نگرش های اقتصادی امام باقر(ع) در تشکیلات حزبی

توکلی- دوران زندگی امام باقر(ع) را می توان یکی از حساس ترین و مهم ترین دوران حیات شیعیان قلمداد کرد. برهه ای که رهبر انقلاب از آن به برهه «تشکیلات حزبی» تعبیر می‎کنند و در این باره می‎گویند: «دوران زندگی امام پنجم به طور کامل ادامه منطقی دوران زندگی امام سجاد است. در این برهه جمعی گرد آمده‎اند و شیعه دوباره احساس وجود و شخصیت می‎کند. دعوت شیعی که چند سالی بر اثر حادثه کربلا و حوادث خونین پس از آن مانند حادثه حره و حادثه توابین و سختگیری های خلفا متوقف مانده بود و جز در پوشش های بسیار ضخیم ارائه نمی‎شد اکنون در بسیاری از اقطار کشورهای اسلامی مخصوصا در عراق و حجاز و خراسان ریشه دوانیده و قشر وسیعی را به خود متوجه ساخته و حتی در دایره ای محدودتر به صورت یک پیوند فکری و عملی که می‎توان از آن به یک «تشکیلات حزبی» تعبیر کرد، در آمده است.[1]»  دراین چهارچوب یکی از پایه های اصلی این تشکیلات حزبی توجه به حوزه اقتصادی و مالی این تشکیلات بوده است؛ موضوعی که امام باقر(ع) از زوایای مختلف به آن توجه ویژه ای داشته اند.    امام باقر(ع)  و توصیه به تجارت و کشاورزی  نباید فراموش کرد که تجارت به عنوان یکی از مصداق‎های کار، نقش فراوانی در سوددهی و رونق اقتصادی دارد و به همین سبب، همواره موردتوجه و سفارش امام پنجم(ع) بوده است. تجارتی که یکی عوامل اصلی ریشه ‎کن ساختن فقر و تهیدستی است و سبب می شود دارایی انسان بابرکت شود. در همین باره حضرت باقرالعلوم(ع) از رسول گرامی اسلام(ص)  نقل می کنند که « برکت ده جزء دارد که نُه جزء آن در تجارت است.[2]»  در کنار اصل سفارش و توجه به تجارت، امام(ع) نکات  فنی و دقیقی را درباره کم و کیف تجارت بیان می‎کنند. همان‎طور که مبرهن است لازمه یک تجارت سودآور، آگاهی تاجر از قوانین و اصول این کار است و به عبارت دیگر امور تجاری، به عقل اقتصادی نیازمند است تا بر اثر آن، سوددهی خویش را تضمین کند.  مسئله‎ای که امام باقر(ع) از آن سخن گفته‎اند و در این باره می‎فرمایند: « آن‎که در خرید و فروشش [عقل اقتصادی لازم را ندارد و] ضرر می کند، نه ستایش می شود و نه پاداشی دارد.[3]» جالب آن‎که آن حضرت در سخنی حکیمانه به یکی از قوانین تجارت سودآور اشاره می‎کنند و می فرمایند:  هر که زمین یا آبی (چشمه و قناتی) را بفروشد، و به زمین و چشمه‎ای دیگر تبدیل نکند، پول او از بین خواهد رفت.[4]» از دیگر نکاتی که حضرت بر آن بسیار تاکید کرده و از آن سخن گفته اند، این است که کسب و کار باید حلال و در چهارچوب قوانین شرع باشد. به عنوان نمونه، امام(ع) از ربا که یکی از ناهنجاری‎های دینی، اخلاقی و اقتصادی است به شدت نهی کرده و در جایی می فرمایند:«پلیدترین کسب‎ها، کسب از راه رباخواری است.[5]» همچنین آن حضرت با ادبیات صریح تری درباره این حرام الهی تذکر داده و می‎فرمایند:« یک درهم ربا نزد خداوند،از چهل بار زناکردن سنگین تر است.[6]» در کنار تجارت، کشاورزی از جمله مواردی است که برای اشتغال زایی و تولید ثروت  مورد توجه امام باقر(ع) قرار گرفته است. در همین باره امام(ع) به نقل از جد بزرگوارشان امیرالمومنین(ع) می فرمایند:« هر که با وجود داشتن آب و خاک، [باز هم] فقیر و نیازمند باشد، خدا وی را [از رحمت خود] دور گرداند.