وزارت نيرو و رفتارهاي آبي

مرتضي شاملي 
وزير نيرو گفته سعي مي‌كنيم تنشي در تامين آب شرب كشور رخ ندهد. اما چگونه آقاي محرابيان؟ اولا منظورتان از آب شرب چيست؟ آيا فقط آبي است كه صرف نوشيدن و پخت و پز مي‌شود؟ يا آبي است كه علاوه بر آب شرب (چون همه در يك لوله هستند) صرف حمام گرفتن و تميز كردن ظرف‌ها و لباس‌ها و شستن و غسل دادن كف حياط و پياده‌رو، شستن در و ديوار و ماشين و موتور، آن‌ هم داخل ساختمان يا كنار كوچه و آبياري گل و گياه و باغچه و هزار چيز ديگر مي‌شود؟  آقاي محرابيان حتما مي‌دانيد و نمي‌شود ندانيد كه تمام اينها در كشورهاي پر بارندگي نظير آلمان و امثال آن حساب و كتاب سفت و سختي دارد تا جايي كه خود مردم مراقبند از حدود و ثغور بايد و نبايدها تجاوز نكنند اگرنه علاوه بر جريمه مالي و عواقب اقتصادي كه براي‌شان دارد، هر يك از اين «نبايد‌ها» براي‌شان در حكم گناهي است اجتماعي. بعضي آنها كه بالكل قدغن است. شستن ماشين و موتور؟ ابدا، فقط در كارواش! تميز كردن و روفتن پياده‌رو و جلو منزل و مغازه با آب؟ استغفرالله. چنان شخصي چنان زير ضرب نگاه تعجب و شماتت مردم قرار مي‌گيرد كه انگار به ديوانه يا مخبطي نگاه مي‌كنند. و قس عليهذا ... آقاي محرابيان چنين رفتارهايي در اين مملكت عادي است به راحتي در كوچه و خيابان‌هاي همين پايتخت مي‌شود، ديد. اگر هم دل به دريا بزني و با هزار ترس و لرز و انا انزلنا تذكري بدهي چه بسا بدهكار هم بشوي. در همين واويلاي بي‌بارشي و كم آبي، كساني هستند كه مصرف آب خانه صد متري‌شان به اندازه تمام ساختمان‌هاي دو طرف يك كوچه سيصد متري است. دو يا سه ماشين دارند و هر روز، بله هر روز، داخل و خارج اين ماشين‌ها را زير و رو و سر تا پا و عقب تا جلو مي‌شويند؛ آن هم فقط به ضرب فشار همين آب شربي كه جنابعالي مي‌فرماييد. در و ديوار و حياط و باغچه هم كه جاي خود دارند. مرض و وسواس است نمي‌دانم، بي‌فكري اجتماعي و عدم درك موقعيت آبي كشور است، نمي‌دانم. فقط يك چيز را مي‌دانم و آن كم كاري تبليغي و اطلاع‌رساني موثر وزارتخانه جنابعالي است راجع به اهميت آب و خصوصا بحران آبي موجود و اينكه آب هميشه و در هر شرايطي در دسترس نخواهد بود و مي‌تواند با اين وضعي كه بي‌محابا آن را مصرف مي‌كنيم روزي اصلا نباشد و اين از وظايف لاينفك وزارت نيرو و سازمان آب كشور است. موضوع ديگر لزوم رسيدگي گهگاهي به استاندارد بودن كنتورهاي آب ساختمان‌هاست. در همان مثالي كه از شستن هر روزه اتومبيل‌هاي يك خانه ويلايي گفتم، اين سوال پيش مي‌آيد كه مگر كنتور آب اين خانه شماره نمي‌اندازد؟! مگر مي‌شود سازمان آب متوجه اين حجم از مصرف يك واحد مسكوني نشود؟! با خاطره‌اي كه مي‌خواهم براي‌تان بگويم، بعيد نيست كه بشود در كنتور آب دستكاري كرد. چند سال پيش كه كنتورهاي آب را عوض يا نمي‌دانم چه مي‌كردند، دوستي تعريف مي‌كرد كه همسايه‌اش آمده و به او گفته يكي از اينها به او پيشنهاد كرده در ازاي يك شيريني مي‌تواند كنتور آب را برايش چنان دستكاري كند كه كمتر شماره بيندازد! يا در زمينه روفتن و نظافت زمين با فشار آب، خود من بارها ديده‌ام آقايي را كه شيك و مرتب با ماشين و سامسونت مي‌آيد، كنار كوچه مقابل ساختماني پارك مي‌كند و داخل ساختمان مي‌شود و يك ساعت بعد او را مي‌بينم كه با لباس كار و چكمه لاستيكي به زور فشار آب پله‌ها و ديوار كوچه و پياده‌رو را مي‌روبد و به اصطلاح تميز مي‌كند و نيم‌ساعت بعد هم مثل دكتر جراحي كه از بيمارستان خارج شود، شيك و سامسونت به دست سوار ماشين‌اش مي‌شود و بوقي به رسم خداحافظي مي‌زند و تيك آف مي‌كند! جناب محرابيان اينها فقط گوشه‌هايي از رفتارهاي اجتماعي و مرسوم ماست با آب اين ماده حياتي. يك‌بار به يكي از همين اشخاصي كه ذكرشان رفت، گفتم، البته با احتياط و ملاحظه از اينكه مبادا به تريج قبايش بر بخورد، گفتم بترسيم از روزي كه محتاج جرعه‌اي از اين آبي شويم كه اين‌گونه آن را بي‌محابا بر زمين و زمان مي‌ريزيم و به جاي جاروب از آن استفاده مي‌كنيم! خلاصه كلام اين را مي‌خواهم بگويم كه جناب محرابيان وزارتخانه شما آگاهي‌هاي موثري را براي بحران آب به مردم نمي‌دهد. سازمان آب كشور سياست‌هاي موثري را براي جلوگيري از كمبود آب و نحوه رفتار با آب اعمال نمي‌كند. يعني چنين راهكارهايي ندارد و نينديشيده كه اعمال كند يا اينكه همت و انگيزه اعمال آنها را ندارد. شما چند بار در همين مصاحبه دو روز قبل از بايد‌ها گفته‌ايد، اما گفتن از بايد‌ها تا اعمال كردن آنها و مهم‌تر از آن در باور مصرف‌كننده نشاندن‌شان فرق دارد. فرموده‌ايد سعي مي‌كنيد تنشي در تامين آب شرب كشور رخ ندهد. بسيار خوب است. اما لطفا محكم‌تر بگوييد و آنقدر بگوييد تا هشداري جدي باشد به سوءرفتارهايي كه نقدا در مورد آب با آنها دست به گريبانيم و البته كار به اينجاها ختم نمي‌شود. سوءسياست‌هاي آبي و محيط زيستي دولت‌ها هم هست كه فعلا بمانند براي بعد، سوءسياست‌هايي كه وضع را به اينجاها كشانده‌‌اند.