تروریست‌های ارزی مشغول خرابکاری‌اند!

جوان آنلاین: فاجعه تلخ تروریستی در کرمان جان ایران را به درد آورد، اما در این میان برخی جریانات و گروه‌ها که به شدت از آرامش نسبی بازار ارز رنج می‌برند، سراسیمه خیز برداشتند تا از آب گل‌آلود ماهی بگیرند و در کوره افزایش قیمت ارز بدمند. کارگزاران جبهه استکبار که در ساحت‌های مختلف مشغول کارند، از هر فرصت پیش‌آمده بهره می‌برند تا ضمن برهم زدن آرامش روانی جامعه، به مطامع خود نیز برسند. آن‌ها مهم‌ترین سناریویی که در این رابطه برنامه‌ریزی کرده بودند، آشوب و ایجاد هیجانات کاذب برای بالا بردن نرخ ارز در کشور بود تا از این طریق پروژه‌ای که در طول ماه‌ها پیش با وجود همه تلاش‌های مذبوحانه خود نتوانسته بودند آن را پیش ببرند، حال با توجه به شرایط پیش‌آمده به سرانجام نهایی برسانند، چراکه در طول سال جاری برخی گروه‌ها و جریان‌های سیاسی تلاش داشتند با زیر سؤال بردن اقدامات ارزنده و سازنده دولت سیزدهم و با ناکارآمد جلوه‌دادن اقدامات آن‌ها مردم را دلسرد و فضای متلاطمی را در کشور ایجاد کنند.

برخی جریانات داخلی که در نفاق تنه به منافقان می‌زنند، جدا از اینکه می‌خواستند ناکارآمدی‌های پیشین خود را به نوعی توجیه و تبرئه کنند، بلکه می‌خواستند مسیر را برای کسب درآمد‌های مافیایی خود هموار کنند، البته این قبیل اقدامات مسبوق به سابقه است و نمونه اخیر آن را می‌توان با شروع جنگ طوفان‌الاقصی در ۱۵مهرماه سال جاری به روشنی ملاحظه کرد.
در آن زمان این طیف و جریان سیاسی در کشور جهاد مردم مظلوم غزه با دشمن صهیونیستی را به نوعی جنگ اسرائیل با ایران برای جامعه تبیین می‌کرد تا با این توجیه هم هزینه سیاسی برای کشور ایجاد و هم بازار ارز را متلاطم کند و به نظام ضربه بزند که در آن برهه مقام معظم رهبری طی سخنرانی در دانشگاه افسری امام علی (ع) صریحاً هرگونه دخالت ایران در این حمله را رد و عملیات طوفان‌الاقصی را یک حمله کاملاً فلسطینی دانستند.


حمله تروریستی در دیار حاج‌قاسم عزیز که ده‌ها شهید و صد‌ها مجروح و مصدوم به دنبال داشت، بار دیگر فضا را برای یکه‌تازی این جریانات فراهم کرد تا آن‌ها بتوانند هر آنچه علیه مقاومت و مردم ایران نتوانسته بودند اجرایی کنند، عملیاتی کنند. برای این منظور در گام نخست برخی تئوریسین‌ها و چهره‌های رسانه‌ای و سیاسی یک جریان خاص در کشور به سرعت شروع به ارائه تحلیل و بررسی حادثه تروریستی بدون به‌کارگیری لفظ «حمله تروریستی» و عمدتاً با به‌کارگیری الفاظی همچون «قربانیان» و «جان‌باختگان» کردند. این افراد و شخصیت‌ها که از آن‌ها می‌توان با عنوان پیشگامان شروع یک فتنه و آشوب نام برد، تلاش زیادی را به کار گرفتند تا مسیر را برای تحلیل و تفسیر رادیکال‌تر این حمله تروریستی باز کنند. هدف آن‌ها از این کار این بود که در جامعه صرفاً ایجاد شائبه و گمانه‌زنی کنند. برای همین منظور خیلی مبهم و گنگ شرایط را تحلیل کردند تا فضا برای جریان‌سازی‌ها باز شود.
