تحقیر امریکا از عین‌الاسد تا التنف

آن شب تلخ و فراموش نشدنی که ترامپ رئیس‌جمهور قمارباز امریکا آن جنایت بزرگ را رقم زد و عزیزترین شخصیت منطقه و «نفس زکیه» انقلاب حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند، هیچ گاه تصور نمی‌کرد کمتر از یک هفته، بزرگ‌ترین و مجهز‌ترین پایگاه نظامی‌اش، عین‌الاسد، در عراق مورد حمله قرار گیرد و تا امروز تمام پایگاه‌های او در این کشور در آماج روزانه حملات گروه‌های مقاومت قرار گیرند. حمله به عین‌الاسد آن انتقام سختی نبوده و هیچ گاه هم نخواهد بود که وعده آن را جمهوری اسلامی برای جنایت امریکا در فرودگاه بغداد و شهادت حاج قاسم سلیمانی و المهندس داده بود، اما تحقیر امریکا و آچمز شدن آن‌ها در مواجهه با نیرو‌های حشدالشعبی که هر روز پایگاه‌های آن‌ها را مورد حمله قرار می‌دهند و از فردای ۱۸ دی ماه و فقط پنج روز پس از شهادت حاج قاسم خواستار خروج امریکا از کشورشان شدند، می‌تواند بخشی از پروژه انتقام خون حاج قاسم و شهدای فرودگاه بغداد باشد.
نباید فراموش کرد که از جنگ جهانی دوم تا حمله به عین‌الاسد، هیچ کشوری به طور رسمی جرئت حمله به امریکا را نداشته است، فقط برخی حملات در دهه‌های اخیر توسط گروه‌های پارتیزانی به صورت متفرق و ایذایی ثبت شده و ضرباتی به امریکایی‌ها وارد شده که هیچ کدام از آن‌ها جایگاه حاکمیتی نداشته‌اند. اوج صف آرایی نظامی در برابر امریکایی‌ها مختص بحران موشکی کوبا است که در آنجا نیز مواجهه کوبا با حمایت شوروی سابق در نهایت به درگیری ختم نگردید. این اولین بار بود که سپاه پاسداران به عنوان یک نهاد رسمی نظامی کشوری آن هم نه در جایگاه ابرقدرتی جهان همچون شوروی در دوران جنگ سرد و باز آن هم نه با یک موشک در عمق ۱۰ یا ۲۰ کیلومتری کشور همسایه، بلکه با حداقل ۱۴ موشک دومین پایگاه امریکا در عراق را در عمق ۱۰۸ کیلومتری خاک عراق مورد حمله قرار داد.
حمله به عین‌الاسد دارای پیام‌های زیادی برای جهان و دستاورد‌های بزرگی برای ملت ایران و عراق داشت که برخی از مهم‌ترین آن‌ها را این گونه می‌توان فهرست کرد:
حمله به عین‌الاسد پایان بلوف‌های تو خالی امریکا بود. مهم‌ترین دستاورد حمله به عین‌الاسد را می‌توان آشکار شدن تهدیدات توخالی و بلوف‌های مقامات امریکایی دانست که همواره تلاش دارند رقبا و مخالفان خود را مرعوب کرده و با نمایش برخی تهدیدات از صحنه خارج کنند. این سناریوی امریکایی‌ها در طول سالیان متمادی در مواجهه با رقبای سیاسی بار‌ها تکرار شده و جواب هم داده است. اما این‌بار جمهوری اسلامی توخالی بودن این بلوف‌ها را نمایان ساخت. امریکایی‌ها پس از شهادت حاج قاسم بلافاصله از ترس انتقام ایران اعلام کردند ۵۲ نقطه حساس در ایران را شناسایی کرده‌اند و در صورت اقدامی از سوی ایران این نقاط مورد حمله قرار خواهد گرفت و مایک پمپئو، وزیرخارجه دولت ترامپ ساعاتی پس از شهادت سردارسلیمانی اعلام داشت: «دنبال جنگ با ایران نیستیم، اما درحالی که جان امریکایی‌ها را در خطر ببینیم، دست‌بسته هم نخواهیم ماند.»، اما دیدیم با حمله به عین‌الاسد، دروغ بودن همه این ادعا‌ها ثابت شد در این مواقع اگر رقیب جدی و استوار و با اراده باشد، امریکایی‌ها جرئت هیچ‌گونه اقدام مقابله به مثلی نخواهند داشت.


