تامين نصف درآمد خانوارها از بخش‌هاي غيرشغلي

بررسي الگوي مصرف ‌و درآمد خانوارهاي استان تهران از سوي اتاق بازرگاني تهران نشان مي‌دهد كه طي سال‌هاي ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ شاهد جانشيني اقلام مصرفي و تغيير تركيب مصرف خانوارها به سمت كالاهاي ضروري همچون خوراك و مسكن هستيم و در بخش درآمد نيز تركيب درآمد از مشاغل آزاد به سمت مشاغل غير شغلي سوق پيدا كرده كه يعني بيشتر درآمد خانوار از بخش‌هايي به دست مي‌آيد كه به نظر مي‌رسد مولد نيستند. معاونت بررسي‌هاي اقتصادي اتاق بازرگاني تهران در گزارشي تحت عنوان «بررسي الگوي مصرف ‌و درآمد خانوارهاي استان تهران» با اشاره به اهميت شناخت الگوهاي مصرف خانوارها براي برنامه‌ريزي و سياست‌گذاري، به بررسي داده‌هاي هزينه و درآمد خانوار مركز آمار ايران پرداخته است. اين گزارش نشان مي‌دهد طي سال‌هاي ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ شاهد جانشيني اقلام مصرفي و تغيير تركيب مصرف خانوارها به سمت كالاهاي ضروري همچون خوراك و مسكن هستيم. در مدت يادشده حدود ۱۰ درصد به مجموع هزينه‌هاي مسكن و خوراك خانوارهاي شهري و روستايي افزوده شده و در مقابل از ساير هزينه‌ها كاسته شده است. بر اين اساس در طول سال‌هاي گذشته هزينه‌هاي مسكن و خوراك جايگزين، پوشاك، سلامت و بهداشت، حمل‌ونقل، ارتباطات، تفريح و سرگرمي و لوازم خانگي شده است. به نظر مي‌رسد اين تغيير نشان‌دهنده آثار اقتصادي ناشي از تورم و گران شدن سبد مصرفي خانوار به‌ويژه براي كالاهاي ضروري باشد و اين تغيير براي دهك‌هاي پايين درآمدي بيشتر بوده است.در اصل در سال ۱۴۰۱ تركيب هزينه‌ها در كل كشور شامل ۳۸.۰۳ درصد مربوط به مسكن، سوخت و روشنايي، ۲۶.۵ درصد هزينه‌هاي خوراكي و دخاني، ۱۱.۵۹ درصد هزينه‌هاي متفرقه (شامل خدمات آرايش و پيرايش شخصي، لوازم و كالاهاي شخصي بادوام و بي‌دوام، حمايت‌هاي اجتماعي و خدمات مشاوره‌اي)، ۷.۴۵ درصد حمل‌ونقل و ارتباطات، ۵.۸ درصد بهداشت و درمان، ۳.۵۶ درصد پوشاك و كفش، ۳.۱۲ درصد لوازم خانگي و هزينه نگهداري آن ۱.۰۸ درصد غذاهاي آماده، رستوران و هتل، ۰.۸۸ درصد مربوط به تحصيل و آموزش، ۰.۸۸ درصد تفريحات و سرگرمي و ۱.۱۱ درصد مربوط به فروش كالاهاي بادوام و ساير هزينه‌ها است.
در مقايسه، اين تركيب هزينه براي يك خانوار شهري در استان تهران شامل 72.50 درصد مربوط به مسكن، سوخت و روشنايي، 20.21 درصد هزينه‌هاي خوراكي و دخاني، 59.10 درصد هزينه‌هاي متفرقه، 86.5 درصد حمل‌ونقل و ارتباطات، 8.4 درصد بهداشت و درمان، 71.1 درصد پوشاك و كفش، 75.1 درصد لوازم‌خانگي و هزينه نگهداري آن، 14.1 درصد غذاهاي آماده، رستوران و هتل، 02.1 درصد مربوط به تحصيل و آموزش، 54.0 درصد تفريحات و سرگرمي و 84.0 درصد مربوط فروش كالاهاي بادوام و ساير هزينه‌ها است. در اين الگوي مصرف آنچه بيشتر از همه برجسته است سهم بالاي مربوط به مسكن نسبت به هزينه‌هاي خوراكي است؛ به‌طوري كه اين مقدار در خانوارهاي تهراني حدود 73‌درصد كل هزينه‌ها را شامل مي‌شود. همچنين سهم تفريح و سرگرمي بسيار ناچيز و كمتر از يك درصد براي خانوارهاي تهراني است. سهم هزينه‌هاي خانوار روستايي در كشور شامل 1.19 درصد مربوط به مسكن، سوخت 3 و روشنايي، 41 درصد هزينه‌هاي خوراكي و دخاني، 1.10 درصد هزينه‌هاي متفرقه، 4.9 درصد حمل‌ونقل و ارتباطات، 6.6 درصد بهداشت و درمان، 6.5 درصد پوشاك و كفش، 8.4 درصد لوازم خانگي و هزينه نگهداري آن، 7.0 درصد غذاهاي آماده، رستوران و هتل، 1 درصد مربوط به تحصيل و آموزش، 18‌درصد تفريحات و سرگرمي و 45.0 درصد مربوط به فروش كالاهاي بادوام و ساير هزينه‌ها است. در مقايسه اين تركيب هزينه براي يك خانوار روستايي تهران شامل 88.37 درصد مربوط به مسكن، سوخت و روشنايي، 46.32 درصد هزينه‌هاي خوراكي و دخاني، 76.9 درصد هزينه‌هاي متفرقه، 39.8 درصد حمل‌ونقل و ارتباطات، 96.3 درصد بهداشت و درمان، 84.1 درصد پوشاك و كفش، 46.2 درصد لوازم خانگي و هزينه نگهداري آن، 7.1 درصد غذاهاي آماده، رستوران و هتل، 54.0 درصد مربوط به تحصيل و آموزش، 72.0 درصد تفريحات و سرگرمي و 30.0 درصد مربوط فروش كالاهاي بادوام و ساير هزينه‌ها است
 