در گام دوم شخصیت‌های جنجالی و رسانه‌ای آن‌ها هستند که به سرعت به گمانه‌زنی‌ها خط و ربط می‌دهند. برای همین منظور دو سناریو را قوت می‌بخشند و تلاش می‌کنند همزمان با این دو سناریو، شروع جنگ و افزایش قیمت در بازار‌ها را پیش ببرند، البته آن‌ها به روشنی می‌دانستند که جنگی صورت نخواهد گرفت، اما برای پیشبرد اهداف اصلی خود که ایجاد شکاف در بازار و نارضایتی در جامعه است، مجبور بودند موضوع جنگ و حمله نظامی رژیم‌صهیونیستی را مطرح کنند که افکار مردم را برای باورپذیری نقشه‌های منفعت‌طلبانه خود آماده کنند، در حالی که مقامات امریکا بلافاصله با صدور بیانیه‌ای دخالت خود و رژیم‌صهیونیستی در این حمله تروریستی را صریحاً رد کردند، به طوری که متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه امریکا در این باره گفت: امریکا هیچ نقشی در این حملات نداشته و هرگونه اظهارنظر برخلاف این امر مضحک است.
با وجود این، اما رسانه‌های این جریان سیاسی در کشور مملو از اخبار و محتوا‌هایی مبنی بر افزایش قیمت ارز با تیتر‌هایی، چون «انفجار کرمان، چرت بازار را پاره کرد»، «چرت بازار پرید»، «قیمت دلار از قفس پرید» و «موج انفجار کرمان به بازار سکه رسید» بودند تا جدا از ترور جان‌های بی‌گناه مردم به ترور فضای اقتصادی و رسانه‌ای اقدام کنند. با این رشته‌اقدامات قیمت‌ها در کانال‌ها و رسانه‌های جریان استکبار و نفاق‌لحظه‌ای شروع به تغییر و روند افزایشی به خود گرفت.
افزایش قیمت ارز در رسانه‌ها و فضای مجازی در حالی روند صعوی داشت که نه تقاضایی در بازار از سوی مردم و فعالان اقتصادی وجود داشت و نه معامله‌ای در واقعیت صورت می‌گرفت، چراکه مردم و فعالان بازار ارز در این سال‌ها کاملاً آگاه شده بودند که دلالان به واسطه رسانه‌هایی که دارند در تلاش هستند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند، به همین دلیل چهارشنبه بعد از ظهر بازار ارز و سکه تقریباً خالی از مشتری بود و تنها برخی کانال‌ها به صورت لفظی در حال بالا بردن نرخ ارز بودند.
لازم به ذکر است افزایش قیمت ارز و سکه در سال‌های اخیر در کشور تابع دو مؤلفه مهم است؛ مؤلفه اول تغییر شاخص‌ها و مؤلفه‌های اقتصادی کشور است که عموماً به عواملی مثل تغییر ساختاری اقتصاد، فشار تحریم‌ها، کسری بودجه و کاهش درآمد‌های نفتی و ... دلالت دارد. در حادثه تروریستی کرمان هیچ یک از مؤلفه‌های فوق روی نداد، پس افزایش قیمت مبنای ساختاری و زیربنایی ندارد. مؤلفه دوم هیجانات و تقاضای کاذب و فصلی است. متأسفانه فضای جامعه بسیار متأثر از فضای رسانه‌ای و هیجانات کاذب است. همین موضوع انتظارات تورمی و افزایش قیمت را در جامعه در سطح بالایی برده است، در حالی که هیچ یک از این انتظارات تورمی و افزایش قیمت مبنای علمی ندارد بلکه تنها ساخته صاحبان ثروت و سرمایه در یک جریان سیاسی در کشور است.