فروپاشی هیمنه پوشالی امریکا. تبختر امریکایی‌ها با حمله به عین‌الاسد کاملاً شکسته شد، چراکه در طول ۷۰ سال گذشته این جمهوری اسلامی ایران بوده که در طول حیات بیش از چهار دهه خود بار‌ها امریکایی‌ها را تحقیر و هیبت آن‌ها را شکسته است. از تسخیر لانه جاسوسی گرفته تا جنگ دریایی در سال ۱۳۶۶ و ۱۳۶۷ در خلیج فارس، تا اوج آن در حمله به عین‌الاسد که جهان را با این اقدام سریع و به موقع شوکه کرد. همه این‌ها نشان داد که این هیمنه پوشالی ضربه‌پذیرتر از آنی است که تصور می‌شود. اگر امروز شاهد حمله گروه‌های مقاومت اسلامی عراق به پایگاه نظامی اشغالگران امریکایی درمنطقه الحریر در استان اربیل، پادگان «الرکبان» و پایگاه مجاورتأسیسات نفتی «العمر» درسوریه و پایگاه مهم و راهبردی امریکایی‌ها در «التنف» درمثلث مرزی عراق، سوریه و اردن هستیم، فقط و فقط به خاطر جرئتی است که جمهوری اسلامی در حمله به عین‌الاسد در ۱۸ دی ۹۸ داشت.
ابطال تئوری مرد دیوانه. در میان تئوری‌های بازی‌ها، تئوری مرد دیوانه الگویی است که سیاستمداران امریکایی بدان علاقه خاصی دارند! بازی با این تصور آغاز می‌شود که دو نفر سوار بر اتومبیل‌هایشان در جاده‌ای تنگ که تنها امکان عبور و مرور یک ماشین به طور همزمان وجود دارد، حرکت می‌کنند. این دو ماشین با سرعتی حداکثری در حال حرکت به سمت هم هستند و هر لحظه به یکدیگر نزدیک می‌شوند. این مواجهه، با هدفِ ترساندن رقیب و خروج آن از این صف‌آرایی و مقابله است. هر ماشینی زودتر از مسیر خارج شود بازنده بازی خواهد بود! در این میان به یکی از راننده‌ها خبر می‌رسد که رقیب، فرد کله شق و مست لایعقلی است که ترمز و فرمان خود را از کار انداخته و امکان توقف یا انحراف ماشینش وجود ندارد! در این موقع راننده عاقل چه تصمیمی خواهد گرفت؟! بدون شک ترجیح می‌دهد برای دوری از برخورد از مسیر خارج شود و صحنه را به نفع رقیب ترک کند. در این حالت فاتح بازی مرد دیوانه خواهد بود! این بازی بیش از نیم قرن است پس از جنگ جهانی دوم توسط سیاستمداران امریکایی برای بیرون کردن رقبای سیاسی به کار گرفته شده است و آخرین بازیگر این نقش ترامپ بود. او با تصمیمات احمقانه‌اش تصویر یک سیاستمدار دیوانه را از خود در ذهن رقبا ترسیم کرد که قابل پیش‌بینی نبود! و بدین شکل همه کشور‌ها از ایستادگی در برابرش هراس داشتند و ترجیح می‌دادند در مقابلش نایستند و رقابت را به او واگذار کنند. حمله به عین‌الاسد دور از تصور ترامپ و تیم او در کاخ سفید بود و دروغ‌هایی که بعد‌ها گفتند که ایران قبل از حمله به ما اطلاع داده بود و ما پایگاه را خالی کرده بودیم فقط برای فرار از اتفاق ناگواری بود که کاخ سفید گرفتار آمده بود. اما اینکه از زمان شهادت حاج قاسم تا حمله به عین‌الاسد امریکایی‌ها پنج روز گذشته و آن‌ها احتمال حمله به پایگاه‌های خود را می‌دادند و بخشی از نیرو‌های خود را خارج کرده بودند، متفاوت از آن چیزی است که بعد‌ها روایت کردند.
حمله به عین‌الاسد نشان داد ترامپ، تاجری معامله‌گر و محافظه کار بوده که برای حفظ حیات سیاسی خود و پیروزی بدون جنگ، چهره یک رئیس‌جمهور دیوانه را برای خود انتخاب کرده بود و با ادعا‌ها و تهدیدات توخالی تلاش داشت کسی در برابرش بایستد، اما دیدیم که او و اخلاف پس از او خیلی زود جاخالی کرده و می‌کنند. تردیدی نیست که حمله به عین‌الاسد، سیلی سختی برصورت امریکایی‌ها نواخت و درس بزرگی برای آنان و دنباله‌های منطقه‌ایشان بود که تاب و توان ورود به مقابله نظامی با ایران قدرتمند را نخواهند داشت و کوچک‌ترین حرکت علیه ایران اسلامی با پاسخ فراموش نشدنی مواجهه خواهد شد. از زمان حمله به عین‌الاسد تاکنون چهار سال است که می‌گذرد و در این مدت امریکا به جز چند اقدام تهدید‌آمیز به مقر‌های ایران در سوریه، نتوانسته حرکت خاصی انجام دهد ولی تقریباً هر روز پایگاه‌هایش در عراق و سوریه مورد هدف جریان مقاومت قرار می‌گیرد و اکنون هم که ادعای دروغ همراهی دولت عراق با آن‌ها در زدن مقر حشد الشعبی را مطرح می‌کنند، می‌بینیم که دولت عراق سریع موضع گرفته و خواهان خروج آن‌ها از عراق می‌شود.