تأمين نصف درآمد خانوارها


از مشاغل غير شغلي
در بخش ديگري از اين گزارش به منابع درآمدي خانوار پرداخته شده است. بر اين اساس درآمد خانوارها را مي‌توان به سه گروه درآمدهاي مربوط به مشاغل آزاد، حقوق و دستمزد و درآمدهاي غير شغلي تقسيم‌بندي كرد. درآمدهاي غير شغلي شامل حقوق بازنشستگي، برآورد اجاره‌بهاي مسكن شخصي و ساير منابع درآمدي نظير اجاره از محل كسب، ملك و زمين، درآمد حاصل از سود سپرده، دريافتي از بيمه و كمك‌هزينه‌هاي تحصيلي و... تشكيل شده است. بر اساس اين گزارش متوسط درآمد خانوارهاي شهري كل كشور در سال ۱۴۰۱ نشان مي‌دهد ۳۳ درصد كل درآمد مربوط به حقوق و دستمزد، ۱۴ درصد بخش غير كشاورزي، دو درصد مربوط به بخش كشاورزي، ۰.۴۶ درصد از محل يارانه و بيشتر سهم يعني ۵۱ درصد مربوط به درآمدهاي غير شغلي است. به‌طور كلي الگوي درآمد خانوارها نشان مي‌دهد كه در طول سال‌هاي مورد بررسي، تركيب درآمد از مشاغل آزاد به سمت مشاغل غير شغلي سوق پيدا كرده است. اين الگوي درآمدي مي‌تواند نمايانگر اين موضوع باشد كه بيشتر درآمد خانوار از بخش‌هايي به دست مي‌آيد كه به نظر مي‌رسد مولد نيستند. همچنين اين اطلاعات حاكي از كاهش سهم درآمد حاصل از يارانه در سال‌هاي گذشته است.
 
