشتر افراد آستانه تحمل پایینی دارند، دیگر توان تحمل فشارهای عصبی بیشتر را ندارند. پس باید کمی همدیگر را درک و سعی کرد تنشی ایجاد نشود. فکر نکنیم که حالا یک اعتراض تند و توهین‌آمیز یا جروبحث معمولی هیچ خطری برای خودمان یا دیگری ندارد چراکه ممکن است به اتفاق تلخ و غیرقابل پیش‌بینی منجر شود.

   اگر اختلافی پیش آمد، چه کنیم؟
در صورتی که اختلافی پیش آمد، باید اول سعی کرد با زبان خوش توضیح خواست، بدون توهین و تحقیر. مهم ترین دلایل آغاز درگیری‌های فیزیکی و جر و بحث‌های کلامی در کوچه و خیابان، توهین و تحقیر است حالا می تواند حتی یک بوق ممتد به نشانه اعتراض به رانندگی، تا فحش و استفاده از کلمات تحقیرآمیز باشد. اگر همان کلام را بدون توهین مطرح کنیم، احتمال درگیری به‌شدت کاهش می‌یابد.

   گاهی کوتاه بیایید
توجه به این نکته هم مهم است که در جاهایی که از اهمیت کمتری برخوردار است، کوتاه آمدن هم اشکالی ندارد. حالا یک نفر در صف نانوایی جا زد! این موضوع ارزش وارد کردن حجم عظیمی از فشار عصبی به خود و اطرافیان را ندارد.  یادمان باشد ما مسئول آموزش و ادب کردن دیگران نیستیم. اگر فردی پایمال کردن حقوق دیگران را زرنگی می‌داند، با فریاد و بحث ما، تبدیل به یک انسان قانونمند نخواهد شد.

   کاش به‌جای برادر همسر با پلیس تماس می‌گرفت
در حادثه‌ای که خواندید، یک اشتباه هم از طرف مسافر بوده که باعث پیچیده‌تر شدن ماجرا شده است. قاعدتا وقتی فردی احساس ناامنی در او به‌وجود می‌آید، باید با پلیس تماس بگیرد. متاسفانه بعضی از افراد در چنین مواقعی از حمایت واقعی و به‌موقع پلیس آگاه نیستند و برای حمایت با دوست و آشنا تماس می گیرند. واضح است که اگر مسافر به جای تماس با متوفی با پلیس ۱۱٠ تماس گرفته بود، هیچ‌کدام از این اتفاق‌ها پیش نمی‌آمد.