[7]»    بیزاری امام باقر (ع) از بیکاری، تنبلی و وانهادن کسب و کار به همان اندازه که این امام همام به کسب و کار ترغیب می فرماید، از بیکاری و تنبلی و رها کردن کار، نهی و مذمّت می کند. بی گمان، بیکاری، افزون بر آن‎که زمینه ساز بروز لغزش‎ها و ناهنجاری‎هاست  و عزت نفس را از آدمی می ستاند، مانع اصلی بهبود و شکوفایی اقتصادی نیز هست. اگر ماشین اقتصادی شخص و جامعه، فاقد «موتور محرّکه»، یعنی کار و تلاش همیشگی باشد، متوقّف، و به ایستایی و رکود دچار می شود. در فرمایشی امام باقر(ع) تنبلی و ترک کار را نکوهش می‎کنند و در این باره می فرمایند: «من بیزارم از کسی که عذرتراشی می کند و سراغ کسب و کار نمی رود، و [در خانه] بر پشت دراز می کشد و می گوید: «خدایا! به من روزی عطا کن!»؛ و سرازیر شدن در اطراف کره زمین [برای کسب و کار را] و درخواست از فضل خدا را وامی نهد؛ در حالی که مورچه از خانه اش به طلب روزی خارج می شود [و روزی اش را با تلاش به دست می آورد].[8]» ایشان در فرمایش دیگری می فرمایند:« از آن کسی که در کار دنیا[ی خود] تنبل باشد، نفرت دارم. آن کسی که در کار دنیای خویش تنبل باشد، در کار آخرتش تنبل تر خواهد بود.[9]» یا در جای دیگری می فرمایند :«خدای عزّوجلّ در آن هنگام که آدم را از بهشت به زمین فرود آورد، به او فرمان داد تا به دست خود زراعت کند و پس از [محروم ماندن از] نعمت‎های بهشت از دسترنج خود بخورد.[10]» امام باقر(ع)  که در راس تشکیلات حزبی شیعه قرار داشته و درجامعه آن روز به عنوان یکی از بزرگان قریش شناخته می‎شدند، خود دست از کار نکشیدند و در طلب روزی حلال تلاش می‎کردند. در همین باره در گزارشی خواندنی آمده است که شخصی به نام محمّد بن منکدر می گوید که روزی در هوایی گرم، اطراف مدینه، ابو جعفر محمّد بن علی (یعنی امام باقر علیه‎السلام) را دیدم. وی برای کار کردن از مدینه بیرون آمده بود. با خود گفتم: «سبحان ا...! بزرگی از بزرگان قریش در چنین هوای گرمی و با چنین حالی در طلب دنیاست، باید نزد وی بروم و او را موعظه کنم.» پس به او نزدیک شدم و سلام کردم. وی در حالی که عرق می ریخت پاسخ سلامم را داد. پس به او گفتم: «آیا بزرگی از بزرگان قریش در چنین هوا و شرایط دشواری به دنبال دنیاست؟! اگر در چنین حالی اجل تو فرا برسد چه خواهی کرد؟» او در پاسخ گفت: «اگر در چنین حالتی مرگم فرا برسد، در شرایطی فرا رسیده است که من در حال اطاعت از خداوند هستم؛ چرا که بر اثر این کار و کوشش، خود و خانواده خود را از تو و مردم بی‎نیاز می سازم. من از آن می ترسم که مرگم در حالی فرا برسد که به نافرمانی خدا مشغول هستم.» محمّد بن منکدر با شنیدن چنین پاسخی، عرض کرد: «خدا تو را از رحمت خویش برخوردار سازد، راست گفتی. من خواستم تو را موعظه کنم؛ اما شما مرا موعظه کردی.[11]» با همه این اوصاف باید گفت که تلاش برای سامان دادن به امور اقتصادی، افزون بر آن‎که به عزتمندی و سربلندی شخص و جامعه می انجامد[12]، درنگاه امام باقر(ع) شرط اصلی شکوفایی « تشکیلات حزبی » نیز بوده است.  [1]. انسان 250 ساله، خامنه‎ای، ص 273 [2].  خصال،صدوق، چاپ مدرسین، ج2، ص 445 [3]. من لایحضر الفقیه، صدوق، چاپ جامعه مدرسین، ج3، ص197 [4] . وسائل الشیعه، حر عاملی‏ ، چاپ آل البیت ، ج17، ص70 [5] . کافی، کلینی، چاپ دارالحدیث، ج9، ص755 : اَخْبَثُ الْمَکاسِب کَسْبُ الرِّبا [6] . همان، ج9، ص747 :  [7]. قرب الاسناد، حمیری، چاپ آل البیت، ص468 [8] . من لایحضر الفقیه، صدوق، چاپ جامعه مدرسین، ج3، ص158 [9] . مکاتیب الرسول (ص)، احمدی میانجی، چاپ دارالحدیث، ج3، ص538 [10] تفسیرالعیاشی، چاپ المطبعة العلمیة، ج1، ص40 [11].  کافی، کلینی، چاپ دارالحدیث، ج9، ص 529 [12]. رک: نگرش های اقتصادی امام باقر (ع)، سید محمود طاهری