حال این جریانات سیاسی که غالباً بقای آن‌ها منوط به ایجاد بحران است و عمدتاً بزرگ‌ترین صاحبان ثروت و سرمایه در این کشور هستند، در کنار افرادی که به اشکالی در زمین بازی این طیف نقش‌آفرینی می‌کنند، در این سال‌ها با توجه به ریل‌گذاری‌هایی که خود در ساختار کلان اقتصادی کشور انجام داده‌اند و همچنین مهره‌چینی و سیاست‌هایی که در زمان مدیریت و زمامداری در پیش گرفته‌اند، به ثروت‌های انبوه و بادآورده‌ای دست پیدا کرده‌اند. حرص و ولع آن‌ها برای به دست آوردن سود و ثروت آنچنان زیاد است که از هر فرصت و شرایطی برای بالا بردن سرمایه و ثروت خود استفاده می‌کنند. با توجه به اینکه این طیف خوشبختانه از سوی مردم از عرصه سیاست و قدرت کنار زده شده‌اند و دیگر توان یکه‌تازی در عرصه مدیریتی کشور را ندارند، بر همین اساس حیات و بقای خود را برای رشد ثروت و سرمایه خود همانا ایجاد و فراهم‌سازی شرایط بحرانی و هیجانی در بازار می‌دانند. بر این اساس دستگاه‌های قضایی، نظارتی و انتظامی کشور باید با تک‌تک این افراد و اشخاص قاطعانه مقابله و برخورد کنند تا شاهد تکرار اقدامات اینچنینی از سوی این طیف در جامعه نباشیم. انفعال هر چه بیشتر مسئولان امر عملاً بهادادن به این طیف و جریان است که آزادانه به اقدامات مخرب و تروریستی خود شدت ببخشد، البته این تنها حرف نیست و کارشناسان اقتصادی هم بر این مسائل صحه گذاشته‌اند. به قول کارشناسان، عوامل بنیادی برای تغییر قیمت ارز ایجاد نشده است.
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران به یکی از رسانه‌ها گفته است: شاخص‌ها و مؤلفه‌های اقتصادی کشور تغییر نکرده و تصمیم جدیدی از سوی بازارساز در حوزه‌های پولی و مالی اتخاذ نشده است که قیمت ارز افزایش یابد، بنابراین رشد قیمت توجیه اقتصادی ندارد. وی با اشاره به تجربه جنگ غزه بر بازار ارز گفته است: بروز اتفاقاتی مانند تنش‌های غزه موجب شد قیمت دلار حدود ۳ تا ۴ هزار تومان افزایش یابد، اما این قیمت‌ها به سرعت کاهشی شد و به نرخ قبلی خود بازگشت. افزایش هزار تومانی قیمت دلار در یکی‌دو روز گذشته هم مقطعی است و به قیمت‌های قبلی خود بازخواهد گشت.
دیگر کارشناس اقتصاددان پولی نیز به یکی دیگر از رسانه‌ها گفته است: متأسفانه بعضی رسانه‌ها در همین مدت کوتاه به این موضوع دامن زده‌اند و از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند که بسیار غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای است.
محمدرضا رنجبر‌فلاح می‌گوید: به نظر نمی‌رسد این بمبگذاری تروریستی نشان دهد در مسائل بین‌المللی چالشی به وجود آمده باشد. این افزایش قیمت، نوعی انتظارات مقطعی و کوتاه‌مدت است که دوباره خودش را تعدیل می‌کند.
این کارشناس می‌گوید: چنین مورد مشابهی را در جنگ غزه داشته‌ایم. با شروع جنگ غزه، قیمت دلار در مدت سه روز حدود ۳هزار تومان بالا رفت، اما در مدت کوتاهی دوباره به همان کانال ۵۰هزار تومانی در بازار آزاد برگشت، ضمن اینکه رئیس کل بانک مرکزی هم تأکید کرد ذخایر ارزی کشور با آزادسازی منابع بلوکه‌شده ایران افزایش پیدا کرده است. افزایش قیمت دلار در زمان حاضر یک موضوع کاملاً هیجانی است و اثر ماندگاری نخواهد داشت و دوباره فروکش خواهد کرد.
مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین هم افرادی را که در برخی رسانه‌های فضای مجازی، عامل تروریستی را باعث افزایش نرخ ارز دانسته‌اند، تروریست‌های بازار ارز عنوان کرده و گفته است: عده‌ای منتظر فرصتی برای بهره‌بردن از آشفتگی بازار هستند. آن‌ها به سرعت در زمینه چنین اتفاقاتی مانند حادثه تروریستی کرمان تولید وحشت می‌کنند و با افزایش نسبی قیمت‌ها بازار را به سمت دلخواه خود سوق می‌دهند.
وی با اشاره به دوره نسبتاً آرام بازار ارز در ۱۰ماه اخیر افزوده است: در این مدت اتفاقات بزرگ بین‌المللی مانند جنگ اوکراین و حوادث غزه از سوی بانک مرکزی مدیریت شد تا نوسانات ارزی آرام بگیرد، اما تولید وحشت کردن با یک اقدام تروریستی و بهره‌برداری از آن از سوی برخی رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی داخل کشور بی‌اخلاقی است.