« ابتکار » دلایل سفر ادوغان به حاشیه خلیج فارس را بررسی می کند ششمین میانجی

رجب طیب اردوغان رییس جمهوری ترکیه ششمین میانجی غیر عربی است که پس از نمایندگان آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا راهی کشورهای حاشیه خلیج فارس شد تا به حل و فصل بحران میان قطر و چهار کشور عربی یاری کند. وی روز یکشنبه در نخستین مقصد خود وارد عربستان شد و پس از آن به ترتیب به کویت و قطر سفر کرد.
حدود یک ماه و نیم پیش وقتی تنش میان عربستان و قطر بالا گرفت و منجر به قطع روابط چهار کشور عربستان، مصر، امارات و بحرین و محاصره اقتصادی قطر شد، بسیاری از تحلیل گران پیش بینی می‌کردند که به واسطه ماهیت روابط میان شیوخ عرب و آتشی که در منطقه خاورمیانه شعله‌ور شده ، این تنش‌ها زودگذر بوده و در آینده نزدیک با وساطت کشورهای منطقه و همچنین هم‌پیمانان فرامنطقه‌ای آنها حل و فصل می‌شود؛ اما با گذشت زمان و رد شروط 13 گانه عربستان و متحدانش توسط قطر دیگر میانجی‌گری قدرت‌های بزرگ غربی نیز نتوانست مهاری بر تنش روابط میان این کشورها باشد و به همین منظور با گذشت هر روز شاهد عمیق‌تر شدن گسل میان شیوخ عرب هستیم. در تازه ترین تحولات صورت گرفته و در حالی که چهار کشور عربی قبول شروط 13 گانه را پیش شرط هر گونه مذاکره قلمداد کرده بودند، شیخ تمیم امیر قطر برای نخستین بار پس از تنش‌های عربی سخنرانی کرد و گفت: دوحه برای گفت وگو آمادگی دارد ولی در هر راه حلی باید احترام کامل به حق حاکمیت قطر لحاظ شود.
کنش هویتی و سیاسی ترک‌ها در منطقه
هر چند همزمان با رجب طیب اردوغان، فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز به منطقه سفر کرده و در دیدار خود با امیر کویت به عنوان یکی از کشورهای میانجی برای پایان دادن بحران در خلیج فارس از عزم اتحادیه اروپا برای کاهش تنش‌ها سخن گفته است، اما سفر اردوغان به عنوان یکی از متحدین استراتژیک قطر در منطقه از اهمیت راهبردی خاصی برخوردار است.


برای بررسی پیامدها و دستاوردهای این سفر ابتدا باید نگاهی به مبانی سیاست خارجی ترکیه به خصوص پس از انقلاب‌های عربی داشت. کنش هویتی و سیاسی ترکیه پس از انقلاب‌های عربی و به خصوص تضعیف روند اروپایی شدن این کشور که همزمان با درگیری‌های داخلی برای مبارزه با تروریسم و کودتای نافرجام سال گذشته تقویت شده است، بر پایه استفاده همزمان از قدرت نرم و سخت، تهدید زدایی از دولت و بازیابی نفوذ منطقه‌ای بنا شده است. همین امر سبب شده تا تلاش برای ائتلاف سازی منطقه‌ای برای سرنگونی نظام حاکم سوریه و همراهی با ائتلاف‌های محدود کننده نفوذ ایران در خاورمیانه در دستور کار سران حزب عدالت و توسعه قرار بگیرد.
در همین راستا، دکتر حسین مفیدی احمدی در مقاله‌ای برای شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی یادآور می‌شود که حمایت کامل سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی ترکیه از قطر در جریان بحران تا حدود زیادی در چارچوب نسبت ترکیه و قطر با جریان اخوانی در منطقه قابل تبیین است. می‌دانیم که یکی از شروط اصلی حل بحران در روابط کشورهای عربستان، امارات، بحرین و مصر، برچیده شدن پایگاه نظامی ترکیه در قطر عنوان شده است و رئیس‌جمهوری مصر اخیراً اعلام کرده است که کشورهای عربی همان‌گونه که قطر را تحریم کردند، باید ترکیه را نیز تحریم کنند. تحولاتی که در کنار اثرپذیری از ملاحظات ژئوپلیتیکی، نشانه‌ای آشکار از ائتلاف‌سازی‌های هویتی در منطقه هستند. مساله‌ای که به رقابت قدرت‌های منطقه برای ارائه مدل‌های حکمرانی و نهادهای حکومتی موردنظر خویش و اقناع بازیگران جدید برای گزینش مدل آن‌ها نیز در ارتباط است.
ترک‌ها با سعودی چکار دارند؟
اما سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که با توجه به ماهیت متضاد رژیم‌های حاکم در ترکیه و عربستان و اینکه این دو حاکمیت حداقل بر سر حمایت از اخوان المسلمین به طور کامل در تضاد قرار دارند، چرا ترک‌ها در طول یک سال اخیر و با شیبی قابل تامل در حال جدا شدن از ایران و پیوستن به جبهه عربی هستند؟ در این زمینه عبدالباری عطوان تحلیل‌گر مشهور جهان عرب در مقاله ای آورده است بعید است که اردوغان نسبت به استقبال نکردن کشورهای عربی ضد قطر از میانجی گیری خود بی اطلاع باشد و بعید نیست که رئیس جمهوری ترکیه قصد دارد از این بحران و میانجی گری برای بهبود روابط خود با عربستان استفاده و بازارهای این کشور را بر روی کالاهای ترک باز کرده و قرارداد فروش اسلحه به عربستان را که بیش از دو میلیارد دلار است و ریاض آن را ملغی ساخته، بار دیگر احیا کند.
اردوغان قصد دارد که از برگه مخالفت های برخی کشورهای عربی خلیج فارس با ایرانی که به پیروزی های بسیاری درعراق، سوریه و یمن دست یافته، استفاده کند و به محور سنی به رهبری عربستان بپیوندد. پس او در سفر به عربستان هم زیارت می‌کند و هم تجارت. در واقع در قالب میانجی‌گری علاوه بر حفظ قطر به عنوان متحد کنونی، می تواند افق های اقتصادی و تجاری را به خصوص از طریق عربستان برای کشورش بوجود آورد و ممکن است امتیازهایی نیز بدهد.
دوگانه طنزآمیز اردوغان با ایران
طی روزهای گذشته اندیشکده آلمانی امنیت و روابط بین الملل با تحلیل بحران قطر در قالب سه سناریو نوشته است که این بحران ممکن است به سمت تغییر نظام در قطر، مدیریت بحران و یا بروز یک جنگ سرد در خلیج فارس پیش برود. در این صورت، اضافه شدن سایر بحران های خاورمیانه مانند سوریه، عراق و یمن به تنش‌های عربی، علاوه بر پیچیده‌تر کردن روند مدیریت بحران، می‌تواند دورنمای تیره و تاری را پیش روی کشورهای منطقه قرار دهد. در همین رابطه است که در گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت آمده است: تهران باید از مذاکره قطر با عربستان استقبال کند. این اقدامی ضروری اما صوری است. آنچه که اهمیت ماهوی دارد این قانون است: هر میزان ارزش استراتژیک قطر برای کاهش فشارها بر ایران بیشتر آشکار شود، به همان میزان حمایت های عملی ایران برای تضمین حاکمیت کنونی قطر ضرورت بیشتری می یابد؛ کاری که فعلاً ترکیه اردوغان به آن تعهد بیشتر نشان می دهد. وضعیت طنزآمیزی خواهد بود اگر اردوغان در ذهن از ایران متنفر و در عمل مجبور به نزدیکی با آن باشد.