اختلاف درآمد
خانوارهاي دهك‌هاي مختلف چقدر است؟
در بخش ديگري از اين گزارش نيز به عنوان معياري براي سنجش نابرابري، اختلاف درآمد خانوارها در سال ۱۴۰۱ مقايسه شده كه نشان مي‌دهد براي خانوارهاي شهري كل كشور، درآمد دهك دهم حدود ۳۰ برابر بيشتر از دهك اول است. اين تفاوت براي خانوارهاي روستايي ۱۸.۳ برابر و براي خانوارهاي شهري تهران ۸.۶ برابر است. از طرف ديگر اختلاف درآمد و هزينه متوسط خانوارها در برخي سال‌هاي مورد بررسي بسيار پايين است كه مي‌تواند نشانگر پس‌انداز كم خانوارها باشد. در اين خصوص با استناد به داده‌هاي سال ۱۴۰۱، ۲۸.۲ درصد خانوارهاي شهري و ۳۲.۵ درصد خانوارهاي روستايي كشور هزينه‌هاي زندگي‌شان از درآمدشان كمتر بوده است. براي خانوارهاي شهري كشور درآمد متوسط براي دو دهك اول كمتر از هزينه است و اين موضوع براي خانوارهاي روستايي شامل سه دهك اول و براي خانوار شهري تهران نيز شامل دهك اول درآمدي است و براي ساير دهك‌ها، به‌جز دهك دهم اختلاف هزينه و درآمد بسيار پايين است.
 
خطر فقر بين نسلي
يكي از شاخص‌هاي سنجش رفاه خانوار سهم هزينه‌هاي خوراك نسبت به كل هزينه‌هاست كه هرچه از دهك اول به سمت دهك آخر درآمدي حركت مي‌كنيم اين سهم كم مي‌شود؛ به اين معني كه رفاه دهك‌هاي بالايي درآمدي بيشتر است. در فاصله سال‌هاي 1396 تا 1401 اين سهم براي تمام دهك‌ها زياد شده است و درواقع سطح رفاه براي تمام جامعه كاهش يافته است. كالاهاي خوراكي و مسكن به عنوان كالاهاي ضروري محسوب مي‌شوند و سهم آنها از مجموع كل هزينه‌ها در طول سال‌هاي گذشته براي تمام گروه‌هاي درآمدي زياد شده كه به معناي كاهش رفاه خانوارهاست. در واقع در طول سال‌هاي گذشته مسكن و خوراك جايگزين پوشاك، سلامت و بهداشت، حمل‌ونقل و ارتباطات، تفريح و سرگرمي و لوازم خانگي شده است. اين جايگزيني براي دهك‌هاي پايين درآمدي بسيار بيشتر است كه مي‌تواند نشان‌دهنده فشار اقتصادي بيشتر بر روي گروه‌هاي آسيب‌پذير باشد. سهم آموزش در طول سال‌هاي گذشته از كل هزينه‌هاي مصرف خانوار به‌شدت كم شده است. اين كاهش به‌جز دهك دهم براي تمام دهك‌هاي درآمدي اتفاق افتاده است و براي دهك‌هاي پايين درآمدي بسيار بيشتر است به‌طوري كه براي دهك اول حدود 73 درصد كاهش داشته است. اين موضوع مي‌تواند منجر به فقر بين نسلي شود. سهم سرگرمي، تفريحات، رستوران، هتل و غذاهاي آماده به عنوان شاخص ديگري براي سنجش رفاه در طول سال‌هاي گذشته كاهش يافته و گوياي اين است خانوارها براي تأمين هزينه‌هاي ضروري خود ناگزيرند از ساير مصارفي كه منجر به رفاه آنها مي‌شود بكاهند.